نازایی ایدههای افزایش جمعیت
مهرماه ۱۴۰۰ و ابتدای تشکیل دولت سیزدهم بود که تحتپوشش بیمه پایه قرارگرفتن هزینههای درمان ناباروری و نازایی، در میان اولین مصوبههای هیات دولت قرار گرفت. کمتر از یکسال بعد از ابلاغ این مصوبه به وزارت بهداشت، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان برنامه و بودجه، هیاتوزیران در اجرای تبصره (۳) ماده (۴۳) قانون جوانی جمعیت، ضوابط پوشش بیمهای خدمات ناباروری را تصویب کرد تا روند درمان حدود چهارمیلیون زوج نابارور تحتپوشش بیمه قرار بگیرد.
روایت میدانی خبرنگار «فرهیختگان»:ساعت چند دقیقه به 10 صبح است. ابتدای کوچه کلینیک درمان ناباروری «میم» پیاده میشوم.
ماشینهای زیادی اطراف کوچه پارک شدهاند و چند مردی که یونیفرم مشخص تنشان است، به ماشینهای داخل کوچه برای خروج دست فرمان میدهند. روی پلههای ورودی کلینیک چند خانم با برگههایی در دست که احتمالا پرونده پزشکیشان است، نشستهاند. یک زوج هم در گوشهای چند پله بالاتر نشستهاند. کنارشان یک کیسه پر از داروست. خانم آبمعدنی باز میکند و قرصش را میخورد. وارد کلینیک میشوم؛ بهسمت دستگاه دریافت نوبت میروم. دستگاه نشان میدهد که ظرفیت نوبتهای امروز کلینیک پر است. از حراست کلینیک میپرسم: «دیگر نمیشود برای امروز نوبت دریافت کرد؟» میگوید: «اگر از پیشنوبت نداشتهای، نه!» سراغ باجهها میروم. از اولین کارشناسی که میبینم میپرسم: «قیمت ivf کلینیک را از کجا میتوانم بگیرم؟» (در روشivf تخمکها از تخمدان خارج شده و توسط اسپرمها بارور میشوند. این روش یکی از رایجترین روشهای باروری است که احتمال لقاح تخمک و اسپرم در شرایط آزمایشگاهی را بسیار بالا میبرد. پس از لقاح بین تخمک و اسپرم، اگر شرایط رحم زن مناسب باشد، جنینهای ایجادشده به داخل رحم منتقل میشوند، و در غیر این صورت فریز و ذخیره میشوند تا در فرصت مناسب به داخل رحم انتقال یابند.)
عدد باجه را میدهد و بهسمت همان باجه میروم. «قیمت یکدوره ivf ما با آزمایشها و تمام مراحلش 33 میلیون و هزینه شارژ نگهداری سلول 600 هزار تومان تا یکمیلیون و 200 تومان است.» پاسخم را که میگیرم. گوشهای از کلینیک مینشینم. به چهره مراجعان نگاه میکنم. تقریبا اکثرشان زیر ۴۰ سال دارند. به چهره بعضیها هم میخورند کمسنوسالتر باشند. برخلاف تصورم که فکر میکردم مشکلات ناباروری ممکن است بازه سنی مشخصی داشته باشد اما اینگونه نیست. با یک زن جوان که بالای سرم ایستاده وارد گفتوگو میشوم. سوالهایی میپرسد: «برای درمان آمدهای؟ کسی اینجا را به تو معرفی کرده است؟ فکر میکنی چقدر درمانهایی مانند ivf نتیجهبخش هستند؟ امید داشته باشم؟» لحنش در آخرین سوال پر بود از بیم و امید.
جدولی از قیمتهای کلینیک را میگیرم و خارج میشوم. ترجیح میدهم چند دقیقهای را روبهروی کلینیک بایستم. دو مرد عراقی را میبینم که یکیشان گوشی به دست، کلینیک را نشان میدهد و به عربی میگوید: «ما حالا روبهروی مرکز درمانی هستیم.» بهسمتشان میروم. بعد از سلام و احوالپرسی وارد گفتوگو میشویم. یکیشان میگوید: «از بغداد آمدهایم تا برادرم درمان بگیرد. یکی از دوستانمان که بچهدار نمیشد در همین کلینیک درمان گرفت و خدا به او چند فرزند داد. تقریبا تمام عراق را رفتیم ولی مشکل برادرم و همسرش مشخص نشد. خیلی نیست برای درمان به این کلینیک ایرانی مراجعه کردهایم. فقط دو مرحله از آزمایشهای اولیه را گذراندهایم و هزینه این دو مرحله 400 دلار شده است.»
تشکر و خداحافظی میکنم و بهسمت کلینیک «الف» میروم؛ وارد که میشوم مستقیم بهسمت باجه اطلاعات میروم. دوباره هزینه ivf را میپرسم. اینبار این کلینیک میگوید: «هزینه 40 تا 50 میلیون است.» میگویم اگر آزمایشهای اولیه را داشته باشد دوباره باید از اول در کلینیک شما هم تمام مراحل را بگذراند؟ سرش را به نشانه تایید تکان میدهد. کمی بهسمت مراجعان میروم و دوباره برمیگردم. «خانم این مبلغی که گفتید با بیمه یا تعرفه آزاد درمان است؟» این بار این سوال را میپرسم و در کمال ناباوری پاسخ میدهد: «تعرفه آزاد است و خدمات درمانی این کلینیک بدون بیمه و آزاد ارائه میشود.»
بین مراجعان مینشینم. حالا خودم سر صحبت را با خانمی که کنارم نشسته است، باز میکنم. از دوسال پیش برای مشکلات زنانه درمان میگیرد و این دوسال مقدمهای برای شروع همان آیویاف است. حالا دوماه درمانهای تخصصی برای آیویاف را آغاز کرده. ظاهرا مخارجش در این دوسال بهجز هزینه آزمایشهای دوماه گذشته، چیزی بالغ بر 10 تا 15 میلیون شده است، البته این تعرفه، منهای هزینه داروهاست. او میگوید داروها خارج از داروخانه کلینیک پیدا نمیشوند. چندباری پس از تایید بیمه برای دریافت دارو به داروخانه دیگری رفته است ولی دارو را پیدا نکرده. درنهایت دوباره برای دریافت دارو به کلینیک مراجعه کرده است. از تجربهاش در برخورد با بیمه هم میگوید: «یکبار برای گرفتن تاییدیه دارو از بیمه پایه به بیمه مراجعه کرده بودم. مرحله آخر گرفتن تاییدیهها و مهرها، آقایی که پشت میز بود خیلییهویی گفت که اصلا بیمه شامل پروندهات نمیشود. میترسیدم بحثی کنم برای همین آرام اصرار کردم و گفتم که حالا مجدد بررسی کنید. اگر بیمه شامل نمیشد که تا اینجا پروندهام خدمت شما نمیرسید. با اکراه مهر را زد. نمیدانم، احساس کردم شامل شدن بیمه یا شامل نشدنش برای خدمات ناباروری سلیقه کارشناس بیمه است.» به بروشورهای توی دستم که از این دو کلینیک گرفتهام، نگاه میکنم و برای نوشتن این گزارش بهسمت روزنامه میروم.
