جایگاه راهبردی این منطقه در معادلات جهانی کجاست
قابلیت تبدیل شدن قطب شمال به خاورمیانه دوم
منابع طبیعی این منطقه با توجه به حجم پیش بینی شده ذخایر کشف نشده نفت و گاز قفسه قطب شمال حدود ۹۰ میلیارد بشکه، ۱۶۷۰ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی و ۴۴ میلیارد تخمین زده می شود که این خود به تبدیل قطب شمال به خاورمیانه دوم را به دنبال خواهد داشت.
شاید اگر روزی تزار الکساندر دوم بر اهمیت استراتژیک منطقه قطب شمال پی می برد هیچگاه تن به فروش آلاسکا نمی داد بلکه دست به افزایش میدان مانور خود در این منطقه می زد. با افزایش گرمایش جهانی و به دنبال آن شدت یافتن ذوب شدن یخ های قطب در دو دهه اخرین شاهد تبدیل شدن این منطقه به یکی از مناطق پراهمیت از منظر ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک هستیم.
تا پیش از حضور چین به عنوان یکی از بازیگران برجسته در منطقه قطب شمال، بحث ها و گفت وگوهای مربوط به برنامه ها و سیاست های چین در کانون توجه قرار گرفته داشت. گرمایش زمین و ظهور فرصتهای اقتصادی و استراتژیک جدید منجر به برجستگی بیشتر قطب شمال نه تنها در سیاستگذاری چین، بلکه در حلقههای سیاستگذاری دیگر بازیگران مانند ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا در شمالگان شده است.
تا پیش از این قطب شمال صرفا زمین بازی شوروی در اجرای مانور های دریایی و همچنین محیطی در جهت استقرار سیستم های تسلیحاتی استراتژیک به عنوان مرز میان شوروی و ناتو بود اما امروز به ویژه با انتشار سند سفید توسط چین و مشخص شدند چشم انداز این کشور در این منطقه اهمیت استراتژیک این منطقه برای دو بازیگر اصلی در تصمیم گیریهای سیاسی و اقتصادی دو چندان شده است.
کنشگران تاثیرگذار در شمالگان
مرزهای قطب شمال بر اساس کنوانسیون حقوق دریایی بخش هایی از کشورهای کانادا، روسیه، آلاسکا (ایالات متحده امریکا)، گرینلند (دانمارک)، ایسلند، نروژ، سوئد و فنلاند را در بر میگیرد.
به طور کلی منطقه قطب شمال به دلیل سرما و شرایط سخت طبیعی از جمله مناطقی است تنش های شدید سیاسی برسر آن تا چند دهه گذشته وجود نداشت همین امر زمینه ای را فراهم کرده بود که تنها قراردادهایی مانند اسپیتسبرگن و اعلامیه اُتاوا از مهمترین قراداد بر سر این منطقه باشد.
همچنین سازمانی متشکل ازهشت کشور هم مرز در این منطقه ایجاد شده که به شورای شمالگان معروف است که به موضوعات سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و بومی مردمان قطب در حوزه بین دولتی می پردازد. این شورا 13 عضو ناظر از جمله چین بدون حق رای دارد. این سازمان را در طول جنگ سرد میتوان تبلور عینی تنش ها بر سر این منطقه معرفی کرد.
