«ورود زنان به ورزشگاه‌ها را بررسی می‌کنیم»؛ بررسی کنید، 20 سال است که دارید بررسی می‌کنید!

«ورود زنان به ورزشگاه‌ها را بررسی می‌کنیم»؛ بررسی کنید، 20 سال است که دارید بررسی می‌کنید!

بخشی از سوء‌تفاهم مخالفان به خاطر این است که برخی خیال می‌کنند قرار است زنان و مردان با هم و به صورت مختلط ورزش کنند و کلمۀ «ورزش‌گاه» این ذهنیت را ایجاد کرده حال آن که صحبت از ورزش نیست. بحث تماشاست. اصلا ورزشگاه‌ها را به این صورت و با سکوهایی به سبک «‌کولوسه‌ئوم» می‌سازند برای تماشا.

سرپرست امور بانوان وزارت ورزش گفته است: «ورود بانوان به ورزشگاه‌ها در کارگروه‌های مربوطه در حال بررسی است، ضمن اینکه زیرساخت‌هایی باید در استادیوم‌ها ایجاد شود تا حریم و شأن بانوان حفظ شود».

   دربارۀ سخنان خانم مریم کاظمی‌پور می‌توان گفت: بررسی کنید، 20 سال است که دارید بررسی می‌کنید! چون درست 20 سال قبل هم فیفا به ایران فشار آورد درهای ورزشگاه را به روی دختران باز کنید. در آن زمان هم تیم ملی فوتبال ایران در گیر و دار میزبانی مسابقات راه یابی به جام جهانی بود و در چنین روزهایی با این که ایرلند را با تک گل یحیی گل‌محمدی سرمربی کنونی تیم فوتبال پرسپولیس بردیم اما به جام جهانی راه نیافتیم و این بار خوش بختانه از این حیث اضطراب نداریم و با یک برد دیگر یکی از سریع ترین راه یابی ها را جشن می گیریم منتها همان زمان هم بحث این بود که قرار است ورود دختران به ورزشگاه بررسی شود. هر وقت فشار فیفا جدی می شود همین واکنش را شاهدیم.  

  نه به صراحت گفته می شود درها را باز نمی کنیم (چون این صراحت شهامت می خواهد و تصویر طالبان را ترسیم می کند) و نه گفته می شود اگر راه دهیم گزینشی یا نمایشی است و نه باز می کنید چون هیچ قانونی منع نکرده است. فقط مدام می گویند بررسی می شود! یعنی شاید وقتی دیگر تا این نیز بگذرد! یعنی نه جرأت داریم بگوییم باز نمی‌کنیم به خاطر خارجی‌ها و نه جرأت داریم بگوییم باز می کنیم از ترس فشار داخلی‌ها!

  اما مگر دوسال پیش و در مهر 98 در بازی ایران- کامبوج زنان حاضر نشدند؟ آن موقع بررسی نشده بود یا قرار شد بعد از آن بررسی شود؟ اول یک‌کاری را انجام می‌دهیم بعد بررسی می‌کنیم یا چون مربوط به دولت قبل بود خوب بررسی نشد و باید به صورت انقلابی و جهادی دوباره و سه‌باره و صدباره بررسی شود؟

   شاید گفته شود چرا نوشتیم 20 سال، حال آن که ورود زنان به ورزشگاه از آغاز انقلاب ممنوع شد اما واقعیت جز این است. چون در سه سال اول دختران و زنان نیز اجازه و امکان داشتند به ورزشگاه بروند البته برای تماشا اما خود غالبا علاقه‌ای نداشتند منتها در فضای خاص سال 60 (جنگ و ترور)  که محدودیت‌ها تشدید شد ورزشگاه‌ها هم عملا مردانه شد و مجال نقد نبود. هیچ قانون و مصوبه‌ای هم در این مورد وجود ندارد. با این وصف هم باز شاید گفته شود که پس چرا 20 سال است بررسی می‌شود؟ علت این است که از 20 سال پیش به این طرف فیفا جدی‌تر گرفته و تهدید کرده و قبل از آن به این شدت تأکید نمی‌شد و بررسی نمی‌شد. بررسی که نه. چه کنند تا فیفا گیر ندهد!