ابلاغ دولتیها برای کاهش هزینه درمان ناباروری
مهرماه ۱۴۰۰ و ابتدای تشکیل دولت سیزدهم بود که تحتپوشش بیمه پایه قرارگرفتن هزینههای درمان ناباروری و نازایی، در میان اولین مصوبههای هیات دولت قرار گرفت. کمتر از یکسال بعد از ابلاغ این مصوبه به وزارت بهداشت، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان برنامه و بودجه، هیاتوزیران در اجرای تبصره (۳) ماده (۴۳) قانون جوانی جمعیت، ضوابط پوشش بیمهای خدمات ناباروری را تصویب کرد تا روند درمان حدود چهارمیلیون زوج نابارور تحتپوشش بیمه قرار بگیرد. پس از آن علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت از همگانی شدن بیمه ناباروری خبر داد و گفته بود: «همه مراکز درمانی و بیمارستانهای ارائهدهنده خدمات درمان ناباروری موظف به عقد قرارداد با سازمانهای بیمهگر پایه هستند و تمدید پروانه این مراکز و بیمارستانها منوط به عقد قرارداد با بیمههای پایه خواهد بود. سازمان بیمه سلامت مکلف است راجع به پوشش بیمهای همه زوجین نابارور فاقد بیمه پایه اقدام کند.» براساس این مصوبه از این پس هزینههای درمان زوجهای نابارور در مراکز دولتی تا ۹۰ درصد و در مراکز خصوصی تا ۷۰ درصد براساس تعرفه بیمه سلامت پرداخت میشود. مهدی شریفیان، عضو کمیسیون مشترک طرح حمایت از خانواده و جوانی جمعیت آبان همان سال یعنی 1400 در گفتوگویی با ایرنا گفته بود: «برای رشد جمعیت از طریق رفع مشکل ناباروری هم تسهیلات ویژه برای زوجهای نابارور و همینطور حمایت از شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه درمان ناباروری درنظر گرفته شده که میتواند به رفع موانع برای حل مساله ناباروری برای زوجین کمک کند.» قطعا شما هم تبلیغ فرزندآوری را روی در و دیوار شهر دیدهاید. اگر هم ندیده باشید، حالا دیگر نقلها و نقدها را درباره شعار «زندگی شادش خوبه، بچه زیادش خوبه» شنیدهاید. بیش از آنکه این شعار، مجردها را ترغیب به ازدواج و زوجها را تشویق به فرزندآوری کند، برای من یادآور شعار کنترل جمعیت در دهه 70 است. هنوز که هنوز است، به خاطر دارم که روی در و دیوار مطب پزشکان و داروخانهها پوستری از مقایسه دو خانواده کمجمعیت و پرجمعیت چسبانده شده بود. خانواده 6 نفره شلوغ که بچهها از سقف و یخچال آویزانند و درکنارش، خانوادهای با دو فرزند بود که خانهشان در تصویر برخلاف آن خانواده؛ آرام و مرتب بهنظر میرسید. ذهن کودکانهام از آن سالهای نیمه دهه 70، این تصویر را نگه داشته است و در همان عالم کودکانه هم همیشه، خانوادهام را همان خانوادهای میدیدم که با فرزند بیشتر، زندگی جالبی نخواهند داشت. تا اینکه با این سیاست، فرزندآوری به شکل چشمگیری کاهش یافت تا جایی که در سالهای اخیر و تقریبا از نیمه دهه 90، مسئولان کشور آلارم پیر شدن جامعه را بهصدا درآورند و اخطارها نسبت به کاهش فرزندآوری به صدا درآمد و مسئولان عالیرتبه کشور نیز سیاست کنترل جمعیت را نقد کردند. اصلا قرار نیست بپرسیم چرا در دو دهه قبل چنان شد که امروز برای اصلاح سیاست کاهش فرزندآوری مجبور به ارائه طرح حمایت از خانواده و جوانی جمعیت شویم. تا جایی که در این سالها فرصت شد، مسئولان و کارشناسان از کنترل اشتباه جمعیت گفتند.
آمار و ارقام درباره زوجهای نابارور چه میگوید؟
حالا که به اینجای گزارش رسیدهایم، ابتدا سراغ آمار و ارقام مرتبط با این طرح برویم. تا اردیبهشت 1401 به گفته مسعود عالمینیسی، رئیس موسسه تحقیقات جمعیت در کشورمان 12 میلیون مجرد داریم. از میان این تعداد میتواند ۶ میلیون خانواده تشکیل شود و اگر حتی نصف این تعداد هم بخواهند ازدواج کنند، درواقع سهمیلیون خانواده تشکیل میشود و اگر نصف این تعداد خانواده تشکیلشده نیز یک فرزند به دنیا آورند 1.5 میلیون ولادت خواهیم داشت. اما این سوی معادله و اصلیترین چالشی که وقوع چنین پیشبینی را بهشدت میکاهد؛ این است که مشکلات جامعه از اشتغال گرفته تا مسکن و تورم به مانعی برای ازدواج جوانان بدل شده و ازدواج به غول و بیشاخ و دمی میماند که هرکسی دم به تلهاش نمیدهد. درنهایت سن تجرد بالا میرود و نرخ ازدواج پایین میآید. این گروه یعنی مجردان تا اینجای گزارش کنار میگذاریم و طبیعتا از آنها انتظاری برای بالا بردن نرخ جمعیت نخواهیم داشت. نرخ باروری در کشور که حاصل تقسیم تعداد موالید ثبتشده بر تعداد زنان متاهل و در سن باروری است، نرخی تقریبا 2.7 حاصل میشود. این یعنی خانوادههای ما بهطور میانگین دو فرزند دارند، پس در اینجا میتوانیم بگوییم شعار «با یک گل بهار نمیشود» شاید تاثیرگذار خواهد بود و این گروه میتوانند آمار موالید و جمعیت کشورمان را بالا ببرند که بخشهای قابلتوجهی از طرح حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و تبصرههای تشویقی آن نیز به همین دسته از افراد در جامعه اختصاص دارد.