چاپ پول با فشار به بانكها ادامه دارد
اولین چیزی كه در آمارهای تازه بانك مركزی به چشم میخورد، بالا رفتن نسبت «پول به شبه پول» است. نسبت پول از نقدینگی در بهمن ماه پارسال به 25.3 درصد و نسبت شبه پول از نقدینگی به 74.7 درصد رسیده كه بالاترین عدد در 12 سال گذشته است. این نسبت در اسفند 1400 نزدیك به 5 درصد كمتر بوده، اما این اعداد به چه معناست؟
بانك مركزی با بهروزرسانی آمار پولی بهمن ماه سال گذشته، ادعای كاهش رشد نقدینگی را تایید كرده، اما همزمان دو متغیر تاثیرگذار در اجزای نقدینگی را هشدارآمیز میداند. در آمارهای جدید، عنوان شده كه رشد نقدینگی در بازه یكساله به 30 درصد در بهمن 1401 كاهش پیدا كرده؛ اما پایه پولی و سهم پول از نقدینگی همچنان به رشد شدید خود ادامه دادهاند. این اتفاق مربوط به بهمن ماه سال گذشته و نزدیك به سه ماه پیش از آن است، اما اگر قرار به تداوم این الگو باشد؛ باید گفت كه عوامل تشدیدكننده تورم در سال جدید نیز به كار خود ادامه میدهند.
ركوردزدنی در سهم پول از نقدینگی
اولین چیزی كه در آمارهای تازه بانك مركزی به چشم میخورد، بالا رفتن نسبت «پول به شبه پول» است. نسبت پول از نقدینگی در بهمن ماه پارسال به 25.3 درصد و نسبت شبه پول از نقدینگی به 74.7 درصد رسیده كه بالاترین عدد در 12 سال گذشته است. این نسبت در اسفند 1400 نزدیك به 5 درصد كمتر بوده، اما این اعداد به چه معناست؟
پول، اسكناس در دست مردم و سپردههای دیداری است و شبهپول، حسابهای سپرده قرضالحسنه، كوتاهمدت و بلندمدت است. بنابراین افزایش سهم پول از كل نقدینگی به این معناست كه مردم نقدینگی كمتری را در سپردههای سودده خود نگه میدارند. از اسفند 1400 تا بهمن 1401، به دلیل عقب ماندن بهره بانكی از تورم موجود، مردم به بانكها مراجعه كردهاند و پول خود را بیرون كشیده و در داراییهایی سرمایهگذاری كردهاند كه از نظر آنها ارزش پولشان را حفظ میكند. در واقع مردم ترجیح دادهاند كه «ریال» كمتری در حسابهای بانكی خود نگه دارند و در عوض دارایی بخرند كه ارزش پولشان حفظ شود. چیزی كه اقتصاددانان آن را «پول داغ» مینامند كه از سیالیت و قدرت هجوم به بازارهای مختلف برخوردار است و در واقع پیام بزرگتری نیز در دل خود دارد و آن «افزایش انتظار برای تورم در آینده» است. ناصر همتی، رییس كل اسبق بانك مركزی در یادداشتی كه درباره آمارهای تازه بانك مركزی نوشته، میگوید: «افزایش سهم «پول» در تركیب نقدینگی یعنی فائق آمدن انتظارات تورمی و سیالیت بالای نقدینگى و افزایش سرعت دست به دست شدن آن است كه بیانگر افزایش تقاضای داراییها نسبت به نقدینگی است و آثار تورمی بر جا میگذارد . سهم پول از نقدینگی به بالای ۲۵ درصد رسیده كه حاكی از تداوم افزایش سهم آن در پنج سال گذشته است.»