امریکا
شاید اولین تجربه ایالات متحده امریکا در منطقه قطب شمال را بتوان در شروع به کار کردن ناوگان دوم دریای امریکا در سال 1950 مشاهده کرد، همچنین در ایالات متحده امریکا در سال 1976دقیقا زمانی که تنش زدایی در زمان جنگ سرد به پایان رسیده بود در پاسخ به مانور های نظامی شوروی اولین و تنها کشتی یخ شکن خود معروف به «یو. اس. سی. جی. سی پولار استار» را در این زمان به آب انداخت اما کماکان ضعف آنها در قدرت مانوردهی در این منطقه همچنان آشکار بود. همچنین می توان مهمترین اقدام ایالات متحده در افزایش میدان مانور خود در شمالگان را در پیشنهاد خرید گرینلند در سال 1946 توسط ترومن و به دنبال آن پیشنهاد مجدد توسط ترامپ در سال 2018 مشاهده کرد که در نهایت به تاسیس پایگاه نظامی محدود شد. اما امروز به نظر می رسد با توجه به آخرین سند منتشر شده از “استراتژی ملی ایالات متحده برای منطقه قطب شمال” که در اکتبر 2022 منتشر شد نشان دهنده این است که بر خلاف گذشته توجه مجدد این کشور به قطب شمال و از دور خارج کردن چین و دیگر رقیبان در منطقه خواهد بود. این سند بیان می کند که ایالات متحده سرمایه گذاری در سه بخش امنیت به ویژه امنیت دریایی، اقتصاد و زیرساخت های معیشتی، همکاری و حکمرانی بین المللی به ویژه همکاری امنیتی با شورای قطب شمال در جهت پرهیز از حوادثی مانند حمله روسیه به اوکراین. (national strategy for the arctic region، (october2022
روسیه
در حال حاضر روسیه طولانی ترین مرز را در شمالگان داراست. این امر زمینه ای را فراهم کرده است که این کشور پیش از سایر کشور های هم مرز بر مزایای این منطقه به ویژه از سال 2008 به بعد بهره مند شود.
فعالیت این کشور در زمان اتحادیه جماهیر شوروی صرفا بر اساس مسائل نظامی و تا حدودی اکتشافی بود اما با افزایش گرمایش جهانی و ذوب شدن یخ های قطب و اشکار شدن منابع طبیعی این منطقه و در نهایت مشارکت فزاینده چین به عنوان کشوری نزدیک به قطب شمال (آن طور که در سند سفید بیان شد) فعالیت های این کشور موسع تر و زمینه هایی مانند ترانزیت و حمل و نقل را نیز شامل می شود.
روسیه در سال 2017 برای اولین بار به صورت موفقیت آمیز توانست دست به انتقال محموله ای ۳۰۰ میلیون دلاری گاز lng خود از هامرفست نروژ به سمت بندر بوریئونگ کره جنوبی با استفاده از تانکر کره ای آن هم ظرف ۱۹ روز اقدام کند که این به معنای طی کردن این مسیر در مدت زمانی ۳۰ درصد کمتر از مسیر سنتی اتصال به کره جنوبی یعنی کانال سوئز است. (تحلیل بازار، مشاهده شده در 23/12/1402)
همچنین با توسعه میدان گاز lng یامال (yamal lng) می توان حساسیت بیشتر اتحادیه اروپا به گاز روسیه و تاثیر گسترده تر این پروژه بر جنگ اوکراین در نتیجه فرسایشی تر شدن جنگ را شاهد بود. لازم به ذکر است این پروژه شامل ۲۰۰ چاه، یک فرودگاه و ۱۵ تانکر یخ شکن حامل lng است و همچنین پیشبینی می شود تا سال 2030 میزان صادرات از این منطقه به 50میلیون لیتر در سال برسد.
در حال حاضر می توان با توجه به عضویت دو کشور دیگر از اعضای اصلی شورای شمالگان یعنی سوئد و فنلاند در سازمان ناتو و همچنین تنش زدایی ایالات متحده با دانمارک (در زمان ریاست جمهوری بایدن بر سر گرینلند) چالش های اساسی چه در زمینه مرزهای دریایی و چه در زمینه اکتشافات در این منطقه با روسیه را شاهد باشیم.
چین
حلقه مفقود روابط در قطب شمال چین است اگر چه تنش های اساسی از سال 2008 و 2011 میان روسیه و کشورهای عضور شورا شکل گرفته اما همکاری اقتصادی تا حدودی الگوی روابط را از شکل تعارضی حداقل میان اروپا و چین و به دنبال آن اروپا و روسیه به روابط بر پایه همکاری – تعارض تبدیل کرده است.