دسته دیگر افرادی هستند که بهوسیله آنها آمار سقط بهوجود میآید و به هر دلیل نامعلومی قصد والد شدن ندارند. دبیر شورای راهبردی جمعیت استان تهران، صالح قاسمی در جلسه استانی «خانواده و جمعیت» در تیرماه 1401 درباره آمار سقط جنین غیرقانونی کشور، گفته بود: «سالانه ۳۷۰ هزار سقط در کشور داریم که اغلب آنها جنایی و غیرقانونی است تنها حدود 3.5 تا ۴ درصد این موارد مربوط به روابط خارج از عرف و باقی این موارد با انگارههایی نظیر «ناخواسته بودن بارداری» و «بدون برنامهریزی بودن بارداری» همراه هستند.» این دسته نیز سیاستهای بازدارنده خود را مستلزم است تا از طریق جلوگیری از سقط جنین؛ برآمار موالید افزوده شود. دسته دیگری اما وجود دارند که از قضا خود را اسیر غول بیشاخ و دم ازدواج کردهاند، از قضا قصد والد شدن نیز دارند اما توانایی یا شرایط جسمی آنها ممکن است مانع این امر شده باشد؛ زوجهای ناباروری که امروز روایتشان کردیم. ناباروری به دو قسم ناباروری اولیه و ناباروری ثانویه تقسیم میشود. ناباروری اولیه یعنی زوجی برای بارداری اول ناتوان باشند و ناباروری ثانویه یعنی زوجی که سابقا دارای فرزند شدهاند و در سن باروری هستند، اما اکنون دچار ناباروری شده باشند. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی ناباروری به «ناتوانی در بارداری در طول یکسال بدون پیشگیری گفته میشود. در آمارهای ارائهشده در سال ۲۰۱۳ حدود ۱۳ درصد از زوجهای ایرانی نابارور بودند.» این رقم از آمار کلی میانگین ناباروری در جهان که ۱۵درصد است قدری کمتر بود اما در گزارش ارائهشده توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در آبان ۱۴۰۰ به نقل از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفته شده؛ «نرخ ناباروری اولیه ۱۲ درصد و نرخ ناباروری ثانویه در کشور ۱۶ درصد است.» طبق این گزارش درمجموع حدودا سهمیلیون زوج در کشور درگیر ناباروری هستند و سالانه ۷۰ تا ۹۰ هزار زوج به این آمار اضافه میشوند. اخیرا اما به ادعای پژوهشگاه رویان: «در یکی، دو سال اخیر آماری که از مرکز ناباروری ابنسینا منتشر شد، افزایش تعداد زوجین نابارور ایرانی را نشان داد که بین ۱۵ تا ۲۰ درصد است یعنی از میانگین جهانی هم کمی بالاتر رفته است.» یونس پناهی، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت در حاشیه یکی از سفرهای خود به استان یزد در آذرماه سال گذشته گفته است: «میانگین نرخ باروری در ایران 1.65و در برخی استانها یک و کمتر از یک است و حدود چهار میلیون زوج نابارور در کشور حضور دارند.» با یک حساب ساده اگر 1 میلیون از این 4 میلیون زوج نابارور هر کدام یک فرزند هم بخواهند به جمعیت ما اضافه کنند درنهایت یک میلیون به جمعیت کشور اضافه خواهد شد. یعنی به جای اینکه اصلا سراغ آن 12 میلیون مجرد برویم از ظرفیتی که از طریق زوجهای نابارور در اختیار داریم استفاده کنیم و با رفع موانع درمان ناباروری یک میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه کنیم. آنچه شاید مانع پیگیری درمان بخشی از این 4 میلیون زوج شود هزینههای درمان خدمات ناباروری است. پیگیری و آزمایشات پیش از درمان اصلی برای هر یک از زوجین، تشخیص نوع درمان اصلی، دریافت درمان اصلی، مراقبتها، هزینه دارو در زمان بارداری و از همه مهمتر دسترسی به مراکز درمان ناباروری از اصلیترین چالشهای درمان ناباروری در کشورمان بود. حالا این وسط تعدادی از زوجها ممکن است پیدا شوند که از پس حداقل مخارج روزمره خود نیز برنمیآیند و هزینه درمان ناباروری هزینه مضاعفی برایشان خواهد بود. یا با وصله پینه کردن این زندگی، این هزینه مضاعف را میپذیرند یا بهطور کل به دلیل هزینههای بالا، از دریافت درمان منصرف میشوند. میتوانیم بگوییم فرآیند درمان ناباروری، تا اینجای کار و با وجود ابلاغات دولت از دو سال گذشته؛ آنقدرها فرآیند سادهای نیست و در هر مرحله علاوهبر مخارج عجیبی که روی دست زوجین میگذارد، هر لحظهشان در بیم و امید نتیجه گرفتن یا نتیجه نگرفتن درمان نیز هستند.
برای ایجاد آیویاف چه مراحلی باید طی شود؟
یکی از مراجعهکنندگان شیرازی در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره فرآینده درمان ناباروری گفت: «علاوهبر مساله هزینه که یک زوج باید بهخاطر آن از خیلی چیزها بگذرند تا وارد پروسه درمان ناباروری شوند مساله زمانی که برای درمان از دست میدهند بسیار عجیب است. یک دکتر میگوید این دارو را بخورید و6 ماه بعد بیایید، اما بعد از 6 ماه هیچ تضمینی وجود ندارد که به نتیجه برسید. بعد از اینکه این داروها را خوردید یک آزمایش بدهید و بیایید. بعد از انجام آزمایشها براساس آن، داروهای جدید را بخورید و 6 ماه بعد بیاید. عملا با نظر دو دکتر دو سال زمان را از دست دادیم. نکته مهم این است متاسفانه در اصطلاحاتی مانند حمایت جهت افزایش جمعیت گیر افتادیم و در عمل هیچ حمایتی وجود ندارد. متاسفانه پزشکی که خوب و متخصص در این زمینه باشد حاضر به فعالیت در مراکز دولتی نیست؛ چراکه بسیار پیش آمده مراکز دولتی به عدم رسیدگی به بهداشت در بین مردم یک شهرستان مشهور باشند. اینها مسائلی است که باعث میشود زوجین به سمت درمان در کلینیک و بیمارستانهای خصوصی مراجعه کنند. میتوانم افرادی متعددی را معرفی کنم که در پروسه دولتی به نتیجه نرسیدند و مجبور شدند به سمت پروسه درمان خصوصی بروند. در پروسه درمان خصوصی، هر زوج بستگی به شکل درمانشان هزینه میکنند. مثلا بار اول، کل پروسهای که دکتر برای ما پیشبینی کرد حدود 20 میلیون تومان بود اما با داروها و ویزیت و آزمایش و هزینههای مختلف حدود 70 میلیون هزینه شد.»
