قیمت دلار از 90 هزار تومان هم عبور كرده، سالها است كه گرانی اجناس روزشمار شده است، هیچ اطمینانی به بازار فردا وجود ندارد، بیثباتی اقتصادی سبب بیثباتی روحی و روانی در مردم شده است. احساس عمومی بر فقیرترشدن روزانه است. سالهاست كه مسكن، دستنیافتنی است و تحقق رویای خانهدار شدن هر روز دورتر و بعیدتر به نظر میرسد. داشتن شغل و كار، مدتهاست كه مبدل به خواستهای دور از دسترس شده و هنوز میزان سطح اشتغال ایجاد شده به میزان سال ۹۷ و ۹۸ نرسیده است. نرخ مشاركت فاجعهبار است. روزبهروز به «نیت»های جامعه افزوده میشود. ۳۵درصد جامعه جوان كشور نه دارای كار و شغل هستند و نه به دنبال تحصیل و كسب مهارت. دستهای از آمارهای اشتغال ظرف چهار سال گذشته به این سو، هم عمدتا اشتغالهایی است كه پا در سوداگری داشته یا در خدمات غیر مولد و مشاغلی مانند اسنپ لحاظ شده است. این وضعیت اقتصادی كنونی است. از اواخر دهه 90 بدینسو، جامعه هرروز فقیرتر شده است. شاخصهای فقر نشاندهنده روند نزولی از اواخر دهه نود به این سمت است. فقری كه دیگر فقر استثنا نیست. در هر جامعهای تعدادی از افراد در دهكهای پایین وجود دارند كه معمولا برای آنها سیاستگذاری میشود كه من آن را «فقر استثنا» میدانم. هرچه از آخر دهه نود به این سمت میآییم، فقر به شكل مستمر، فزاینده میشود و فقر به یك قاعده تبدیل شده است. از چهار سال گذشته به این سمت، دهكها بهطور كلی دچار جابهجایی شدهاند. دهك افراد حتی با یك بیماری، جابهجا میشود. شاخصها نشاندهنده وضع نامناسب جامعه ایران است. از طرفی وضع اجتماعی هم حال و روز بهتری از وضع اقتصادی ندارد. تمام سنجشها حاكی از آن است كه امید به فردای بهتر، بسیار كاهش یافته است. شاخصهای اعتماد و سرمایه اجتماعی، نه تنها تحولات مثبت چندانی را نشان نمیدهد بلكه برعكس آن را نشانگر است. در مجموع ناامنی روانی، عدم احساس خوب و وضع بد اقتصادی، امر پنهانی نیست و قابل مشاهده است. بله، باید استیضاح كرد! برای تكتك این موارد باید كسی را استیضاح كرد!! در چند سال گذشته، عدهای از جوانان و دانشگاهیان هم تلاش كردند روزنهها و كارراهههای شغلی نوینی پیدا كنند.
موج جدیدی از شغلها هم ایجاد شد؛ اما این امر هم به ناامیدی تبدیل شد. شركتهای آنها كه بزرگ شد باید كوچك میشدند. سیاستهای فضای مجازی آنها را هم روزبهروز از بازار به بیرون راند. این مساله كه در 4سال گذشته شاهد آن بودهایم، خود به تنهایی موضوعی است كه میتوان نه یك وزیر بلكه چند وزیر را به خاطر آن استیضاح كرد.
نخبگان هم شروع به مهاجرت كردند. امروز موج مهاجرت دیگر نه در سطح فارغالتحصیلان دكترا و ارشد، بلكه در سطح دبیرستان نمود دارد. بله! برای این موج مهاجرت هم باید استیضاح كرد. نه تنها یك نفر بلكه یك دولت و جریانهایی با تفكراتشان را میتوان برای فراری دادن جوانان و نخبگان كشور به استیضاح كشاند!
گفتیم باید استیضاح كرد! اما متاسفانه به روال تمام سالهای گذشته كه معمولا علتها به فراموشی سپرده میشوند، بدهكاران به طلبكاران مبدل میشوند و مسببان فكری و عملی، به حسابكشان تبدیل میشوند و آنان كه خود سببساز وضع هستند، معترضان وضع موجود میشوند و فریاد اعتراض آنها رو به آسمان بالا میرود!! آری، باید استیضاح كرد؛ اینان به منظور كسب قدرت حتی به جای تاختن بر تحریمكنندگان و بدخواهان ایران، جهتگیری انتقادات را به سمت داخل و جریانی بازگرداندند كه برای رفع تحریمها تلاش میكرد. در واقع جریانی را باید استیضاح كرد كه بر پایداری تحریم اصرار كردند.