  خانم کاظمی‌پور هم خوب است به این نکته توجه کنند که بخشی از سوء‌تفاهم مخالفان به خاطر این است که خیال می‌کنند قرار است زنان و مردان با هم و به صورت مختلط ورزش کنند. در واقع کلمۀ «ورزشگاه» این ذهنیت را ایجاد کرده حال آن که در این فقره صحبت از ورزش نیست. بحث تماشاست. اصلا ورزشگاه‌ها را به این صورت و با سکوهایی به سبک «کولوسه‌ئوم» می سازند برای تماشا.

  به بیان روشن تر اصلا بحث ورزش نیست که مختلط باشد یا نه. حرف از تماشاست مثل سینما. مثل تئاتر و مثل کنسرت و قرار نیست هیچ زنی اندام خود را تکان بدهد. نشسته‌اند و تماشا می‌کنند. اصلا کاش نام ورزشگاه آزادی را به ورزشگاه و تماشاخانه تغییر دهند تا این واقعیت جا بیفتد!

   دوسال پیش یک فرمول 10 ماده‌ای پیشنهاد کردم و چون 20 سال است یک حرف را تکرار می‌کنند و بازی ایران - کامبوج استثنا بود و تبدیل به قاعده نشد آن 10 ماده هم اگر تکرار شود بد نیست. (در اینجا البته کلمۀ «ماده» درست است ولی آقای رییسی بر اساس متنی که آقای نیک‌زاد خواند در معرفی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش نباید می‌نوشت ماده 133 قانون اساسی چون قانون اساسی ماده ندارد اصل ندارد کما این‌که نمی‌گویند کمیسیون ماده 90. می‌گویند کمیسیون اصل 90 و نمی‌گویند طبق ماده 44 می‌گویند طبق تفسیر اصل 44):

  1. چنان‌که تصریح و تأکید شد دختران و زنان در واقع به «ورزشگاه» نمی‌روند. به «تماشاخانه فوتبال» می‌روند تا بازی را «تماشا» کنند. نمی‌روند «بازی» کنند. می‌روند تماشا کنند. همین! همان‌گونه که تئاتر یا فیلم تماشا می‌کنند. به نظر می‌رسد بخشی از سوء تفاهم با تأکید بر کلمۀ «تماشا» مرتفع شود. بنا براین بگویید تماشای فوتبال از نزدیک نه ورود دختران به ورزشگاه چون کسانی که در تمام عمر یک بار هم به ورزشگاه نرفته‌اند و فقط در تلویزیون فوتبالیست‌ها را با شلوارک دیده‌اند شاید خیال کنند قرار است دختر و پسر با هم ورزش کنند!

  2. اصرار فیفا بر «رفع تبعیض» است. در نگاه آنان جلوگیری از ورود دختران و زنان از مصادیق عینی «تبعیض» و «تبعیض جنسیتی» است. «تساوی» و «برابری» از اصول دنیای مدرن است . در سنت البته سخنی از برابری نیست یا چیره نیست. از این رو باید توضیح دهند قرار نیست «نصف» جایگاه تماشاگران به زنان اختصاص یابد و صحبت از 10 تا 15درصد است.

  3. اگر زنان به ورزشگاه بروند ولی تلویزیون پخش نکند یا نمای نزدیک از آنان نگیرد شاید حساسیت کمتری ایجاد کند. این توصیه البته برای شروع کار است و به مرور می توانند نشان دهند. مهم این است که طلسم بشکند.