مساله اتلاف زمان در بیمارستان دولتی بیشتر است
این فرد ادامه داد: «مساله زمان در بیمارستان دولتی بیشتر مطرح است. شاید دکتر خصوصی به شما بگوید باید وارد این پروسه شوید و تمام. ولی وقتی وارد بیمارستان دولتی شدید همین پروسه را طولانیتر طی میکنید. میگویند این دارو و فلان دارو را بخورید و آزمایش دهید. در ابتدا باید پروسه درمان و نوع مشکل مشخص شود. اینکه مرد چه مشکلی دارد؟ مثلا نقص سیستم هورمونی، نداشتن اسپرم به اندازه کافی یا با قدرت کافی است؟ و خانم آیا مشکل تنبلی تخمدان دارد یا مشکل رحمی؟ سپس اگر تنبلی تخمدان یا مشکلی دیگر تشخیص داده شد درمان با کلی آزمایشهای وحشتناک شروع میشود که هر یک هزینههای بهشدت هنگفتی دارد. وقتی آزمایشها انجام شد مرحله گرفتن اسپرم و تخمککشی است. برای گرفتن اسپرم، در دستشویی عمومی باید این مرحله را انجام دهد. سپس اسپرمها که شستوشو داده میشود؛ تعدادی از اسپرمهای قوی و جهنده را نگه میدارند. زن وارد مرحله تخمککشی میشود. در این مرحله باید اتاق عمل برود و بیهوش شود. دو سال گذشته ما برای این مرحله 12 میلیون تومان هزینه دادیم. تخمککشی انجام شد، پس از آن لقاح در محیط آزمایشگاهی انجام میشود. بعد از یکی دو هفته با زوج تماس میگیرند و میگویند لقاح شما تبدیل به 9 جنین شده است. به هیچکسی نمیگویند جنین در چه وضعیتی است. بعدها که من مطالعه کردم جنین با گرید خوب، متوسط و ضعیف داریم اما بهخاطر مسائل مالی و اقتصادی که وجود دارد به زوجین چیزی نمیگویند. وقتی این مرحله نیز گذشت جنین 3 یا 5 یا 6 روزه را فریز میکنند. حالا وارد مرحله جدیدتر میشوید که باید هزینهای بابت آزمایشگاه برای فریز سالیانه جنین بپردازید. شما سال به سال قرارداد ببندید تا این جنینها را برای شما فریز نگه دارند. در این بین ممکن است پزشکی پیدا شود که اصلا اعتقادی به داروی ایرانی ندارد. دارویی که ورق ایرانی آن هر 10 عدد دو هزار و صد تومان است و باید 100 عدد تهیه کنیم. ما برای تهیه این دارو 45 داروخانه در شیراز مراجعه کردیم. هر کدام 5 عدد یا 6 عدد از دارویی که از قضا، داروی داخلی است، میدادند. این ولی در بهترین حالتی است که داروی ایرانی بخواهید. اگر پزشک برای شما داروی خارجی بنویسد که واردات آن در ایران ممنوع است، آن وقت باید از قاچاقچی یا دلال تهیه کنید. مثلا یکی از داروهایی را که از طریق دلال خریداری کردیم یک ورقش که 24 عدد در آن است، 700 هزار تومان است. وقتی این دارو را پیدا نکردم، یکی از پرسنل داروخانه شماره تلفنی برای تهیه قاچاقی دارو به من داد. من برای خرید دارو، با یک پیک موتوری قرار گذاشتم که واسطه رسیدن دارو از دلال به مشتری بود.»
هیچکس درباره تغذیه و فشار روحی درمان ناباروری چیزی نمیگوید
این فرد که با همسرش درحال تکمیل درمان باروری است، افزود: «شما در پروسه درمان تا اینجای کار قرارداد فریز جنین را بستهاید و جنینها در بیمارستان و در مرکز آزمایشگاهی قرار دارند. روزی به نام روز انتقال را مشخص میکنند. اما از سه ماه قبل یکسری داروها برای آمادگی انتقال جنین باید مصرف شود. این داروها براساس نظر پزشک مصرف میشود و خانم بسته به شرایط جسمیاش مثلا باید روزانه بین دو تا 5 آمپول مشخص تقویتی بزند تا بدن او آماده انتقال شود. داروها اگر خارجی باشد حدود 10-5 میلیون است و اگر ایرانی باشد حدود 3-2 میلیون است. اما باز هم معلوم نیست که داروها را کامل پیدا کنید. اگر دارو تحریم باشد باید 10 دارو از این داروخانه و 10 دارو از داروخانه دیگر تهیه کنید. دوره پراسترسی است و پزشک نهایتا دو هفته یکبار ویزیت میکند. سونوگرافی دارد اما هیچ کسی نمیگوید مساله تغذیه و فشار روحی درمان ناباروری کجای این پروسه قرار دارد. تنها دغدغه، فقط گرفتن دارو و آمادهسازی بدن برای پروسه درمان است. روز انتقال میرسد که روز مشخصی است. خانم به اتاق عمل میرود. هزینه انتقال حدود 5 میلیون در بار اول بود. اما این بار حدود 8 میلیون تومان شد. بعد از انتقال پزشکان میگویند با پای خود به خانه بروید. یک روز هم استراحت ندارد و هیچ رژیم غذایی هم ندارد. درحالیکه اولین تجربه آیویاف ما نشان داد این شیوه اشتباه است. پس از انتقال تست بتا گرفته میشود. تست بتا باید عددی مشخص باشد تا نشان دهد جنین در رحم مادر جان دارد و اگر زیر آن عدد باشد یعنی کل این هزینهها بر باد است و تمام این مراحل بینتیجه بودهاند.»
این عمل در این مرکز غیرقابل پرداخت انجام شده است
تجربه آیویاف این زوج در مرحله اول ناموفق بوده است. او در ادامه به «فرهیختگان» گفت: «هزینه مرحله اول بین 80-70 میلیون تومان شد. این میزان از هزینه را جایی ساپورت نمیکند. پس از اینکه طرح حمایت از خانواده و ازدیاد جمعیت ابلاغ شد، پرونده را به بیمه بردیم و گفتند 4 روز قبل از این قانون اقدام کردید و قانون شامل شما نمیشود. اینبار که آیویاف انجام دادیم در زمان خود این قانون پرونده را بردیم. من بیمه تکمیلی هم دارم. ابتدا برای بیمه پایه بردیم که حدود دو ماه مدارک را نگه داشت و درنهایت نوشت در تعهدات بیمه پایه نیست. بعد به بیمه تکمیلی بردیم که آنجا هم حدود یک ماه مدارک را نگه داشتند و زیر آن نوشتند با توجه به این کد، در دفترچه پرداختها موظف هستید مقداری را پرداخت کنید. پرونده را مجددا به بیمه پایه برگرداندیم و در پاسخ نوشتند این عمل در این مرکز غیرقابل پرداخت انجام شده است. به ما گفتند یعنی باید دکتر خود را به مراکزی بیاورید که ما میگوییم برای شما انتقال دهد. درنتیجه شما هیچ پرداختی از سمت دولت ندارید. عملا بازپسگیری مبلغ خرج شده، صفر است.80-70 میلیون را باختید و به خودتان میگویید باز خدا را شکر تلاش کردیم تا بعد غصه این را نخوریم که کاری نکردهایم. بدترین اتفاقی که در این بین افتاده، آسیب روحیای است که یک زن و یک مرد دیدهاند.»
ما ماندهایم و نتیجهای که نگرفتهایم
این شخص درباره تجربهاش ادامه داد: «بالاخره یک میزان پول هزینه شد. خانم آسیب دید ولی به نتیجه نرسید. خانم من سر کار میرفت، درآمد خوبی داشت و روحیه او بهخاطر اینکه سرکار میرفت، خوب بود. ولی به خاطر مساله درمانی کار خود را رها کرد و نتوانست سرکار خود برگردد. آسیبها در پروسه درمان ناباروری پشت هم اتفاق میافتد. شما میمانید و نتیجهای که نگرفتید و بدهیهایی که دارید! در مرحله دوم یکسری از هزینهها کمتر است، ازجمله هزینه تخمککشی و لقاح مصنوعی و آزمایشگاه، اینها را دیگر نداریم. 35-30 میلیون فرآیند تخمککشی و سایر آزمایشات از قبل انجام داده شده است. اما مسالهای که پیش آمد، این بود که در انتقال اول سه جنین انتقال دادیم. برای ما سه جنین انتقال دادند و به ما گفتند 9جنین دارید. امکان دارد سهقلو باردار شوید و امکان دارد دوقلو یا یک قلو یا هیچی! برای ما هیچ شد. وقتی سه تا از 9 جنین کم شود 6 جنین داریم ولی در قرارداد بعدی به ما گفتند 5 جنین دارید. لولههای آزمایشی دوتادوتا است؛ یعنی یکی الکی از بین رفت. هزینههای دارو و برخی دیگر از هزینهها کمتر است. بار دوم نقش مشاوره مهم است. زوج بار دومی است که این کار را انجام میدهند و تقریبا رعایت نکات لازم دستمان آمده بود. اینبار تست بتا مثبت شد.»