اولین رد پای حضور چین در شمالگان را می توان در سال 1925 با عضویت در توافقنامه سوالبارد )توافقنامه اسپیتسبرگن) مشاهده کرد اما اوج فعالیت او در کمیته بین المللی علوم قطب شمال در سال 1996 برمی گردد، به دنبال آن از سال 1999 چین تعدادی مرکز تحقیقات علمی در قطب شمال به همراه کشتی تحقیقاتی خوئه لانگ (اژدهای برفی) به عنوان سکوی خود ترتیب داده است. در سال 2004، چین ایستگاه رودخانه زرد قطب شمال را در نی السوند در مجمع الجزایر اسپیتسبرگن ساخت. همچنین در سال 2013، چین به عنوان ناظر معتبر شورای قطب شمال تبدیل شد. (english.gov.cn مشاهده شده در 22/12/1402) اما در نهایت در سال 2017-2018 این کشور با انتشار سند سفید یا سند سیاست قطب شمال چین کلان پروژه جاهطلبانه خود مرسوم به “psr” خواهان مشارکت بیشتر در زمینه حفاظت از محیط زیست قطب شمال و رسیدگی به تغییرات آب و هوا، استفاده از منابع قطب شمال به شیوه ای قانونی و منطقی، مشارکت در توسعه مسیرهای کشتیرانی قطب شمال، ترویج صلح و ثبات، مشارکت فعال و همکاری بین المللی در زمینه حکمرانی و در نهایت افزایش همکاری و توسعه در این منطقه دست به فعالیت خواهد زد. (english.gov.cn مشاهده شده در 22/12/1402)
چین در نظر دارد سه مرکز بزرگ اقتصادی – آمریکای شمالی، آسیای شرقی و اروپای غربی – را از طریق دایره قطب شمال به هم متصل کند. (invescoمشاهده شده در22/12/1402) این مسیر از چین شمالی آغاز و با گذر از سیبری به اقیانوس منجمد شمالی و شمالگان و از آنجا به کانادا، گرینلند و کشورهای اسکاندیناوی می رسد. در این پروژه بزرگترین متحد چین، روسیه و تکنولوژی یخ شکنی های هسته آن است. اما این پروژه عظیم چند سنگ بزرگ در مقابل پایش قرار دارد، مسئله اول شروع بحران اوکراین است که زمینه کاهش توسعه در اجرای این پروژه شده است. همچنین مسئله دوم و احتیاط روس ها و چینی ها از همکاری درساخت یخشکنهای هسته ای است، اگر چه در سال 2018، آکادمی علوم نظامی ارتش آزادیبخش خلق (pla) و شرکت صنعت کشتی سازی چین (csic) برنامههای خود را برای ساخت اولین یخشکن هسته ای چین منتشر کردند (thearcticinstitute مشاهده شده در 22/12/1402) اما روس ها در انتشار تکنولوژی ساخت راکتور های هسته ای با احتیاط رفتار می کنند. در نتیجه با وجود اینکه روسیه یکی از کشورهایی بود که با کاهش 100درصدی سرمایه گذاری در bri رو به رو شد. اما با وجود این کاهش سرعت پیشرفت در psr چین کماکان در پروژه های قطب شمال تحت عنوان چتر psr سرمایه گذاری کرده است و حدود 30 درصد سهام در پروژه یامال lng دارد. (thearcticinstitute مشاهده شده در 22/12/1402) به نظر می رسد که به دنبال کاهش ریسک حاصل از بحران های پیش روی همتای خود است بنابراین اگر چه چین در طرح psr روسیه را عاملی کلیدی در جهت تحقق چشم اندازه سند سفید می داند اما تمام تخم مرغ های خود را در یک ظرف قرار نداده است.
فرصت های ژئواکونومیک و ژئوپولیتیکی راه ابریشم قطب
1. از زمان عضویت چین در شورای شمالگان به عنوان عضو ناظر شواهد نشان دهنده تقویت و افزایش روابط اقتصادی این کشور در منطقه از جمله میان کشور های اسکاندیناوی بوده است. با ورود چین به مناسبات به اقتصادی در این منطقه علاوه بر اهمیت اقتصادی همکاری شرایطی فراهم شده است که کشور های شمال اروپا دست باز تری در نظام بین الملل به ویژه در مقابل امریکا و بالعکس داشته باشند.
