سرعت اتفاقات سوریه قابل پیشبینی نبود. خود آنها هم فکر نمیکردند اتفاقات با این سرعت رخ دهد. باید این واقعیت جهانی را بپذیریم که شرایط همیشه در حال تغییر است و نمیتوان شرایط را ایستایی و پایدار تصور کنیم. اینطور نیست که اگر امروز دست برتر را دارید، الزاماً فردا و پسفردا هم اینطور باشد. این یک واقعیت است که در چنین تحولاتی باید این مسئله را در نظر داشت.
تمام کسانی که دست بالا را دارند اگر به یک تفاهم و راهکار قابل قبول برای تمام طرفها نرسند آن وضعیت میتواند تغییر یا زیر و رو شود. دولت سابق سوریه و آقای بشار اسد باید این توقع را میداشت که وقتی در جبههها بر معارضین غلبه کرد، نیاز دارد که با گفتوگو با آنها یک راهحل مرضیالطرفین پیدا کند که پایدار باشد.
متاسفانه معمولاً در چنین شرایطی همه غرور پیدا میکنند و غرور باعث سرنگونی است. نتیجه مغرور شدن به پیروزیهای زودگذر، تغییر شرایط است. در سوریه این اتفاق افتاد و آن فشارهایی که وارد شده بود و مقاومت در برابر گفتوگو و وارد کردن تمام طرفها در یک نظم گسترده (که همیشه پیشنهاد جمهوری اسلامی به دولت گذشته سوریه بود) رخ داد و پیروزیها کوتاهمدت بود.
جمهوری اسلامی به درخواست دولت سوریه در سوریه بود اما اینبار دولت سوریه فرصت نکرد که این درخواست را بکند چراکه بسیار سریع فروپاشید. جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور قدرتمند منطقه و براساس قدرت ملی خود قادر به این ادعاست که کسی نمیتواند مطامعی به ایران داشته باشد. آمادگی این را دارد که با دولت آینده سوریه ارتباطات خوبی داشته باشد. همیشه در کنار مردم سوریه بودیم و از آنها در برابر داعش دفاع کردیم. اعتقاد داریم این خطر رفع نشده و کماکان سوریه را تهدید میکند.
مقاومت یک پدیده مردمی و خودجوش از سرزمینهای اشغال است. مقاومت از بیرون شکل نمیگیرد که با بسته شدن شاهراه مقاومت از بین برود. مقاومت از سال 1917 در برابر اشغال صهیونیستها وجود داشته است. تا زمانی که اشغال ادامه دارد، مقاومت هم وجود دارد. تمام سران حماس را شهید کردند اما هنوز از غزه به سمت سرزمینهای اشغالی موشک پرتاب میشود. بخش زیادی از سران حزبالله را توسط بیسیمها شهید کردند، اما اسرائیل هنوز نتوانسته یک دهکده لبنان را بگیرد.
مقاومت از بین نمیرود. اینکه جمهوری اسلامی در شرایط خوب یا بد قرار دارد، این پیشفرض را به وجود میآورد که مقاومت از طرف جمهوری اسلامی میجنگیده، درحالیکه مقاومت برای اهداف خود جنگیده و برای سرزمینهای خود مبارزه کرده است. آنهایی که میگویند جمهوری اسلامی ضعیف شده، خیال میکردند که مقاومت بازوها و نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی بوده؛ در صورتی که تاریخ ثابت کرده که مقاومت هیچگاه بهعنوان نیروی نیابتی عمل نکرده است.
ایران در وعده صادق یک و دو به اسرائیل ضربه زد نه از سوی مقاومت. ایران نبود که دستور میداد و آنها عمل کنند. مقاومت یک نیروی اصیل منطقهای بوده که ما از آن حمایت میکردیم و اگر بخواهد به مبارزه ادامه دهد نیازی به ایران ندارد. این ایران نیست که مقاومت را ایجاد کرده بلکه اشغال، مقاومت را ایجاد کرده است و تا زمانی که وجود داشته باشد مقاومت هم وجود دارد.
شما برای امنیت ملی هزینه میکنید و بازگشت پیدا نمیکند. هزینههای انسانی هیچوقت بازگشت پیدا نمیکنند. واقعیت این است که هزینه کردیم که دستاوردی داشته است. هیچ دستاوردی بدون هزینه به دست نمیآید. تمام امتها برای رسیدن به پیروزی و امنیت هزینه کردهاند. من میپذیرم که هزینه زیادی کردیم و بعضی از آنها اضافه بوده اما دستاورد خود را فراموش نکنیم. دستاورد ما این است که آمریکا، اسرائیل و دیگر کشورها نمیتوانند روی ایران طمع کنند.
الان جمهوری اسلامی در بهترین شرایطی است که آینده خود را با گام رو به جلو ترسیم کند. باید امنیت را پایدار کنیم. وقتی امنیت پایدار میشود که مردم خود را در این امنیت سهیم بدانند و رفاه مردم تامین شود. مردم بهترین فرصت هستند؛ نیاز ندارد آنها را محدود کنیم و اینترنت آنها را ببندیم و با زنانشان برخورد ناثواب کنیم.
توانمندیهای ایران بینظیر است. اگر آینده را پر از فرصت برای مردم تصویر کنیم و روایت آینده زیبایی داشته باشیم، مردم و نخبگان مهاجرت نمیکنند. منابع طبیعی، جغرافیایی، امکانات و قدرت نظامی ما میتواند منابعی برای ساختن ایران آینده مبتنی بر خودباوری باشد. بزرگی مردم را جار بزنیم و آنها را ذلیل نکنیم و به عنوان یک ملت بزرگ با آنها رفتار کنیم. حتماً آنچه که در ذهن ما میگذرد، آینده را میسازد.