حتی آزمایشهای جنین لقاحی با جنین طبیعی هم متفاوت است
او همچنین درباره تفاوت هزینههای بارداری معمولی و لقاح مصنوعی گفت: «بعد از اینکه آزمایش معمولی و سونوی غربالگری انجام دادیم دکتر به ما گفت همهچیز جنین طبیعی است. اما بهتر است فلان آزمایش هم انجام شود. این آزمایش یک آزمایش هورمونی و ژنتیکی است که مراکز دولتی انجام نمیدهند. در کل کشور مرکز دولتی برای این آزمایش نداریم و فقط مراکز خصوصی این آزمایش را دارند که آزمایش خون ساده از مادر است اما هزینه آن سه میلیون و 960 هزار تومان است. به جز هزینههای غربالگری که یک میلیون و آزمایش خون یک میلیون و خردهای است. اینها هزینههایی است که در مسیر میآید. مثلا سری دوم میتوانم بگویم باز هم حدود 80 میلیون هزینه کردیم. چون لقاح مصنوعی است؛ همه این پروسهها با حساسیتهای ویژه است. بهخاطر لقاح مصنوعی باید مراکز خاص مراجعه کنید. اگر نوشتند آزمایش ژنتیک هورمونی، به دلیل اینکه لقاح مصنوعی است، هیچ مرکز دولتی این آزمایش را انجام نمیدهد. درنهایت برای انجام آن مراکز خصوصی 3 میلیون و 900 هزار تومان میگیرند. درواقع مساله حمایتی هیچچیزی به جز ظاهر زیبا و ابلاغیه نیست. هیچچیزی در این بسته حمایتی از زوجهای نابارور وجود ندارد. اگر وجود دارد باید 10 کفش آهنین بخریم و دنبال این بیفتیم تا بتوانیم یکبیستم هزینهای که کردیم را دریافت کنیم. از آن گذشته، معمولا یک خانم در 90 درصد مواقع نمیتواند بگوید بچه من لقاح مصنوعی است. همه افرادی که برای اینکه ما بچه سقط کردیم، به ما سر میزنند میگویند فدای سرتان، جوان هستید، دو ماه دیگر اقدام کنید. اینها مثل پتک بر سر خانم میخورد. درحالیکه مثلا شما نمیتوانید دو ماه دیگر اقدام کنید و شاید اصلا هیچوقت نتوانید اقدام کنید. چون مثلا پول ندارید و هنوز بدهکار اولین دفعه آیویاف هستید. آیا جایی وجود دارد که از این زوجین که دو بار جنین از دست دادهاند حمایت کند؟ خیر. در این بسته حمایتی برای کسانی که در شروع این قضیه هستند و کسانیکه دو بار جنین از دست دادهاند حمایتی هست؟ خیر. آیا جایی هست که این بسته حمایتی را کامل برای زوجین توضیح داده باشد؟»
کار دست دلال است
این فرد تصریح کرد: «اما باز هم بهترین حالت را ما داشتیم که هم مرد و هم زن بدن سالمی دارند ولی آن مکانیسم جفت شدن با هم مشکل داشت. قضیه در رحمهای اجارهای بدتر است. اینطور نیست که یک نفر نیاز به رحم اجارهای داشته باشد، یک نفر هم رحم اجاره بدهد. چنین نیست. دقیقا مثل بازار میوه و ترهبار است که دلال از بازار برای شما خیار کیلویی 7 هزار تومان میخرد و به مغازهدار کیلویی 17 هزار تومان و مغازهدار هم کیلویی 25 هزار تومان میدهد. درصورتیکه قیمت خیار 7 هزار تومان بود. دلالهایی در اینجا وجود دارند که با تمام پزشکان متخصص ارتباط دارند و این امر عادی است. در سایت دیوار هم برخی آگهیها که نوشته دعوت به همکاری از بانوان از این میزان تا این میزان با سلامتی جسمی کامل، دقیقا برای همین امر است. دلالها میگویند ماهی این میزان اجاره، این میزان خوراک و این میزان اینترنت و هزینه گوشی و مسائل دیگر. متاسفانه زوجی که از شیوه رحم اجارهای برای بچهدار شدن استفاده کردهاند، حاضر به گفتوگو با شما نشدند. اما همینقدر بدانید که کف هزینه پرداختی این خانواده برای خانمی که جنین را در رحمش نگهداری میکند، حداقل 250 میلیون تومان است. در این مدت پزشکان به آنها گفته بودند که 50 درصد احتمال دارد ژنوم این خانم به کودک منتقل شود و تمام این مدت استرس این مساله را داشتند.»
اختلاف قیمتهای درمان ناباروری
کلینیک میم که برای تهیه یک روایت میدانی به سراغ آن رفته بودم؛ همانگونه که در ابتدای گزارش نوشته شد، قیمت روش درمان آیویاف را 33 میلیون تومان اعلام کرد. درحالیکه هزینه همین روش تا سال گذشته 18 میلیون بود. البته این قیمت با احتساب مبالغ دارو و آزمایشات است. سایر هزینه تخمککشی 18 تا 18.5 میلیون، فریز جنین ۳ تا ۱۲ میلیون و انتقال جنین ۹ تا 9.5 میلیون است. تعیین جنسیت نیز ۱۸ تا 28.5 میلیون است. سقف مبلغ در تعیین جنسیت تا 4 جنین 18 میلیون تومان است و بسته به اضافه شدن هر جنین 2 میلیون و 500 هزارتومان اضافه خواهد شد. روش iui هم تا سال گذشته یکمیلیون و 500 هزار تومان بود و امسال حدودا 2 و نیم میلیون شده است. البته در جدول هزینهها اعلام شده است که اگر این روش با بیهوشی انجام شود، حدودا 5 میلیون تومان خواهد شد. هزینه تعیین سلامت جنین نیز 20 تا 120 میلیون تومان در این کلینیک است. البته هزینه نهایی این مرحله نیز توسط مشاور ژنتیک و با توجه به تعداد کروموزمها و تعداد جنینهای قابل بیوپسی است. هزینه نمونهگیری از بافت بیضه 8 تا 12 میلیون و هیسترسکوپی هم همینطور است. قیمتهای سال گذشته مراکز دولتی نیز اختلاف قابلتوجهی با قیمت مراکز خصوصی درمان ناباروری دارند. تا سال گذشته هزینه تمام مراحل آیویاف در مرکز درمان ناباروری بیمارستان دولتی الف حدود 20 میلیون و امسال 30 میلیون تومان بود. آییوآی نیز تا سال گذشته حدود 2 میلیون بود و امسال هزینهای میان 5 الی 6 میلیون تومان است.
