مافیای سینما ؛ هیولایی که ذائقه مخاطب را بلعیده است

مافیای سینما ؛ هیولایی که ذائقه مخاطب را بلعیده است

سال‌هاست که سینما اجازه ظهور یک ستاره جدید را نداده و تنها همان چهره‌های قبلی را در فیلم‌های مختلف می‌بینیم که می‌درخشند.

شاید برای هر مخاطب سینما این سوال پیش آمده باشد که چرا مدت روی پرده ماندن هر فیلمی با توجه به ژانر و بازیگرانش قابل پیش‌بینی است و چرا بسیاری از فیلم‌ها علی‌رغم توجه مخاطبان، فرصت چندانی برای اکران نمی‌یابند و عملاً سانس‌ها و سالن‌های کمی به آنها اختصاص داده می‌شود.

علی‌رغم عبور از بحران کرونا هنوز آشتی واقعی بین مردم و سینما رخ نداده و بر طبق آمارها مخاطبان سینما در بهار ۱۴۰۱ نسبت به سال‌های ۹۷ و ۹۸، ۶۰ درصد کمتر شده‌اند. پرواضح است که بحران فروش حیات و آینده سینمای ایران را تهدید می‌کند.

آیا فیلم‌های غیرکمدی محبوبیت ندارند؟
شاید اگر سطحی به قضیه نگاه کنیم اکران‌های متعدد و متوالی فیلم‌های کمدی، تنها راه عبور از بحران فروش در سینمای ایران باشد. چنانکه چندین سال است بیشترین سالن و سانس به اکران فیلم های کمدی اختصاص یافته است.

کمدی‌هایی که بعضا از روی دست هم برای انتخاب برخی از جریانات و شوخی‌ها تقلب کردند. اما آیا مردم تنها انتخابشان فیلم‌های کمدی است و فیلم‌های غیر کمدی بین مردم محبوبیتی ندارند؟

آیا مردم برای دیدن فیلم های درام حاضر نیستند به سینما بروند؟ آیا تاکنون فیلم غیر کمدی تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم سال نشده است؟ پاسخ تمامی این سوالات واضح و روشن است. قطعاً مردم طالب فیلم‌های خوش ساخت در تمامی ژانرها هستند و بسیاری از فیلم‌های درام توانسته‌اند نظر مخاطبان را به خود جلب کند.

چرا همواره فیلم‎های کمدی سرگروه اکران هستند؟
سوال بعدی که پیش می‌آید این است که چرا همواره فیلم های کمدی سرگروهی اکران سینما ها را از آن خود می‌کنند و شرایطی ناعادلانه به وجود می آورند.

در واقع گروهی وجود دارند که با هماهنگی با مدیران پخش سینمایی، سلیقه مردم را به سمت آن چیزی می‌برند که خودشان می‌خواهند و اجازه نمی‌دهند چیزی غیر از آنچه که می‌خواهند رخ دهد. این گروه تعیین می‌کنند کدام فیلم در چه بازه زمانی و در چه تعداد سالنی اکران شود و به کدام فیلم ها سالن و تعداد سانس کمتری اختصاص یابد.

آنها بسیاری از مدیران پخش را به خود وابسته کردند و کنترل سالن‌های سینما را در اختیار گرفته‌اند. هر فیلم برای بازگشت سرمایه‌ ساختش به حدود یک میلیون نفر مخاطب نیاز دارد که با این اوصاف، تعداد انگشت شماری از فیلم ها می‌توانند به فروش قابل قبول برسند. دو سال پیش ابراهیم داروغه‌زاده که در آن زمان معاون ارزشیابی و نظارت در سازمان سینمایی بود در توییتی از رانت انحصاری در نظام سرگروهی سینما ها سخن به میان آورد

جلوگیری از ورود رقبا
بسیاری از کارگردانان در گفتگوهای‌شان به وجود چنین مافیای در نظام اکران سینمایی اشاره کرده و نسبت به آن انتقاد داشته‌اند. با وجود آن که اکران، آخرین حلقه از چرخه صنعت فیلم سازی است اما نتیجه نهایی ساخت و تولید یک فیلم را رقم می‌زند. چرا که هر فیلمی در نهایت برای مخاطب ساخته می‌شود. مافیای سینمای ایران در دست انحصارگرایانی است که مانع هر اقدامی برای ورود رقبا می‌شوند.

به عنوان مثال سال‌هاست که سینما اجازه ظهور یک ستاره جدید را نداده و تنها همان چهره‌های قبلی را در فیلم‌های مختلف می‌بینیم که می‌درخشند. بسیار پیش آمده که بازیگری جوان در یک فیلم خوش بدرخشد اما پس از آن، حضورش کمرنگ و یا حتی محو می‌شود و یا آنکه در بدنه سینمای تجاری جا می‌افتد. زیرا مافیای سینمای ایران اجازه نمی‌دهد هر بازیگری پولساز شود و فیلم‌های بازیگران خاصی می‌تواند طولانی روی پرده سینماها بماند.

در حال حاضر برای اکران عادلانه فیلم ها لازم است تا نظامی منسجم و برنامه‌ریزی‌شده تر جایگزین شود. شاید زمان آن رسیده تا به وزارت ارشاد دخالتش را در این امر به خصوص، بیشتر کرده تا قدمی برای مبارزه با مافیای اکران برداشته شود و فیلم‌های فرهنگی و هنری نیز زمان و مجال بیشتری برای دیده شدن پیدا کنند.

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.