خاك جنگلهای هیركانی را كیلویی 12 هزار تومان فروختند !
احمدینژاد میخواست با درختان جنگل هیركانی از تحریم رد شود.
27 آبان ماه 1403 اداره كل منابع طبیعی مازندران مطلبی با عنوان تجاوز بیحد و حصر به درختان جنگلی تیر خلاصی بر پیكر جنگلهای هیركانی مازندران است را منتشر كرد و روی این موضوع هم تاكید داشت با تداوم این وضعیت شاهد آسیبها و عوارض جبرانناپذیر در این زمینه خواهیم بود.
از سوی دیگر حساس شدن افكار عمومی روی وضعیت كنونی جنگلهای هیركانی بهانهای شد تا كارزاری با عنوان نه به فرمان قتل جنگلهای هیركانی راهاندازی شود؛ این كارزار در قالب نامه و خطاب به مسعود پزشكیان، رییسجمهور نوشته شد و در متن آن آمده است كه سرپرست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری كشور در یك حركت كاملا غیرقانونی و گزینشی از تبصره 1 ماده 36 قانون برنامه هفتم توسعه، مجوز برداشت درختان شكسته افتاده، خشك، سرپا و خطرساز را صادر كرد و این دستور به مثابه صدور فرمان قتل جنگلهای هیركانی است. هادی كیادلیری، دبیر سابق مجمع كنوانسیون تنوع زیستی كشور چندی پیش در مصاحبه با ایسنا گفته بود: میزان درآمدی كه از برداشت چوبهای شكسته و افتاده حاصل میشود در مقایسه با نیازهای مالی و غیرمالی سازمان منابع طبیعی مقدار چشمگیری نیست. این چوبها حتی نمیتوانند نیازهای چوبی كشور را تامین كنند، بلكه این كار بهانهای است برای اینكه مسیر برای چنگاندازی مجدد به جنگلها باز شود. اسماعیل كهرم، بومشناس و فعال محیط زیست در گفتوگو با «اعتماد» هم روی این موضوع تاكید دارد كه این حریص بودن و پر كردن جیبهایی كه ته ندارد، دلیل اصلی اجرایی نشدن طرح تنفس جنگل است. او در این گفتوگو دلایل دیگری را هم برای وضعیت نابسامان جنگلهای هیركانی مطرح كرد كه میخوانید.
دلیل اصلی اجرایی نشدن طرح تنفس جنگل با گذشت حدود 11 سال یعنی از همان سال 92 كه توسط رییس وقت سازمان محیط زیست پیشنهاد شد، چیست؟
دلیل این اتفاق این است كسانی كه بهرهبرداری میكنند، سودجویانی هستند كه نمیخواهند از منافعشان دست بكشند. ببینید آقای احمدینژاد این مغز متفكر و دانشمند شریف كه همپایه انیشتین بزرگ بود، در پایان ریاستجمهوریاش در حالی كه چشمش خیره شده بود به تلویزیون برگشت و گفت ما اشتباه كردیم كه از جنگلهای هیركانی برای رفع تحریمها استفاده نكردیم؛ یعنی به این فكر بود كه از این جنگلها استفاده كند و این جنگلها را تا آخرین درخت قطع كند كه از تحریمهای ایالاتمتحده بگذرد و تحریمها را به اصطلاح كم كند. البته چنین افكاری منحصر به آقای احمدینژاد نبود. خیلیها هستند كه میخواهند از این مقدار جنگلهایی كه باقی مانده، استفاده كنند یعنی تصمیم دارند تا آخرین درخت و بوته را برداشت كنند و جای آن اكالیپتوس كه یك گونه مهاجم و غریبه است، بكارند. بدشان نمیآید به خاطر اینكه در آن پول است.
چندی پیش در میدان ونك تهران، من شاهد یك كامیون بودم كه ایستاده بود و داشت خاك جنگلهای هیركانی را كیلویی میفروخت. ببینید اولا چنانچه جنگل هیركانی وجود دارد، این جنگلها به خاطر خاك و آب و هوایی است كه در آن منطقه وجود دارد وگرنه بدون خاك ما جنگل هیركانی نداریم. بنابراین آن كسانی كه خاك را از جنگل میآورند و كیلویی 12هزار تومان میفروختند به فكر این بودند كه به مردم تهران كه از نظر آگاهی واقعا باید به خرگوش آفرین بگوییم، خاك را بفروشند كه ببرند در باغچهشان بریزند و انتظار داشته باشند كه گیاهانشان آنجا رشد كافی داشته باشد. این مساله است.