با اولین تولیدکننده ایرانی محصولات پزشکی حوزه ناباروری
در این بین اما شاید برخیها فکر کنند هزینه بالای درمان ناباروری به دلیل هزینه محصولات پزشکی مرتبط مانند کاتتر انتقالدهنده جنین باشد. محسن خدادادی، مدیرعامل شرکت تولیدکننده محصولات پزشکی ناباروری است. او فارغالتحصیل دکترای تخصصی مکانیک از دانشگاه علم و صنعت است و از سال 95 وارد حوزه تجهیزات پزشکی شده. درنهایت از سال 98 حوزه تخصصی درمان نازایی را برای کار انتخاب میکند و حالا درحال تولید تجهیزات مصرفی درمان ناباروری است. او در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: «ما در حوزه درمان نازایی 4 محصول داریم. اولین تولیدکننده کاتتر انتقال جنین در ایران هستیم. قبل از اینکه شرکت تولید کند، کسی این تجهیزات را تولید نکرده بود. این محصول کاملا وارداتی بود و از چند کشور اروپایی و آمریکایی مانند آلمان و فرانسه و آمریکا وارد میشد. بعد از ورود شرکت ما به این حوزه انحصار واردات شکسته شد و از سال 1400 تقریبا 60 درصد مصرف محصول در بازار، تولید شرکت ما بود. یکی از محصولات دیگر ما محصول جمعآوری تخمک است که برای گرفتن تخمک از خانمها استفاده میشود که یکی از مراحل درمان نازایی است و همراه با شرکت دیگری آن را تولید کردیم. تا پارسال این محصول کاملا وارداتی بود اما امسال 3 شرکت تولیدکننده دارد. دو محصول دیگر مرتبط با درمان نازایی هم داریم. یکی از دوستان که فعال در حوزه تجهیزات پزشکی بود، پیشنهاد کرد محصولی در حوزه قلب و عروق تولید کنیم چون کار ما دستگاهسازی بود و میتوانستیم خط تولید خودمان را بسازیم. پس از بررسی به این نتیجه رسیدم که حوزه درمان نازایی به لحاظ موضوعی در کشور مهم است و تقریبا تمام تجهیزات مصرفی در انحصار واردات بود. سراغ این حوزه تولیدی رفتیم اما ایامی که دلار بالا و پایین میرفت و ارز 4200 را برخی میگرفتند و بعضیها نمیگرفتند. برای همین کمبودی از محصولات درمان ناباروری هم در بازار ایجاد شد و همه اینها دست به دست هم داد که از سال 98 وارد مطالعات تولید این محصول شدیم. اسفند 99 مجوز از اداره کل تجهیزات پزشکی گرفتیم. شرکت ما علاوهبر اینکه صددرصد محصول را داخلی تولید میکند، مواد اولیهاش هم داخلی است به جز یک ماده اولیه که ماده خام است. یعنی اینجا میآید و کلی کار روی آن اتفاق میافتد. چرا پتروشیمیهای داخلی تولید این ماده را ندارند؟ درمجموع صددرصد مواد اولیه داخلی است و خط تولید هم داخلی است. یعنی خود ما خط تولید را بومیسازی کردهایم و ساخت شرکت ما است. یعنی از یک کشور دیگر خط تولید این محصول وارد نشده است. این موضوع به ما کمک کرده روی قیمت تمامشده مدیریت داشته باشیم و چون خط تولید طراحی و ساخت خودمان است و دانش آن را داریم، براساس نیاز متخصصان داخلی، تغییراتی که دوست دارند روی محصول اتفاق میافتد. درصورتیکه محصولات خارجی این حوزه هیچگاه نتوانستند بهخاطر ارتباط با متخصصان ما روی این محصولات تغییراتشان را اعمال کنند. این به زیرسازی خط کمک کرده است. کما اینکه در دو سالی که محصول در بازار موجود است با توجه به بازخوردهایی که از متخصصان گرفتیم تغییرات زیادی روی محصول دادیم.»
4 ماه منتظر بودیم تا استانداردها اعلام شود
خدادادی ادامه داد: «روزی که تولید این محصول را شروع و با متخصصان درباره آن صحبت میکردم تقریبا بیش از 99 درصد به ما میگفتند تولید نکنید؛ چراکه ما محصول شما را استفاده نمیکنیم. این حرفشان به این دلیل این بود که محل استفاده یکی از محصولات ما انتقال جنین در مرحله آخر آیویاف است. جایی که دوره 5-4 ماهه گذشته است و از خانم تخمککشی شده و لقاح در آزمایشگاه اتفاق افتاده است. حالا مرحله آخر است و طبیعتا حساسیت بالایی دارد. برای همین ریسک تغییر محصول و رو آوردن به محصول داخلی بالاست. یک نگاه اینچنینی وجود داشت که به واسطه کیفیت بالای محصولات خود توانستیم این نگاه را حل کنیم. از مشکلات ما در این حوزه، مجوز دادن است. ما اولین تولیدکننده داخلی بودیم. اداره کل تجهیزات پزشکی هم با استانداردها آشنا نبود. 4-3 ماه منتظر این بودیم اداره کل بگوید استانداردها چیست درحالیکه ما براساس چیزی که در اسناد جهانی آمده بود، استانداردها را داشتیم و به اداره کل نیز اعلام کردیم ولی تا آنها تایید و اعلام کنند زمان سپری شد. واقعا حمایتی از دولت برای ما وجود ندارد. یعنی در بحث درمان نازایی و در حوزه تجهیزات ناباروری که من فعال هستم تا الان حمایتی ندیدهام. اینکه دولت به ما گفته باشد؛ حالا که شما بهعنوان اولین تولیدکننده تجهیزات ناباروری نزدیک به 100 هزار محصول در دو سال تولید کردید و فروختید و الان پرچمدار بازار هستید و بالای 60 درصد مراکز از محصول شما استفاده میکنند، فلان حمایت را برای شما داشته باشیم یا در گرفتن فلان گواهینامه خارجی در حوزه فلان موضوع صادراتی اقدامی کنیم، اصلا چنین خبری نبوده است. ما برای تولید محصولی که نیاز کشور بود و فراخوان از سمت زیست فناوری داده شد، اقدام کردیم. طرح ما برگزیده شد و چندین بار نوآوری شد. از شرکت بازدید شد. چند بار از طرح خودم دفاع کردم اما تقریبا بعد از 6 ماه کار جلو رفت و به بهانههای مختلف مساله انجام نشد. درنهایت ما از محل منابع خود شرکت فاز اول را جلو بردیم و به نتیجه رساندیم. اینکه بگوییم نگاه خاصی وجود دارد و کمک خاصی میشود، اصلا اینگونه نیست. در بحث درمان هم میگویند بیمه درمان نازایی فعال شده. این هم کامل اتفاق نیفتاده است. براساس آن چیزی که با مراکز در ارتباط هستیم و اطلاع داریم هنوز این بیمه کامل فعال نشده است. بیشتر حرف است تا عمل. در 3-2 سالی که من در این حوزه هستم عمل ندیدم.»
