شكست پروژه «پیروز»
توله یوزی كه به نماد ایران تبدیل شده بود در حالی كه تنها دو روز با ده ماهگی فاصله داشت، از دست رفت و حالا مسوولان سازمان محیط زیست خبر بارداری تقریبی ایران را مطرح كردهاند تا شاید بارداری ماده یوز ایران روزنه نوری بر این روزهای تاریك باشد
توله یوزی كه به نماد ایران تبدیل شده بود در حالی كه تنها دو روز با ده ماهگی فاصله داشت، از دست رفت و حالا مسوولان سازمان محیط زیست خبر بارداری تقریبی ایران را مطرح كردهاند تا شاید بارداری ماده یوز ایران روزنه نوری بر این روزهای تاریك باشد. خبر بارداری ایران و به دنیا آوردن سه قلوها در یكی، دو سال گذشته اتفاق مهمی برای محیط زیست ایران بود ولی ایران از همان ابتدا تولهها را نپذیرفت، بنابراین دو توله در همان روزهای نخست تلف شدند و پیروز هم كه چند روز پیش با علایم گوارشی به بیمارستان رفته بود، دیروز از بین رفت و حالا بسیاری امیدوارند كه چنین اتفاق ناگواری دستكم یك درس برای سازمان محیط زیست ایران داشته باشد و در بارداری بعدی ایران تمام جوانب از جمله مراقبتهای دامپزشكی و تغذیه مناسب برای زایمان راحت ایران در نظر گرفته شود.
چرا تولهها تلف شدند؟
نخستین اشتباه درباره تولههای ایران، نحوه زایمان آنها بود؛ سزارین باعث نپذیرفتن تولهها از سوی مادر شد، بنابراین از شیر مادر تغذیه نكردند اگرچه همان ابتدا بهرنگ اكرامی، دامپزشك متخصص مامایی و بیماریهای تولیدمثل یوزها گفته بود كه به دلیل نجات جان مادر و تولهها مجبور به سزارین شدهاند. محمد درویش به «اعتماد» میگوید كه سزارین باعث شد مادر به تولهها شیر ندهد و آنها دچار نارسایی جدی كلیوی شوند: «پیروز در طول 1۰ ماه، سه بار دچار نارسایی كلیه شد، دو بار با موفقیت از آن عبور كرد ولی بار سوم نتوانست.» او معتقد است؛ «اگر چه روزهای نخست، تیم انتخاب شده برای توله یوزها كاربلد نبودند ولی بعدتر از كمك دامپزشكان مشهور و بینالمللی آفریقایی جنوبی استفاده شد و او چند بار هم ایران آمد و دكتر باستانی هم كه دامپزشك مخصوص پیروز بود با او در ارتباط بود و این چند روز هم به آفریقای جنوبی رفته بود.» اولینبار بود كه در ایران تجربه به دنیا آمدن یوز در اسارت را داشتیم و به گفته او تجربه جفتگیری موفقیتآمیز پس از حدود یك دهه اتفاق افتاد: «البته تولهها زنده نماندند ولی امیدوارم تجربیات تداوم داشته باشد و درك خوبی از آن به وجود آمده باشد تا در زایمان بعدی ایران و بقیه یوزهای ماده از این تجربهها استفاده كنیم. شك ندارم كه شرایط بهتر خواهد شد اگر چه معلوم است كه باید امكانات نگهداری، فضای نگهداری یوز بهتر باشد، بودجه بیشتری اختصاص یابد و اطلاعرسانی دقیقتری باید انجام شود. مردم باید میدانستند پیروز دچار بیماری حاد كلیوی است و در این صورت دچار شوك نمیشدند و شایعات به وجود نمیآمد.» وقتی ده ماه پیش نخستین توله ایران بعد از تولد از بین رفت، مرتضی پورمیرزایی، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی با استناد به اطلاعات سازمان محیط زیست گفت كه با كالبدشكافی مشخص شده دلیل مشكل مادرزاده بوده است. برای مرگ دومین توله یوز هم فرضیه شیر مصرفی عنوان شد و دلیل مرگ پیروز هم بهطور شفاف هنوز مشخص نشده. ایمان معماریان، مشاور دامپزشكی سازمان جهانی نجات حیوانات هم دلیل مرگ یكی از توله یوزها را تغذیه اشتباه توله عنوان كرده بود و اینكه به دلیل انجام سزارین بدون دستكش تولهها بوی انسان را گرفتهاند و مادر به همین دلیل فرزندان را نپذیرفته، ضمن اینكه نحوه ورود شیر به ریهها، توله دوم را تلف كرده است.