واقعا این تفكر وجود دارد كه با خرید خاك جنگلهای هیركانی میتوانیم یك باغچه پربار داشته باشیم؟
بله، در حالی كه تنها خاك جنگلها نیست كه باعث باروری میشود، هواست، آب است و خاك. یعنی شما خاك جنگلهای هیركانی را اگر در باغچه عموجانتان بریزید، به هیچ وجه باعث رشد بیش از حد گیاهان نمیشود. مجموعه جانورانی كه در خاك جنگلهای شمال هستند، باعث باروری خاك میشوند، یعنی همه عوامل دست به دست هم میدهد و باعث رشد جنگلهای هیركانی میشود. شما همانقدر كه خاك را از جنگل جدا كنید و با كامیون به تهران بفرستید، در راه خاصیتشان را از دست میدهند.
این كلمه هیركانی، آن منطقه از ایران را هیركینیه یا هیركانی مینامند، در نتیجه جنگلهایی كه آنجا هستند، شدند جنگلهای هیركانی، چیز عجیب و غریبی نیست. اما جیبهایی هستند كه ته ندارند و اینها گسترش پیدا كردند و هر چیزی هم در آن بریزید به قول معروف اینها سیرمانی ندارند. آنهایی كه حتی سندسازی میكنند و یك مسجد یا تكیه بالای قله دماوند میسازند، دستبردار نیستند. تفكر آقای احمدینژاد برای استفاده از آخرین درخت از جنگلهای هیركانی به هیچ عنوان منحصربهفرد نیست، بلكه دستهای زیادی هستند مثل ایشان، تفكر میكنند و با تیشه به ریشه جنگل هیركانی میكوبند.
در این دو هفتهای كه این كارزار راه افتاده و خود رییس سازمان نسبت به این ماجرا واكنش نشان داده، معاونانشان هم همینطور، حتی سخنگوی دولت هم گفتند ما این لایحه را برمیگردانیم و در مورد آن تصمیم میگیریم و درباره این قانون كارشناسی انجام میدهیم. شما فكر میكنید اگر واقعا این كار انجام شود، میشود از نابودی جنگلهای هیركانی مراقبت كرد؟ یعنی این محافظت به این موارد قانونی وابسته است یا خیر؟
من تصور نمیكنم كه این سودجویان از خواستهشان كوتاه بیایند، چون اینها میخواهند جیبشان را پر كنند. میدانند كه آخر جریان است و به این فكر افتادند كه حداكثر استفاده را در این مدت كوتاه داشته باشند. در نتیجه من اصلا خوشبین نیستم كه با تغییر ذائقه اینها و تغییر نظر رییس سازمان حفاظت محیطزیست بتوان جلوی دستدرازی اینها به جنگلهای هیركانی را گرفت. من تصور میكنم كه این جنگلها رو به مرگ میروند و هر روز اینها تنكتر میشوند و تا جایی كه با كمال تاسف به كل از بین بروند. حرص و آز این كسانی كه دست روی جنگلهای هیركانی گذاشتند به این زودیها تمامی ندارد.
من به موارد و الزامات قانونی كاری ندارم فكر میكنید چقدر ما مردم میتوانیم تاثیرگذار باشیم یعنی چه كنیم تا این جنگلها را حفظ كنیم؟
ما باید نمایندههای مجلسمان را با نامه و اعتراض و تلفن بمباران كنیم و به اینها بگوییم چه كار دارید انجام میدهید؟ زیر گوش و دماغ شما عدهای هستند كه دارند به خاطر منافع شخصی، این جنگلهای بسیار با ارزش را از بین میبرند. ممكن است شما بگویید ارزشش در چیست؟ بگذارید خدمت شما عرض كنم كه 3 تا 5/3 میلیون سال است كه این جنگلها بدون دست انسان خودشان را حفظ كردند؛ حالا كه دست انسان درازتر روی این جنگلها افتاده باعث مرگ اینها خواهد شد.
ما باید نمایندههای مجلسمان را، به خصوص نمایندههای گیلان، مازندران و گلستان را كه اینها واقعا نگهداران این جنگلها هستند، مخاطب قرار دهیم با نامه، تلفن و هر وسیلهای كه میتوانیم به این افراد هشدار بدهیم كه حافظ این جنگلها باشند؛ اگر خودشان تخریب نكنند.