60 درصد نیاز بازار را تامین میکنیم
او درباره اینکه خریداران شرکتش بیشتر مراکز دولتی هستند یا خصوصی، تصریح کرد: «نمیتوانم بهطور دقیق بگویم بیشتر خریداران ما مراکز دولتی یا خصوصی هستند. به لحاظ تعداد مراجعهکنندگان مراکز، مراکز دولتی شلوغتر هستند و مصرف آنها بیشتر است. طبیعتا خرید هم بیشتر است اما به لحاظ تعداد خود مرکز موازنه برقرار است و اگر 60 درصد بازار را الان در اختیار دارم، شاید بیشتر از نیمی دولتی و نیم دیگر آن هم خصوصی باشند. اما بههرحال پرچمداران حوزه درمان باروری الان محصولات ما را استفاده میکنند. در شهرستانها نیز این چنین است. در شرکت ما یک کار خوبی که کردیم این است؛ روزی که وارد حوزه درمان نازایی شدیم، با خیلی از آدمهایی که در حوزه درمان ناباروری و متخصص و باتجربه بودند مشورت کردیم. این کمک کرد محصول باکیفیتی تولید کنیم. برای اینکه بتوانیم تستها را پاس کنیم به همین متخصصان مراجعه کردیم. یعنی خیلی از تستهای پیشبالینی را مثلا پژوهشکده رویان انجام داد. بحث بررسی بالینی را در پژوهشگاه رویان و مرکز مشاوره اصفهان انجام دادیم که در آنجا دکتر نصر اصفهانی این کار را انجام داد. یعنی یکی از قدیمیترین و بزرگترین جنینشناسان کشور. سعی کردیم همین مسیر را پیش برویم و این مسیر کمک کرده بتوانیم محصول خود را به بازار عرضه کنیم و اتفاقی که الان شاهدش هستیم رقم بخورد. آمار مصرف این محصول در سال خیلی دقیق وجود ندارد. مخصوصا به خاطر اتفاقاتی که در چند سال اخیر به واسطه کرونا ایجاد شد. پیشبینیها میگوید حدود 100 هزار محصول کاتتر انتقال جنین در کشور مصرف میشود. این پیشبینی براساس میزان تولید شرکت ما و واردات واردکنندهها است. براساس این پیشبینی حدود 60 درصد بازار را تامین کردهایم. گرچه ظرفیت صددرصدی تولید هم داریم. یعنی خط تولید ما قابلیت ارتقا دارد، البته بدون ارتقا هم توان تامین داریم. اما مراکزی هستند که هنوز علاقهای به محصول داخلی ندارند و ما هم اجباری برای خرید نکردیم. بهتدریج منتظر هستیم کیفیت ما به این مراکز نیز اثبات شود.»
این فعال عرصه دانشبنیان درباره اعتمادسازی مراکز ناباروری نسبت به محصولاتش ادامه داد: «مساله اعتمادسازی برای یک محصول تجهیزات پزشکی، بهنظرم از همان ابتدا ایدهاش آغاز میشود. به یاد دارم سال 98 که تصمیم گرفتم این محصول را تولید کنیم؛ اولین جایی که رفتم پژوهشگاه رویان بود. آنجا با سوپروایزر بخش، متخصصانی که حضور داشتند و مسئول تجهیزات رویان صحبت کردم و وضعیت محصولات خارجی را پرسیدم. اینکه محصول خارجی که استفاده میشود چه ویژگی دارد، چرا آنها محصول را دوست دارند و چرا از آن استفاده میکنند. از لحظه اول ارتباط گرفتم و از نزدیک به 100 متخصص و آدم آشنا به این حوزه مصاحبه گرفتیم. حرف زدیم و حرفها را مدون کردیم و براساس آن، نوع محصولی که قرار بود تولید کنیم و ویژگیهایی که باید داشته باشد را انتخاب کردیم. این قدم اول ما بود. به این نتیجه رسیدیم، برای اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم ابتدا باید کل خط تولید را بسازیم تا بتوانیم بعدا براساس بازخوردهایی که میآید، خط را بهینه کنیم. وقتی وسط کار به نمونه اولیه رسیدیم که نیاز به تستهای پیشبالینی داشت، دنبال این نرفتیم که فقط یک مرکز این تستها را برای ما انجام دهد و بتوانیم از اداره کل تجهیزات پزشکی مجوز بگیریم. بلکه سراغ مراکز برند این حوزه رفتیم تا آدمهای متخصصی که نکتهسنج هستند روی محصول کار کنند. مثلا یک تستی داریم که باید روی جنین موش انجام شود. این را به پژوهشگاه رویان بردیم تا خانم دکتر افتخاری که جنینشناس آنجاست تست کند. همه او را به نکتهسنجی میشناسند و هم اینکه در بحث علمی با کسی تعارف ندارد. نتیجه مثبتی برای ما شکل گرفت. یعنی ما با محصول خارجی مقایسه شدیم و چیزی نزدیک به 20 درصد محصول ما بهتر از محصول خارجی جواب داد. وقتی مجوز گرفتیم به پژوهشگاه رویان، حضور دکتر نصر رفتیم تا او بررسی بالینی را انجام دهد. پذیرش از سمت آنها سخت بود؛ اینکه بپذیرند این محصول را یکبار استفاده کنند. اما وقتی دیدند پروسههایی قبل از مجوز طی شده، آزمایشها و تستهایی را محصول ما پاس کرده، موافقت کردند که استفاده کنند. درنهایت هم محصول را تایید کردند. اما نکتهای که بعد از ورود به بازار خیلی به ما کمک کرد این بود؛ به هر یک از متخصصانی که محصول دادیم از آنها بازخورد گرفتیم. یعنی نظرشان را پرسیدیم.»
راضی نبودند محصولمان را تست کنند
خدادادی همچنین ادامه داد: «در یکی از مراکز خانم دکتری بود که گفت من اصلا نمیخواهم محصول ایرانی استفاده کنم. به او گفتم شما متخصص هستید و اسم و رسم دارید. یکی دو مورد تست بگیرید و بگویید خوب یا بد است. به او گفتم که نمیخواهد از من خرید کنید و همان محصول خارجی را استفاده کنید. نهایتا این خانم دکتر هم استفاده کرد و بازخورد محصول را به من داد. بعد نیز از ما خرید کرد. ما یک چرخه بهبود کیفیت در شرکت داریم که از تعامل با متخصصان تشکیل شده است. بخش اصلی این است که خط تولید ما براساس خواسته آنها میتواند شکل گیرد، تغییر کند و بهبود یابد. وقتی یک متخصصی محصولی را میگیرد و بازخوردی میدهد که فلان مورد محصول اگر تغییر کند بهتر است و میبیند در فاز بعدی این تغییر اعمال شده است، نسبت به محصول دلگرم میشود و میفهمد یک تیم فنی پشت این محصول است. این امور کمک کرد تا ما اکنون تقریبا به یک شرکت باکیفیت شناخته شویم. از محصولاتی که بعدا تولید کردیم و وارد بازار شد، باز هم با همان نگاه قبلی استقبال کردند. کیفیت خودمان را نزدیک به محصول مشابه خارجی نشان دادیم. مشکل بزرگی که در بسیاری از تولیدکنندگان کشور وجود دارد این است که فکر میکنند محصولشان مثل بچه آنهاست و نمیشود روی آن عیبی گذاشت. انتقاد را نمیپذیرند. ما انتقاد و ایرادات را پذیرفتیم و هر جایی به ما گفتند این اشکال وجود دارد، بررسی کردیم. علاوهبر اینکه گزارش دادیم، آن تغییر را اعمال و محصول را ارائه کردیم. این تجربیات به اعتمادسازی نسبت به محصولاتمان بسیار کمک کرد.»