یك نكته جالب و قابل تامل این است كه اتفاقا مردم خیلی خوب میفهمند. اگر امروز سنجشی از مردم به عمل آید و سوال شود كه برای وضع موجود چه كسی را باید استیضاح كرد، حتما به سراغ خیابان صوراسرافیل و ساختمان وزارت اقتصاد و اتاق آقای همتی نخواهند رفت. حتما مردم آدرسی را نشان میدهند كه صدای اعتراض از همانجا بلند شده است. موتور جریانساز استیضاح، همان موتور پایدار كردن تحریمهاست، اما نیك میدانیم كه عده كثیری از نمایندگان دغدغه وضع اقتصادی را دارند. اما سخنی هم با این عده از دوستان دارم: برای خروج از بنبستهای فعلی باید با هماندیشی، دولت را كمك كرد. مشكل اصلی در نظام ناعادلانه تحریمساز خارجی و تثبیتكننده آن در داخل است. اگر از من بپرسید میگویم اگر همان جریان تحریمخواه حاكم بود، امروز وخامت اوضاع چندین برابر بیشتر بود. حداقل، امروز دولت با همتِ همتیها با مردم همنوایی دارد. اگر امروز مخالفان دولت پزشكیان حاكم بودند، علاوه بر وضع كنونی، هر روز شاهد دخالت و دستكاری در زندگی روزمره مردم و تحریك جامعه بودیم. خدا به ایران رحم كرد!
اخیرا كامتنی را میخواندم كه چه زیبا نوشته بود: «اگر امروز از تمام اقتصاددانانی كه از ابتدا جامعه مدرن را تجربه كرده نه اصلا اقتصاددانهایی كه از زمان هوخشتره و حتی عقبتر از زمان پارینه سنگی در دنیا وجود داشتهاند تا آخرین آنها كه برنده جایزه نوبل شدهاند را با هم ادغام كرده و به یك فرد تبدیل كنید و پای اقتصاد ایران بنشانید، آیا با این شرایط داخلی و خارجی، میتوانست معجزه كند؟» اگر شما بلد بودید، ظرف چند سال گذشته، حداقل یك قدم وضع را بهتر میكردید. بنابراین وجدان جمعی، خوب میداند چه كسانی باید استیضاح شوند. شرایطی كه امروز بر اقتصاد كشور ما حاكم است، شرایطی است كه تحریمكنندگان قلدر خارجی و تحریمسازان داخلی مسبب آن بودهاند.
تحریمها، جانستان، فقرزا و بازدارنده رشد هستند. رشد نیاز به سرمایهگذاری دارد. حتی بخشی از رشد كه میتواند متكی به نیروی انسانی و ناشی از بهرهوری باشد اولا كه مدت زمان آن یك ساله و دوساله خواهد بود كه ظرفیتهای خالی رشد را پركند، دوم آنكه همین آدمها هم ناامیدند و امروز بازیگر اصلی شرایط كشور نیستند و به نوعی رانده شده هستند. وقتی پولهای سرگردان در دست مردم به دلیل ناامیدی از آینده و نداشتن چشمانداز روشن، روزی تبدیل به سكه و روز دیگر تبدیل به ارز و مسكن و خودرو میشود. با كدام دولت پر از اقتصاددان برجسته جهانی میتوان كشوری تنها در گوشهای از جهان كه هرروز تحت فشار روانی و اقتصادی است را كنترل كرد؟ به نظرم باید استیضاح كرد اما باید سیاستهایی را استیضاح كرد كه تا امروز نه تنها كمكی به حل مسائل نكردهاند، بلكه همواره بر حجم مشكلات افزوده و فرصتهای ملی را هدر دادهاند. باید كسانی را استیضاح كرد كه تفكرشان اجازه شادی و نشاط به جامعه نداد. باید افرادی را استیضاح كرد كه اجازه ندادند به شكل عزتمندانه و آبرومندانه، برجام به ثمر بنشیند. آنهایی كه با بهانههای مضحك و پوچ مانند «دولت وقت میخواهد سرداران را تحویل خارجیها بدهد» یك جامعه و یك ملت را در لیست سیاه fatf نگه داشتند. آنها را باید استیضاح كرد. با استیضاح همتی چه چیزی عاید كشور و جامعه خواهد شد؟ اتفاقا همتی كارشناسی است دلسوز كه از بطن جامعه اقتصادی چهار دهه اخیر برخاسته و با مسائل مختلف كشور هم به خوبی آشناست. سخنی با نمایندگان دلسوز دارم اگر هم عدهای مصر بر استیضاح همتی هستند حتما موضوعشان وضع اقتصادی امروز نیست و چیز دیگری است. مسیر درست همان است كه رهبری فرمودند: « روسای قوا و مسوولان باید كمك كار یكدیگر باشند و همه به دولت كمك كنند.»