2. آسیب پذیری چین در تنگه مالاکا توسط دزدان دریایی یا رقبای سیاسی که می توانند به آسانی این تنگه 2.7 کیلومتری را مسدود کنند، روشن است. همچنین چشم انداز طرح قدیمی ساخت کانال پانامی آسیا از طریق تایلند برای پیوستن دریای چین جنوبی به اقیانوس هند هم روشن نیست. بنابراین راه ابریشم قطب واقع بینانه ترین راه برای کاهش صدمات پیش رو خواهد بود. (رئیسی نژاد، 21، 1400)
3. همچنین جاده ابریشم قطبی مسیر دریایی بین شرق و غرب را کوتاه می کند و در مقایسه با مسیر سنتی بین آسیا و اروپا از طریق تنگه مالاکا، مسیر قطب شمال سفر دریایی را کوتاه می کند و آن را از 35 روز به 19 روز کاهش می دهد (مشاهده شده در...) بنابراین علاوه بر کاهش خطرات دریایی، کاهش هزینههای جادهای وکاهش مصرف سوخت نیز از دیگر مزایای این راه است.
4. منابع طبیعی این منطقه با توجه به حجم پیش بینی شده ذخایر کشف نشده نفت و گاز قفسه قطب شمال حدود 90 میلیارد بشکه، 1670 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی و 44 میلیارد تخمین زده می شود که این خود به تبدیل قطب شمال به خاورمیانه دوم را به دنبال خواهد داشت.
چالش های اساسی در بلند مدت و میان مدت راه ابریشم قطب
اما در کنار فرصت های شگفت انگیز حاصل از آب شدن یخ های قطب شمال و ظرفیت های ژئواکونومیک و ژئوپولیتیکی آن چالشهایی دارد که می توان آن را بر اساس مدت زمان تحقق بخشیدن نسبی آن به دو بخش بلند مدت و میان مدت تقسیم کرد:
چالش میان مدت همان طور که سایر دانشمندان روابط بین الملل پیش بینی می کنند این است که جنگ قدرت در قطب شمال به دلیل شکل گیری معمای فرصت در میان کشورهای اسکاندیناوی و سایر بازیگران مطرح به دلیل وجود منابع عظیم طبیعی و همچنین اهمیت آن از نظر مسیرهای حمل و نقل دریایی به تبدیل شدن این منطقه به مکانی ارزشمند از لحاظ استراتژیک منجر خواهد شد.
همچنین علاوه بر تنش های سیاسی شاهد تنش های داخلی میان کشورهای کاشف منابع و سرمایه گذار در میان سامی های قطبی که از بومیان این مناطق هستند نیز خواهیم بود چرا که بخش عظیمی از سرمایه گذاری ها به ویژه در بخش ریلی بر فعالیت سامی ها تاثیر خواهد گذاشت.
چالش های بلند که تاثیر آن به درجاتی جهانی خواهد بود در زمینه زیست محیطی است. به نقل ازwwf ذوب شدن یخ های قطب در پنج بخش تاثیرگذار خواهد بود:
1. درجه حرارت
قطب شمال و قطب جنوب یخچال جهان هستند. از آنجایی که آنها پوشیده از برف و یخ سفید هستند که گرما را به فضا منعکس می کنند، سایر نقاط جهان را که گرما را جذب می کنند متعادل می کنند. یخ کمتر به معنای گرمای بازتابی کمتر است، یعنی امواج گرمای شدیدتر در سراسر جهان. اما این به معنای زمستانهای شدیدتر نیز است: از آنجایی که جریان جت قطبی – یک باد پرفشار که منطقه قطب شمال را میپیچد – به دلیل هوای گرمتر بیثبات میشود، میتواند به سمت جنوب فرو رود و سرمای تلخی را با خود به همراه بیاورد.