  4. رییس جمهوری در مقام رییس شورای عالی امنیت ملی می تواند موضوع را در این شورا به بحث گذارد و تصویب کند چرا که فوتبال در ایران مقوله ای امنیتی است یا امنیتی هم هست. این را برای آقای روحانی نوشته بودم دربارۀ آقای رییسی هم صدق می کند و اتفاقا ایشان که به «میدان» و مدیریت میدانی زیاد علاقه دارند به این میدان هم باید توجه کنند. سال ها پیش مجری برنامۀ «صندلی داغ» تلویزیون از دکتر قریب مدیر عامل وقت باشگاه استقلال پرسید تحصیلات و تخصص شما چیست و او پاسخ داد: « دکتری امنیت استراتژیک». مجری -داریوش کاردان - با شگفتی پرسید: ربط آن با مدیریت باشگاه فوتبال چیست و قریب پاسخ داد: فوتبال در ایران، مقوله ای امنیتی است و کاملا ربط دارد.

  جدای این اگر فوتبال ایران تعلیق شود یکی از مهم ترین تفریحات مردم حذف خواهد شد و آیا این بار امنیتی ندارد؟ در ابعاد منطقه ای و جهانی نیز این موضوع صادق است.

  5. در یادداشت پیشین آوردم و اینجا هم تکرار می‌کنم. مخالفت برخی مراجع منحصر به ورود زنان به ورزشگاه‌ها نیست. آقای مکارم سیگار را هم حرام اعلام کرده‌اند اما شرکت دخانیات تعطیل نشده یا دیگری بهره بانکی را اما هیچ بانکی تعطیل نشده یا دربارۀ موسیقی نظر منفی ابراز می‌شود اما رادیو آوا موسیقی پخش می‌کند و در خیلی از شهرها تا پیش از کرونا کنسرت برگزار می‌شد و قرار است در ماه جدید از سرگرفته شود. با این نگاه این نهی‌ها الزامی برای دولت‌(ها) ایجاد نمی‌کند. چندان‌که بانک‌ها دربارۀ بهره به فتواها عمل نمی‌کنند و قوانین را در نظر دارند و چون شورای نگهبان مُهر تأیید زده شرعی به حساب می‌آید.

 6. ممکن است گفته شود فیفا به ورزشگاه‌های ما چه کار دارد؟ اما تنها «فیفا» نیست که کار دارد. «یاتا» هم به هواپیمایی ما کار دارد و «فیلا» هم به کُشتی ما و سازمان بین‌المللی کار نیز به قانون کار ما. با این نگاه آقای گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی را هم نباید روز سه‌شنبه راه دهیم اما حتی در دولت انقلابی متشکل از مخالفان برجام هم میزبان او می شوند و تنها محدودیت در قبال مواضع او این است که دیدار با رییس جمهوری را دربرنامۀ او نگنجانده‌اند. البته این هم در این سفر است و سفر بعدی احتمالا ملاقات می‌کند.

  عضویت در مجامع بین‌المللی هم مزایایی دارد و هم محدودیت‌هایی. پول ما بابت جام جهانی را هم فیفا می‌پردازد، تنها اعمال محدودیت نمی‌کند. بدون فیفا خودمان با خودمان باید مسابقه بدهیم!

  7. در دنیایی که رسانه‌ها با هم رقابت دارند هر رسانه مزیت نسبی خود را دارد و سرمایۀ اصلی اوست. مزیت نسبی صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران فوتبال است. یکی از مهم‌ترین رشته‌های پیوند مردم با صدا و سیما مسابقات فوتبال و پخش مستقیم آن است. «من و تو» هر قدر هم رقص و آواز پخش کند، بی‌بی‌سی فارسی هر چه تحلیل سیاسی بگذارد، ایران اینترنشنال هر قدر به سبک خود خبررسانی کند یا «جِم» هر چه سریال ترکی بگذارد باز هم نمی‌توانند مسابقات فوتبال داخل ایران با میلیون‌ها بیننده را پوشش دهند.

  حذف فوتبال اما این رشته را می‌گسلد و مردم را به سوی این شبکه‌ها سوق می‌دهد. با این توضیح شاید بتوانند منتقدان را قانع کنند و عجیب است که صدا و سیما سکوت کرده است. شاید حفظ میز و دل خوش کردن به آمار بینندگان که به خاطر رایگان بودن تلویزیون امری طبیعی است آنان را از مهم‌ترین سرمایه غافل کرده باشد. البته فعلا صحبت از حذف نیست اما تا کی می شود گفت داریم بررسی می‌کنیم؟!

