همکاری محور واشنگتن - تل آویو در روند شهادت رهبر حزب الله لبنان
انهدام شبکه ارتباطات حزبالله بزرگترین ضربه به جبهه مقاومت لبنان و هموار کننده مسیری شد که به این شهادتها منجر شد. شاید بتوان گفت که حزبالله بعد از انهدام شبکه ارتباطی خاص خود از یک سو، اشراف کافی اطلاعاتی بر جریان جاسوسی موساد و سیا نداشت و از سوی دیگر، استفاده تلآویو و واشنگتن از بمبهای ویژه را یا پیش بینی نکرده یا کاربرد آن علیه مناطق شهری لبنان را محتمل ندانسته بود.
مرادعلی غلامی نهوجی، کارشناس روابط بینالملل
دیپلماسی ایرانی: پس از شهادت سید حسن نصرالله، رهبر خستگی ناپذیر حزب الله لبنان، گمانه زنی هایی انجام شده که در مورد شرایط اخیر لازم است واقع بینانه به تحولات بنگریم. در واقع، انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا یکی از مهمترین عوامل تحولات اخیر در صحنه نبرد جبهه مقاومت و رژیم صهیونیستی است. قبلا اشاره شده بود که غزه و مردم فلسطین گروگان این انتخابات قرارگرفته اند. دولت بایدن برای ادامه مدت باقی مانده دوره ریاست جمهوری با خطاهای رفتاری و گفتاری شخص بایدن و نگاه به انتخابات آینده، از ابتدای جریان الاقصی در ۱۵ مهر ماه ۱۴۰۲ رویکرد دوگانه ای را در پیش گرفت. از یک سو با ۹ سفر وزیر امور خارجه اش به منطقه سعی کرد خود را محرک و حامی مذاکرات و آتش بس نشان دهد و کشورهای محور در این رابطه مانند قطر و مصر را از مدیریت بازدارد و خود را تنها مبتکر و هدایت کننده مذاکرات آتش بس نشان دهد. این رویکرد فرصت سازی لازم را برای رژیم تروریستی صهیونیستی دست نشانده اش برای اجرای سیاست هایش در غزه وسپس رفح فراهم کرد. از سوی دیگر، با کمکهای چند ده میلیارد دلاری مانع از سقوط تلآویو از جنبه اقتصادی شده و با کمکهای نظامی بی سابقه، رژیم جنایتکار را هر چه بیشتر تامین کرد به گونه ای که ثقیل ترین بمب ها و بمبهای سنگر شکن که خود کمتر در جنگهای معاصر مانند اشغال عراق و افغانستان استفاده کرده بود را به رژیم صهیونیستی اهدا کرد.
علاوه بر آنچه بیان شد، انهدام شبکه ارتباطی حزب الله در کنار هدف قرار دادن فرماندهان حماس و حزبالله در خیابان های لبنان با ترور و استفاده از پهپاد، رویکرد هماهنگ شده تلآویو با واشنگتن برای حذف رده های تصمیم گیری در حماس و حزب الله بود. چون در جنگ یک ساله با حماس ثابت شده بود که رژیم جنایتکار تروریستی قادر به فائق آمدن بر جبهه مقاومت در نبرد مستقیم نخواهد بود. تلآویو و واشنگتن در آخرین مرحله، استفاده از بمب های ۱۰۰۰ کیلویی سنگرشکن علیه مراکز استقرار فرماندهان و هسته مرکزی و مشخصا در آخرین حلقه اقدام، هدف قرار دادن سید حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان را در دستور کار قرارداده و باعث شهادت آنها شدند.
انهدام شبکه ارتباطات حزبالله بزرگترین ضربه به جبهه مقاومت لبنان و هموار کننده مسیری شد که به این شهادتها منجر شد. شاید بتوان گفت که حزبالله بعد از انهدام شبکه ارتباطی خاص خود از یک سو، اشراف کافی اطلاعاتی بر جریان جاسوسی موساد و سیا نداشت و از سوی دیگر، استفاده تلآویو و واشنگتن از بمبهای ویژه را یا پیش بینی نکرده یا کاربرد آن علیه مناطق شهری لبنان را محتمل ندانسته بود. صدور دستور حمله نتانیاهو از نیویورک و مواضع ضد و نقیض مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در کتمان حقایق در مورد زمان حمله هم با اظهارات صریح بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در حمایت از شهادت سید حسن نصرالله و فرماندهان حزبالله بلافاصله پس از ترور آنها خود دلیل دیگری بر همکاری کامل واشنگتن و تل آویو در رخدادهای اخیر است. حمایت صریح خانم کاملا هریس، نامزد هم حزبی بایدن برای انتخابات ریاست جمهوری پیش روی آمریکا از رژیم صهیونیستی، صحه گذاشتن بر این واقعیت است که رژیم صهیونیستی بدون همکاری سیاسی، اطلاعاتی و نظامی سیاو پنتاگون نمی توانسته است رهبری حزب الله و هسته فرماندهی آن را حذف کند.