پیامبر اسلام در تبیین دین متین، به این نكته بسیار مهم و دقیق اشاره كردهاند كه برخی با سختگیری بر خود و دیگران، دین متین را از تعادل خارج میكنند. اخم و تخم و بغض و غضب نشانههای دینداری میشود. همه مردم جهنمیاند و تنها آن فرد مدعی اهل نجات و بهشت است. این شیوه كه یكی از مهمترین و عبرتآموزترین نمونههای آن را در سده نخست تاریخ اسلام به روشنی دیدهایم، خوارج هستند و مكتب فكری و سبك زندگانی آنان دلیل روشنی است كه سختگیری و تعصب و خامی تا كجا اندیشه دینی و دین باوری را میتواند به كژراهه و ویرانی بكشاند. در دوران معاصر هم داعش، نمایی دیگر از خوارج بوده و البته كم و بیش همچنان هستند. آیا دین به همان سختی و غلظتی است كه خوارج و داعش مدعی بوده و هستند؟! بدیهی است كه همه ما فریاد بر میداریم. كه نه! یك نه بزرگ! همه ما با رهیافت و رویكرد خوارج و داعش مخالفیم، بلكه از چنان تفسیر تنگ و ضد زندگی و ضد انسانی از اسلام بیزاریم. مشكل این است كه چنان رهیافت و رویكردی فقط در تشكیلات رسمی و شناخته شده، نمونههای خوارج و داعش منحصر و محدود نبوده و نیست. امام محمد باقر علیهالسلام به روشنی به جهالت خوارج و سبك زندگی آنان اشاره و انتقاد كردهاند. یكی از یاران امام رضا علیهالسلام به نام بزنطی میگوید: از امام رضا پرسیدم، فردی به بازار میرود و از بازار جامهای، پوستینی میخرد، نمیداند آیا آن پاك است یا نه، میتواند با آن نماز بخواند؟ امام رضا(ع) میگوید، من هم به بازار میروم، خرید میكنم و با چنان جامه یا پوستینی نماز میخوانم. امام رضا(ع) از امام محمدباقر(ع) روایت میكند كه گفتهاند:
«انّ الخوارج ضیّقوا علی انفُسهم بِجهالتِهم. انّ الدین اوسعُ من ذالك»
«خوارج به دلیل جهالتشان بر خودشان سخت میگرفتند، دین وسیعتر از آن است.»
در این روایت، امام رضا تمثیل بسیار درخشانی از امامعلی علیهالسلام نقل كردهاند. «پیروان ما در فضایی گستردهتر از زمین تا آسماناند.» گویی امامعلی(ع) میخواهد به ما این نكته را توجه دهد كه دین فرصتی برای پرواز است و نه زمینگیر شدن و در قالب صورتها اسیر شدن و منجمد شدن. انسان دینباور سبكبال و سبكبار است و نه دچار رسوب در ظواهر و گرفتار صورت و:
از قدحهای صُور كم باش مست
تا نگردی بتتراش و بتپرست
بُت، نوعی سنگینی و ركود و در جا ماندگی را القا میكند. گرایش به باطن، سبكی و نرمی و روانی و آسانی. شرك همان در جا ماندن و اسیر صورت شدن و ماندن است و توحید، پرواز كردن و رنگ خدا گرفتن. وقتی ما در حال و حالت دعا دستهایمان را به سوی آسمان بالا میبریم و به آسمان نگاه میكنیم، نشانی از همان حس پرواز است. یك نگاه كلی به دین اسلام داشته باشیم تا ببینیم این دین، دین آسان است، همان كه خداوند خواسته است كه: «یُرِیدُالله بِكُمُ الْیُسْر ولا یُرِیدُ بِكُمُ الْعُسْر» (سوره بقره، آیه ۱۸۵)
خداوند برای شما آسانی خواسته است، نخواسته است كه در سختی باشید. مناسبت این آیه در مورد روزه ماه رمضان است، روزهدار اگر بیمار باشد، نباید روزه بگیرد. خداوند نخواسته است كه انسان دین باور به مشقت و زحمت بیفتد. پیامبر اسلام، كه كانون جاذبه است و خلق عظیم او آینه قرآن بود. چنانكه همسر پیامبر اسلام، همین تعبیر را به كار برد كه «اخلاق پیامبر قرآن است.» به همین دلیل پیامبر فرمود: «من براساس و بنیان شریعت سمحه سهله مبعوث شدهام.» دیگر روشنتر و صریحتر از بیان پیامبر؟!
پیداست اگر ما دین را به گونهای تبلیغ یا ترویج كردیم كه مردم رویگردان شدند. ما از گوهر دین متین و دین آسان و حقیقت دین فاصله گرفتهایم. چنانكه خوارج و داعش نمونههای بسیار افراطی جهالت در فهم دین و قساوت در انجام و اجرای دین به روایت خودشان بودهاند. اگر دیدیم، مساجد خلوت شدهاند. اگر دیدیم روحانی محله یا شهر محبوب نیست، اگر دیدیم كتابهای دینی و مذهبی بدون حمایت رسمی و دولتی بازارشان گرم نیست، نشانههایی است كه ما نتوانستهایم دین را به عنوان دین متین و آسان و جذاب تبیین كنیم. مرحوم علامه طباطبایی در آخرین مصاحبهای كه پس از شهادت آیتالله مرتضی مطهری داشتند، به این نكته اشاره كردند كه «اسلام زیباست، آن را زشت نكنیم!»