▫️بازار سرمایه به آرامی در حال فعالیت بود و بهطور منطقی رسالت خودش را انجام میداد. مردم هم به سمت بازار سرمایه گرایش یافته و نقدینگی خود را به این بازار وارد کردند. ارزش معاملات و حجم دادوستدها، جذابیت قیمت سهام بسیاری از شرکتها و خنثیشدن انتظارات تورمی در بازارهای موازی بیخاصیت از جمله مهمترین عوامل رونق بازار سرمایه شد. این عوامل میتوانست روند بهتری برای بورس رقم بزند، اما متأسفانه همه این عوامل تحت تأثیر عامل مهمی چون «اعتماد اذهان عمومی به بازار سهام» به دنبال تصمیمهای لحظهای و بدون مشورت مسئولان خدشهدار شد و از بین رفت. دولت باید قدر فرصت بهدستآمده درخصوص سرمایهگذاری مردم در بازار سرمایه را میدانست و سیاست روشنی را در قبال نقدینگی مردم و هدایت آن به سمت تولید در نظر میگرفت، هم از آن مراقبت و هم به نفع اقتصاد کشور از آن استفاده میکرد. اما در کمال ناباوری این فرصت را بهراحتی از دست داد و مثل آنچه در این چند ماه دیدیم با دستکاری در بورس و حمایتهای دستوری، بازار سرمایه را از ریل خارج و با تشویق مردم برای خرید سهام، بخشی از کسری بودجه خود را از این بازار تأمین کرد و درحالحاضر هم هیچ حمایت و برنامهای برای بهبود وضعیت بازار سهام ندارد و تنها چیزی که اهمیت ندارد و به هیچ انگاشته میشود، ضرر و زیان سرمایهگذاران است. در اینکه هیچکسی جز خودمان مسئول ضرر و زیانمان در بازار پرریسک بورس نیست، شکی نیست، اما یکی از دلایل اصلی افت قیمت سهام در این روزها را میتوان در افزایش دخالتهای دولتی جستوجو کرد. روزی که بازار روند مثبت دارد، ژست حمایت از سهامداران زیاندیده را به خود میگیرند و روزی که بازار منفی است، مردم را از سرمایهگذاری در بورس میهراسانند. این ترس دلیل اصلی منفیهای این روزهاست. ترسی که هر مثبت و تعادلی را فرصت خروج میداند. سهامداران پس از اتفاقاتی که از مردادماه سال جاری رخ داد، حساستر از گذشته تحولات را رصد میکنند و با سرعت زیادی موضع خود را از خریدار به فروشنده تغییر میدهند. به اعتقاد صاحبنظران بحران اعتماد در بازار شکل گرفته است و اصلیترین عامل سرخپوشی بازار سهام در این روزها عدم اعتماد سرمایهگذاران است. عدم استقبال مردم در خرید عرضه اولیهها در این روزها این موضوع را تأیید میکند. مسئولین مربوطه باید به این نکته توجه اساسی داشته باشند که امروزه بیشتر ایرانیان در بورس سهامدارند و در هر تصمیمی باید منافع سهامدار و این جامعه ۵۰ میلیونی بورس در نظر گرفته شود. در غیر اینصورت بدون شک آن کسی که آسیب میبیند شاید در کوتاهمدت سرمایهگذار خرد باشد، اما در بلندمدت این دولتی است که ابزاری را با دست خود خراب، و زمین سفت و محکمی را سست کرده که میتوانست روی آن ساختمانهای بلند بنا کند.