کاهش قیمت محصولاتم برایم دلچسب است
دکتر خدادادی گفت: «اختلاف قیمت محصول انتقالدهنده جنین با محصول خارجی تا سال گذشته حدود 700 هزار تومان بود. این اختلاف قیمت، سیکل نهایی هزینه درمان را نزدیک به 10 درصد کاهش میدهد. بهدلیل کرونا و اتفاقاتی که در بازار دلار افتاده بود، این محصول در سال 99 در کشورمان نبود. مراکز مختلف بهواسطه ارتباطی که با یکدیگر داشتند از همدیگر، محصول را با قیمتهای عجیب میگرفتند. از طرف دیگر کار درمان عقب میافتاد؛ چراکه محصول در بازار نبود. در همان دوره تقریبا یکی از مراکز تهران بود که نهتنها از ما خرید نکرد بلکه خیلی هم بد برخورد کرد. ما محصول را آنجا بردیم و علاوهبر اینکه نه گفته بود، توهین هم کرده بود. یک روز به من زنگ زد که من فردا 5 عمل آیویاف دارم و این محصول را هم ندارم. میتوانید برای ما محصول را بفرستید؟ من پول را واریز میکنم. من گفتم اصلا نمیخواهد پول واریز کنید، هر زمان صلاح دانستید هزینه را واریز کنید. من همین امروز 5 کاتتر انتقالدهنده ارسال خواهم کرد. این اتفاقات اما الان وجود ندارد. قیمت همین محصول خارجی بین 25-20 دلار است. اگر با ارز 28500 تومان وارد شود. البته محصول اروپایی، محصول ژاپنی و فرانسوی بیکیفیت هم داریم که 10 دلار است. در فروردینماه حدود یکمیلیون و 100 هزار تا یک میلیون و 500 هزار تومان بود. ما محصول را بین 500-400 هزار تومان عرضه میکنیم و تقریبا 40 درصد قیمت خارجی است. اختلاف قیمت واضحی داریم. در بقیه محصولات نیز همینطور است. قیمت وارداتی یکی دیگر از محصولات حوزه درمان ناباروری نزدیک به یک میلیون است ولی ما آن را حدود 400-300 هزار تومان عرضه میکنیم. محصولی برای نمونهبرداری از آندومتر داریم که این محصول، مشابه یک نمونه آمریکایی است. در کارهای بهینهسازی به این محصول ویژگیهایی داریم که محصول آمریکایی ندارد. در نمایشگاهی در خارج از کشور، غرفهداران وقتی محصول ما را دیدند خودشان هم تعجب کردند و گفتند ما سه میلیون از این محصول سفارش دهیم میتوانید تامین کنید؟ گفتم میتوانیم تامین کنیم ولی فکر نکنم ایران و آمریکا بتوانند معامله کنند. قیمت خارجی محصول نزدیک به 200 هزار تومان است ولی محصول من در کشور با کیفیت بهتر به اذعان خود تولیدکننده آمریکایی 60 هزار تومان است. برای خودم این موضوع اختلاف قیمت مطلوب و دلچسب است؛ چراکه در حوزه درمان ناباروری خیلیها در آن بهخاطر بیپولی نمیتوانند به آرزوی خود برسند.»
18 ماه ویرایش تاریخ تاسیس شرکت را کش دادند
این فعال دانشبنیان در ادامه درنهایت مطالبات خود نیز گفت: «در این حوزه هرچه کاهش قیمت باشد و هرچه قیمت را کم کنیم به مساله درمان ناباروری کمک خواهیم کرد. من خیلی دوست دارم اختلاف قیمت با نمونههای خارجی کم شود، زیرا به افراد زمان طی کردن پروسه درمان کمک میکند. اما روزی که وارد حوزه محصولات پزشکی درمان نازایی شدم و این شعارهای فرزندآوری و ازدیاد نسل هم مطرح شد، فکر میکردم وقتی به تولید محصول برسم احتمالا چند نهاد از ما تشکر کنند و بگویند باعث شدید اتفاقات مثبتی بیفتد و درصدد کمک به ما برآیند. یا مثلا اگر جایی مراجعه کردم و بگویم در این حوزه کار میکنم، نهایتا ما را نپیچانند، به ما جواب بدهند و بهتر برخورد کنند ولی حتی این اتفاق هم نیفتاد. از سوی رسانهها موضوع تولیدات ما خیلی جذاب بود. اما از سمت دولت اتفاقی نیفتاد. اتفاقی که من مدنظرم است این نیست که پول خاصی بدهند یا امکان یا وام خاصی تعلق گیرد. ما دو سال از سال 1400 تا اردیبهشت 1402 منتظر جواب تاسیس بودیم. میخواستیم یک زمین در شهرک صنعتی بگیریم و خط تولید را در آنجا ببریم و کار را توسعه دهیم. برای این کار حدود 18 ماه رفتیم و آمدیم و بهدلایل مختلف ما را اذیت کردند که از آبان پارسال تا اردیبهشتماه ادامه داشت. در سیستم سال تاسیس شرکت را اول فروردین 1300 زده بودند. حل کردن این موضوع کار یک نفر بود که در it اداره صمت نشسته و فقط باید ادیت کند. خودشان اشتباه وارد کرده بودند ولی 6 ماه طول کشید. در این 6 ماه چه اتفاقی افتاد؟ زمینی که میخواستم بگیرم، افزایش قیمت خورد. درحالیکه میتوانستم ساخت را شروع کنم ولی الان باید با هزینه بیشتری کار را شروع کنم. تامین این هزینه روی دوش بیمار میافتد. باید برای تامین نقدینگی، افزایش قیمت بدهم. انتظاری که وجود دارد این است، کسی اگر تولیدی میکند برای قدرت اقتصادی کشور است و کسی که در حوزه درمان نازایی فعالیت میکند در این حوزه باید نگاه دیگری به او شود و کمک دیگری ببیند. میزان فروش، میزان رضایت متخصصان را نشان میدهد که کیفیت محصول ما چطور است. اما در بروکراسی درگیر بازیهایی میشویم که تمرکزمان را از مسائلی که باید باشد از بین میبرد. تمرکز من باید روی افزایش کیفیت و کمیت محصول باشد اما هر روز باید راهپلههای اداره کل تجهیزات پزشکی را بالا و پایین بروم که یک کاغذ را یک سال دیگر تمدید کنند. اینها مسائلی است که در کار ما را اذیت میکند. وقت تولیدکننده ارزشمند است و باید جاهایی که به درخواست تولیدکننده رسیدگی کنند، این مساله را هم درک کنند.»