مدارس افغانستان در دوران طالبان؛ کلاشنیکف و بمبگذاری انتحاری
برنامه درسی افراطی به کودکان در مدارس افغانستان در شرایط فعلی آموزش داده میشود. طالبان به دانشآموزان میآموزند که چگونه متنفر باشند نه این که چگونه فکر کنند.
لین اودونل؛ ستوننویس «فارین پالسی» و روزنامه نگار و نویسنده استرالیایی است. او در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ میلادی رئیس دفتر خبرگزاریهای «فرانسه» و «آسوشیتدپرس» در افغانستان بوده است. او بیش از یک دهه در چین بوده است. اودونل در مناطق درگیری از جمله در زمان حمله نیروهای امریکایی به افغانستان و عراق در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ میلادی حضور داشت. کتاب او با عنوان «چای شیرین در موصل: داستان واقعی دو زن بریتانیایی در عراق جنگ زده» داستان بیرحمی حکومت صدام بر آن کشور را از نگاه دو زن از شمال بریتانیا که با مردان عراقی ازدواج کردهاند روایت میکند. او به طور منظم در پژوهشهای اندیشکدههای مختلف درباره مسائل افغانستان همکاری میکند.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی؛ مدرسه در افغانستان تحت زمامداری طالبان بیشتر درباره کلاشنیکف و بمبگذاری انتحاری است. این دستور طالبان برای آموزش است. ممنوعیت زنان و دختران در افغانستان از زندگی عمومی و به ویژه کلاس درس توسط طالبان اعمال شده است.
بسیاری از افرادی که از زمان بازگشت طالبان در آگوست 2021 از افغانستان گریخته اند خاطرات تلخ تحصیل در دوران پیشین در قدرت بودن طالبان در فاصله سال های 1996 تا 2001 میلادی به یاد می آورند. به آنان آموزش داده می شد که از زنان و دختران حتی از زنان خویشاوند خود دوری کنند. برای تدریس ریاضیات و دروس مرتبط با شمارش از گلوله استفاده می شد و علوم را بدون کتب همراه با تصویر می خواندند. دروس حاوی مضامین مرتبط با حقوق بشر، دموکراسی و صلح به شدت ویرایش و سانسور شده بودند.
نتیجه، خروجی چنین مدارسی نه دانشمند بلکه بمبگذار انتخاری خواهد بود. چشم انداز آموزشی آن تاریک تر از همیشه است: افرادی فارغالتحصیل شده که فاقد هرگونه مهارت و بدون هیچ راهی برای رقابت در اقتصاد مدرن و دیجیتالی شده خواهند بود. در کوتاه مدت آنان اسباب خنده خواهند بود و در دراز مدت اجرای عملیات انتحاری و به زعم طالبان جهادی را عهده دار خواهند شد.
شما می توانید از طریق سیستم آموزشی یک جامعه را بسازید یا آن را درهم بشکنید و طالبان این موضوع را به خوبی می دانند. طالبان که از قضا نام شان به معنای طلبه است یعنی کسی که در مدرسه مذهبی درس می آموزد سالهاست که در حال آموزش در شرایط جنگی هستند. طالبان در گزارش دسامبر 2020 توسط "کمیته بررسی برنامه درسی مدرن مدارس" قصد خود را برای حذف یادگیری از آموزش اعلام کردند زیرا آنان برای بازگشت به قدرتی که ترامپ مسیر آن را هموار کرده بود آماده می شدند.
مشکل ظاهرا این است که آموزش و پرورش افغانستان بیش از حد بیدار شده بود. بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان گفته بود که طالبان دریافته اند که برنامه درسی جمهوری از ارزشهای اسلامی منحرف شده و موضوعات غیراسلامی مانند موسیقی و دموکراسی ترویج میشوند و تحت تاثیر خارجی ها قرار دارد. آن بازرس گفته بود: "طالبان به دنبال تعریف مجدد مفاهیمی مانند "آزادی"، "حقوق بشر"، "صلح" و "برابری" در تفسیر خود از سنت اسلامی است".
طالبان هنوز موفق به چاپ کتب درسی جدید نشدهاند زیرا زمان و پول کمتری دارند با این وجود، ایدئولوژی طالبان اکنون بخشی از "فضای فرهنگی است زیرا معلمان مجبور به تدریس برنامه درسی مورد تایید آن گروه هستند.
به گفته روزنامه "هشت صبح" چاپ افغانستان این برنامه درسی به روز شده از دسامبر گذشته شامل دستوری برای "حذف تصاویر همه موجودات زنده، تبلیغ جهاد، توجیه خشونت، خونریزی و ویرانی، منع هر گونه حمایت از دموکراسی و حقوق بشر مخالفت با آموزش و آزادی زنان، تبلیغ روایت طالبان از تاریخ، تمرکز بر جهان اسلام و نادیده گرفتن غرب است.
البته چیزهای بیش تری برای تجدید نظر و اهریمن سازی وجود دارد: سازمان ملل، شیعیان و بودایی ها و حتی مین های زمینی. طالبان در 20 سال گذشته سهم عمده ای در ساخت بمب دستساز کنار جاده ای داشتهاند.
متاسفانه بستر برای تلقین افکار طالبان از طریق نظام آموزشی وجود دارد. نرخ کم سوادی در افغانستان نزدیک به 40 درصد است بدان معنا که توانایی دانش آموزان برای مقابله با ایدئولوژی طالبان محدود است. واقعیت آن است که افراد حتی در محیط هایی مانند بریتانیا، بلژیک و کانادا که تمام ابزارها برای مقابله با افراطی شدن وجود دارند نیز ممکن است افراطی شوند چه برسد به کشوری مانند افغانستان که افراطی سازی نوجوانان و کودکان در آنجا بسیار آسان تر است.
گزارش ها تاکید میکند که پسران از خانوادههای فقیر ربوده شده یا خریداری می شوند. "اچ آر مک مستر" ژنرال سابق ارتش ایالات متحده که برای مدت کوتاهی به عنوان یکی از مشاوران امنیت ملی ترامپ خدمت کرد شبکه ای از مدارس در افغانستان و پاکستان را به عنوان "کارخانه هایی که جهل را تداوم می بخشند و نفرت را برای تولید تروریست بر می انگیزند" توصیف کرده بود. در آن مدارس به پسران راه های کار با کلاشنیکف، نارنجک، موشک انداز، مسلسل و هم جنین جلیقه های انتحاری آموزش داده می شود.
مشکل این است که آن چه در افغانستان اتفاق میافتد همانطور که تاریخ نشان داده در آن کشور باقی نمیماند. طالبان بیست سال پیش با گروه القاعده همراه شدند و شاخه های تروریستی آن گروه بیشمار هستند و مانند قارچ رشد کردهاند. افغانستان میتواند به بستر پرورش و صدور رادیکالیسم به کشورهای همسایه و حتی مناطق دورتر تبدیل شود.