روایتی نزدیک از دوری یک معلم
دیگر خبری از زنگهای تفریح و صبحانه خوردن با همکاران نیست. حالا فقط از پشت صفحه موبایل، اسامی از دانشآموزانم میبینم و به خوبی چهره آنها را نمیشناسم.
دیگر خبری از زنگهای تفریح و صبحانه خوردن با همکاران نیست. حالا فقط از پشت صفحه موبایل، اسامی از دانشآموزانم میبینم و به خوبی چهره آنها را نمیشناسم.
کلاس درس و بچههایی که پناه من بودند، دلتنگی بزرگ این روزهای زندگی من را تشکیل میدهند، اما همینها هم هویت جمعی ما را میسازند و البته که دوباره کمر راست میکنیم و از کرونا رد میشویم.
همیشه زور زندگی بیشتر بوده است.
این روایت معلمی است که این روزها سر کلاس آنلاین دور از شاگردانش درس میدهد...