رشد شدید پایه پولی
چهارم دی ماه سال گذشته وزیر امور اقتصادی و دارایی اعلام كرد: «در دی ماه پارسال دولت بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان كسری استفاده از تنخواه بانك مركزی صورت گرفته بود، ابتدای دی ماه امسال این استقراض به صفر رسید و امروز در شرایطی صحبت میكنیم كه شاید برای اولینبار در ایام گذشته، مساله كسری بودجه و استقراض از بانك مركزی به كمترین عدد ممكن نزول پیدا كرده است.» به صفر رسیدن استقراض دولت از بانك مركزی و این ادعای دولت و بانك مركزی كه دولت كسری بودجهاش را از طریق بانك مركزی تامین نكرده در ماههای گذشته به یك اتفاق «معمول» تبدیل شده. اما این ادعا چقدر درست است؟ نگاهی به اعداد مربوط به پایه پولی نشان میدهد كه باید در این ادعا شك كرد. رشد سالانه پایه پولی تا تیر سال گذشته تا نزدیكی ۲۵ درصد كاهش یافته بود، اما در دی ماه به 38.2 درصد و در بهمن ماه به 39.2 درصد افزایش یافته است. رسیدن این شاخص به مرز ۴۰ درصد در حالی رخ داده كه میانگین رشد این متغیر در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ حدود ۱۹ درصد بوده است. در واقع رشد پایه پولی در یك دوره یكساله بهمن 1400 به 1401 بیش از دوبرابر دوره 8 ساله 1390 تا 1398 شده است. پایه پولی یا همان پول پرقدرت، نقدینگی چندبرابری خلق میكند و احتمالا در ماههای پایانی سال گذشته تحت تاثیر كسری بودجه دولت با افزایش رشد مواجه شده است. اما دولت بارها اعلام كرده كه استقراضی از بانك مركزی نداشته، پس این پول چگونه چاپ شده است؟ پاسخ به این سوال، در «اجزای پایه پولی» است. اجزای پایه پولی شامل این موارد است: خالص داراییهای خارجی بانك مركزی، خالص مطالبات بانك مركزی از بخش دولتی، مطالبات بانك مركزی از بانكها و خالص سایر اقلام بانك مركزی. هر یك از این اجزا تعریف مشخصی در علم حسابداری دارند و تاثیر خود را بر پایه پولی میگذارند. بالاترین سهم از رشد یكساله پول پرقدرت تا بهمن ماه را مطالبات بانك مركزی از بانكها داشته است. به عبارت دیگر، از آن 39.3 درصد رشد پایه پولی در یكساله بهمن 1401 به بهمن 1400، نزدیك به 27.2 واحد متعلق به این بخش است. در دی ماه 1401 این عدد 23.2 بود. در مقابل، اثر رشد خالص داراییهای خارجی بانك مركزی نظیر ارز و طلا، 11.3 درصد و خالص مطالبات بانك مركزی از دولت حتی منفی 3 درصد كاهش پیدا كرده است. در واقع اتفاق خاصی افتاده كه در تاریخ سیاستگذاری پولی ایران بیسابقه است و در آن دولت به جای استقراض «مستقیم» از بانك مركزی، به بانكها فشار آورده و از آنها پول گرفته است. بانكها هم خودشان اجازه خلق پول ندارند، كم و كاستی خودشان را با منابع بانك مركزی تامین كردهاند. صورت مساله پاك شده، اما مشكل پابرجاست، كسری بودجه دولت به افزایش پایه پولی تبدیل میشود كه نهایتا به صورت رشد نقدینگی و تورم بروز پیدا خواهد كرد. همتی، رییس كل اسبق بانك مركزی رشد ۴۰ درصدی پایه پولی در یكساله ۱۴۰۱ را «بسیار نگرانكننده» دانسته و نوشته است: «به خاطر تغییر روش از استقراض مستقیم از بانك مركزی برای تامین مالی دولت، به روش غیرمستقیم از طریق بانكها، در كنار تسهیلات تكلیفی و كژمنشی برخی بانكهای غیردولتی موجب برداشت غیرقابل قبول بانكها از بانك مركزی در قالب اضافه برداشت و عملیات ریپو شده است. این رشد بالای پایه پولی ضمن فعال نگه داشتن انتظارات تورمی میتواند روند كاهشى رشد نقدینگی را وارونه كند كه باید برای آن چارهجویی شود.» او افزوده كه «كنترل تورم، در گرو اعمال جدی سیاستهای انقباضی پولی است كه تقاضای كل در اقتصاد را كاهش دهد. تا زمانی كه كسری بودجه دولت (مازاد تقاضا از سوی دولت) ادامه دارد، كنترل تورم بسیار سخت خواهد بود و البته هزینه آن، در صورت موفقیت، كاهش تقاضای بخش خصوصی خواهد بود.»