  8. حضور زنان در ورزشگاه‌ها مهم‌تر و حساسیت‌زاتر است یا حق رأی زنان؟ اگر فقیهی که 100 سال پیش درگذشته اکنون چشم بگشاید و او را به مجلس شورای اسلامی ببرند و بگویند هم در انتخاب این نمایندگان رأی زنان نقش داشته و هم خانم هایی در روند قانون گذاری نقش دارند باور می‌کند؟ اما این اتفاق افتاده است و حتی در مجلس یک‌دست اصول‌گرایان هم زنانی بر کرسی نمایندگی نشسته‌اند.

  رژیم پهلوی در مقابل «زن سنتی» و به تعبیر دکتر شریعتی «زن مطبخی» مدعی «زن مدرن» بود که او البته از آن به عنوان «زن عروسکی» یاد می‌کرد. هنر شریعتی این بود که فارغ از دو قطبی زن مطبخی و زن عروسکی زنی دیگرگونه را وارد جامعه ایران کرد و امام خمینی هم در ادامه با تأیید حضور زنان در انقلاب اسلامی مسیر جدیدی را گشود.

سخنان مرحوم مدرس درباره حق رأی زنان را بخوانید که تا چه حد مخالف بوده حال آن که امام خمینی در این فقره او را الگو قرار نمی‌دهد و از این ظرفیت استفاده می‌کند. کافی است حضور زنان در ورزشگاه‌ها را مانند حق رأی زنان بدانیم تا نشدنی به نظر نیاید.

   9. پیش از این و در مواردی درهای ورزشگاه به روی زنان باز شد و اتفاق خاصی نیفتاد. پوشش‌ها همان بود که در جامعه بود. کم یا زیاد، مثل جامعه. مگر این که مشکل با شادی و همهمه باشد که اقتضای هیجانات ورزشگاه است و مرد و زن ندارد.

  10. سر انجام این که دیر یا زود این اتفاق می‌افتد و این ما هستیم که باید خودمان را با الزامات فیفا تطبیق دهیم نه فیفا با ما. با هیچ نهاد بین‌المللی مثل فیفا همراهی نکرده‌ایم و به این نیز تن می‌دهیم اما هر چه زودتر باشد کم‌خسارت‌تر است و حال که این همه «صنم» یا «سمن» در عرصۀ بین‌المللی داریم دنبال «یاسمن» تازه نباشیم.

  وقتی پلیس در کوچه و خیابان مراقب رفتار خانم هاست داخل ورزشگاه که اسم و صندلی مشخص است هم طبعا کنترل می کنند.

  راستی بحث ورود دختران به ورزشگاه که پیش می‌آید یاد آن حکایت طنزآمیز می‌افتم که اگر دختری وارد ورزشگاه شود و با تلگرام به مادر خود اطلاع دهد رسیدم، نگران نباش و هم‌زمان شال او هم شُل باشد و یک لحظه بیفتد سه جرم مرتکب شده: ورود به مکان ممنوعه، استفاده از وسیلۀ ارتباطی ممنوعه و رعایت نکردن حداکثر پوشش وضع شده!

    راه اختصاصی برای زنان و دختران تا بر اساس بلیت‌هایی که اینترنتی و از پیش خریده‌اند روی صندلی های مشخص شده بنشینند و بازی را تماشا کنند بررسی می‌خواهد؟ اگر هم بخواهد چند سال آخر؟ 20 سال کافی نیست؟ ممکن است عده‌ای مزاحمت ایجاد کنند. بله. ممکن است. پلیس برای همین است. همان گونه که در خیابان هم ممکن است. تازه در خیابان کنترل دشوارتر است تا استادیوم.

   خانم کاظمی‌پور! زودتر تصمیم بگیرید. قبل از آن‌که طالبان درهای مدرسه‌ها را به روی دخترکان باز کند!

منبع: عصر ایران؛ مهرداد خدیر

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.