هزینههای بیحساب و کتاب در سیستم درمان تا نبود دارو برای بیماران
گرانی و کمبود دارو دیگر خبری تازه در بین اخبار محسوب نمیشود و حالا برای بسیاری از مسئولان هم تازگی ندارد. اما قابل ذکر است که بسیاری از داروها، مخصوصا داروهای خاص را مردم به سختی تامین میکنند، زیرا یا در داروخانهها نیست و یا مجبورند با هزینه بالا آن را تهیه کنند.
مقوله دارو در سیستم بهداشت و درمان کشور به یک کلاف تو در تو تبدیل شده و بیمارانی که به همین دلیل جانشان در خطر است. گرانی و کمبود دارو دیگر خبری تازه در بین اخبار محسوب نمیشود و حالا برای بسیاری از مسئولان هم تازگی ندارد. اما قابل ذکر است که بسیاری از داروها، مخصوصا داروهای خاص را مردم به سختی تامین میکنند، زیرا یا در داروخانهها نیست و یا مجبورند با هزینه بالا آن را تهیه کنند.
هر چند که برای برخی از آنها تولید داخل داریم که آنهم درد دیگری است و تا کنون کمک چندانی به این وضع آشفته دارو نکرده است. البته گفته میشود که نگاهی به بخش دوم لایحه بودجه ۱۴۰۳ کل کشور که به تازگی به مجلس شورای اسلامی ارسال شده است، نشان می دهد که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با ۱۳.۸۹ درصد، دومین دستگاهی است که بیشترین سهم را از مصارف عمومی دستگاههای اجرایی به خود اختصاص داده است. بودجه دستگاههای اجرایی کشور حدود سه چهارم از کل بودجه سالانه دولت را به خود اختصاص میدهد که بر اساس برآوردها این بخش از لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ در مقایسه با قانون بودجه سال ۱۴۰۲ نزدیک به ۲۹ درصد رشد داشته و به ۲۱۸۳ هزار میلیارد تومان رسیده است.
اما اهمیت مدیریت این بودجه موضوع دیگری است که تا کنون انتقادات بسیاری به همراه داشته است و باید دید سهم هر کدام از بخشهای اجرایی این وزارت خانه چقدر است. به طور مثال معاون وزیر بهداشت علیرضا رئیسی در تازهترین صحبتهای خود معتقد است نظام سلامت ایران خود دچار بیماری است و گفته: انواع امآرآی، سیتیاسکن و دستگاههای گرانقیمت بیحساب و کتاب وارد بخش درمان ایران شده که بسیاری از کشورهای اروپایی به اندازه ایران تجهیزات پزشکی گرانقیمت ندارند. با وجود این، هنوز نمایندگان برای خرید این تجهیزات به وزارت بهداشت فشار میآورند و عمده بودجه نظام سلامت را بخش درمان میبلعد.
همچنین اشاره کرده که افزایش تخت بیمارستانی افتخار ندارد. افزایش تخت دیالیز یعنی افزایش بیماران کلیوی در کشور. زمانی میتوانیم به عملکرد خود افتخار کنیم که بگوییم تختهای دیالیز خالی مانده و توانستهایم تعداد بیماران کلیوی را کم کنیم. همین طور در مورد بیماریهای دیگر با کاهش فشار خون، قند خون و عوامل خطر میتوانیم از بیماریهای قلبی و بسیاری از یبماریهای دیگر در آینده جلوگیری کنیم.
با این حال در کشور ما علاوه بر کمبود متخصص با کمبود تخت بیمارستانی هم مواجه هستیم.طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سال ۷۹ آمار تختهای بیمارستانی در ایران بهازای هر هزار نفر ۱/۵بود و در سال ۸۶ به ۱/۷ رسید. اما در دو سال بعد این عدد کاهش پیدا کرد و به ۱/۳ رسید. در سال ۸۹ آمارها به ۱/۷تخت بهازای هر هزار نفر افزایش یافت، اما از سال ۹۲ بار دیگر به عدد ۱/۵ سقوط کرد؛ وضعیتی که نشان میدهد ایران طی یکدهه از نظر سرانه تخت بیمارستانی هیچ پیشرفتی نداشته است. با گذشت یکدهه دیگر، حالا تعداد تختهای بیمارستانی در کشور به ۱۶۰ هزار رسیده، یعنی بهازای هر هزار نفر ۱/۸ تخت در کشور وجود دارد، این آمار نشان میدهد که در ۱۰ سال سرانه تخت به جمعیت، تنها ۰/۳ افزایش یافته است. بیمارستانهای جدید و تازهافتتاحشده بهدلایلی مثل کمبود تجهیزات پزشکی و نبود پزشک متخصص، نمیتوانند با تمام ظرفیت خدمات مورد نیاز بیماران را ارائه دهند. ازسویدیگر بیمارستانهای قدیمی هم بهدلیل فرسودگی تختهای بیمارستانی و تجهیزاتشان، با کاهش خدمترسانی مواجه شدهاند. بررسیها نشان میدهد همین حالا هم بیش از ۵۰ هزار تخت بیمارستانی فرسوده در کشور وجود دارد. هرچند کوروش شمیمی، رئیس هیئتمدیره انجمن بیمارستانهای خصوصی کشور آمار تختهای فرسوده را بیشازاین عدد و حدود ۵۰ درصد عنوان کرده است.
با این حال باید دید توازنی برای برنامه ریزی بودجه سال جدید در نظر گرفته میشود یا نه. آنهم در سیستمی که به طور مستقیم تمام سیاستها و برنامه ریزیهایش بر جان مردم اثر خواهد داشت.