2. جوامع ساحلی
میانگین سطح جهانی دریاها از سال 1900 حدود 7 تا 8 اینچ افزایش یافته و در حال بدتر شدن است. بالا آمدن دریاها شهرهای ساحلی و کشورهای جزیره ای کوچک را با تشدید سیل و موج طوفان در ساحل به خطر می اندازد و رویدادهای خطرناک آب و هوایی را بیشتر می کند. ذوب شدن یخ های لایه یخی گرینلند پیش بینی کننده اصلی افزایش سطح دریا در آینده است. اگر به طور کامل ذوب شود، سطح آب دریاها ممکن است 20 فوت افزایش یابد.
3. غذا
گرداب های قطبی، افزایش امواج گرما و غیرقابل پیش بینی بودن آب و هوا از ریزش یخ در حال حاضر باعث آسیب قابل توجهی به محصولاتی ناشی شده است که سیستم های غذایی جهانی به آنها وابسته هستند. این بیثباتی همچنان به معنای قیمت های بالاتر و بحران های فزاینده برای آسیب پذیرترین قشر جهان خواهد بود.
4. حمل و نقل
با ذوب شدن یخ، مسیرهای کشتیرانی جدیدی در قطب شمال باز می شود. این مسیرها صرفه جویی در زمان وسوسه انگیز، اما فوق العاده خطرناک خواهند بود. تصور کنید کشتیهای غرقشده یا نشت نفت مانند اکسون – والدز در مناطقی که برای نجات یا خدمه پاکسازی غیرقابل دسترس است را تصور کنید.
5. حیات وحش
وقتی یخ دریا کمتر باشد، حیواناتی که برای بقا به آن وابسته هستند باید سازگار شوند یا از بین بروند. از دست دادن یخ و ذوب شدن یخهای دائمی برای خرسهای قطبی، ماهیهای دریایی، روباههای قطبی، جغدهای برفی، گوزنهای شمالی و بسیاری از گونههای دیگر دردسر ایجاد میکند. همانطور که آنها تحت تأثیر قرار می گیرند، سایر گونه هایی که به آنها وابسته هستند، علاوه بر افراد، نیز تحت تأثیر قرار می گیرند. حیات وحش و مردم بیشتر در تماس هستند – و اغلب درگیری – با تجاوز حیات وحش به جوامع قطب شمال و با ناپدید شدن زیستگاه یخی آنها به دنبال پناهگاهی می شوند.
6. یخبندان دائمی
یخ قطب شمال و منجمد دائمی – زمینی که به طور دائم یخ زده است – مقادیر زیادی متان را ذخیره می کند، گاز گلخانه ای که به تغییرات آب و هوایی کمک می کند. هنگامی که ذوب می شود، متان آزاد می شود و سرعت گرم شدن را افزایش می دهد. این به نوبه خود باعث ذوب یا ذوب شدن یخ و یخ های دائمی می شود و متان بیشتری آزاد می کند و باعث ذوب شدن بیشتر میشود. بنابراین همانطور که یخ های بیشتری را سریعتر از دست می دهیم، شاهد تحقق بدترین پیش بینی های تغییرات آب و هوایی خواهیم بود.
نتیجه:
بنابراین به نظر می رسد در صورت اجرای psrو سایر طرح های اقتصادی همراه آن چین دو نیاز اساسی خود یعنی تامین انرژی و دستیابی به مسیری امن برای صادرات را تامین می کند، همچنین در سطح کلان تر شاهد دگرگونی مناسبات سیاسی و نظم جهانی خواهیم بود چرا که شکل گیری مسیرهای فصلی زمینه کاهش اثر روابط، برپایه وابستگی متقابل خواهد شد و همچنین چیرگی نسبی چین بر دو رقیب اقتصادی خود یعنی امریکا و هند در مرحله اول و کاهش تنش های ژئوپولیتیکی در تنگه مالاکا و کانال سوئز خواهد شد.
نویسنده: سید محمدعلی مدرسی یزدی