دلارام شكرآبی، دامپزشك و متخصص كلینیكال پاتولوژی دامپزشكی به «اعتماد» میگوید: در زایمانهای طبیعی حیوان بند ناف و جفت را جدا میكند و بعد كه شروع به حركت كرد سینه مادر را برای شیر پیدا میكند: «معمولا وقتی مادر احساس كند بچه ضعیف است و میمیرد، او را پس میزند برای اینكه خود از بین برود. شاید ایران میدانسته، قرار است بچهها از بین بروند كه پس زده ولی در كل نحوه شیر دادن دستی هم به آنها خیلی مهم است تا باعث از بین رفتن بچهها نشود.» او معتقد است درباره پیروز مسائل بسیاری باید روشن شود: «حرفها ضد و نقیض بود از مشكل حاد كلیه تا مشكل دفع و یبوست و مشكل كلیهای كه از ابتدا داشته است در صورتی كه اگر مشكل كلیه به صورت ژنتیكی باشد باید تولههای قبلی كالبدشكافی میشدند و مشخص میشد كه احتمالا برای پیروز هم اتفاق میافتد. دوشنبه گفتند كه تولههای قبلی كالبدشكافی شده بودند پس باید بر همان اساس تغذیه را رعایت میكردند. میتوانستند با مشورت با دامپزشكان خارجی و تشكیل كمیسیون پزشكی به بهبود شرایط او بپردازند. اگر از ابتدا مشكل داشت باید مدام آزمایش میگرفتند و مدام اساتید برتر كلینیكال پاتولوژی، مختصص كلیه و مجاری اداری، پزشك داخلی دائم وضعیت را بررسی میكردند. هیچ موردی قبل از پایدار كردن شرایط و بالا بردن تحمل دیالیز یك دفعه برای این كار برده نمیشود قطعا همكاران خیلی زحمت كشیدند ولی شاید اهمال كاری شده و زودتر میشد كاری كرد. متاسفانه هیچ وقت آزمایشها اعلام نشد. در مورد مرگ ناگهانی حیوان اگر به خاطر كلیه باشد یك شبه اتفاق نمیافتد كه یوزپلنگ با سیستم بدنی بسیار قوی را از بین ببرد.»
شهرداری در صف تیمارگری بهترین گزینه در ایران بود
انتشار خبر بیماری و رسیدن پای پیروز به بیمارستان تا لحظهای كه گفتند تلف شده، واكنشهای زیادی را در پی داشت، بسیاری خط و نشان كشیدند و عصبانیت خود را اینطور ابراز كردند برخی هم تركش انتقاد را به سمت علیرضا شهرداری، تیمارگر پیروز گرفتند در حالی كه محمد درویش از او دفاع میكند و در كانال خود هم در این باره نوشت كه علیرضا ثابت كرد به دنبال یك زندگی راحت نیست ما به او و دگریاریهای شگفتانگیزش نیاز داریم برای حفاظت از ایران بانو. او در گفتوگو با «اعتماد» هم از شهرداری و بقیه همكارانش قدردانی میكند. بر اساس اطلاعات نزدیكان و افرادی كه با تیمارگر پیروز در ارتباط هستند، او شرایط روحی خوبی ندارد؛ كسی كه حدود ده ماه پیش برای نگهداری از پیروز داوطلب شده بود و هر از چند گاهی هم از طریق صفحه اینستاگرام خود مردم را در جریان وضعیت و شرایط پیروز ایران میگذاشت. آخرین مطلبی كه در استوری اینستاگرام منتشر كرده مربوط به روز دوشنبه و دیالیز پیروز است و آخرین پست او كه در خرداد ماه منتشر شده بیش از 661 هزار بار دیده شده. عبدالله سالاری، مدیرعامل انجمن حامیان و پژوهشگران حیات وحش و كارشناس رسمی دادگستری در این حوزه به «اعتماد» میگوید كه علیرضا شهرداری عاشق حیات وحش است و زندگی خود را در این راه گذاشته است: «در سراسر دنیا دورههای مختلفی گذارنده و حیوانات زیادی را تیمار كرده است.برای نگهداری از پیروز بهتر از او نداشتیم كه بخواهیم جایگزین كنیم و در صف تیمارگری بهترین گزینه بود، منتها باید شرایط و امكانات لازم هم مهیا میبود كه بتواند یكسری كارها را انجام دهد. واقعا 10 ماه خواب و خوراك نداشت، چون تیمارگری حیوانات كار مشكلی است باید علاقه عجیبی داشته باشید كه این كار را انجام دهید.» شهرداری البته حال روحی خوبی ندارد و تلفنها را هم پاسخ نمیدهد ولی در صحبتهایی كه دوشنبه در چهارمین روز بستری شدن پیروز در بیمارستان داشت، گفته بود: «پیروز با تمام تجربههایی كه در زندگی داشتم، متفاوت است، چون باهاش زندگی كردم. پیروز اولین تجربه یوز یكروزه سزارین شده، شیر مادر نخورده و شیر بد خورده و هزار بدبختی دیگر نه تنها در ایران كه در جهان بود.»
ایران دوباره باردار است؟
بهمن ماه جفتگیری موفق ایران و فیروز همه را خوشحال كرد اگرچه مسوولان محیط زیست گفتند هنوز برای گفتن از بارداری موفق زود است ولی حالا امیر عبدوس، مدیركل محیط زیست سمنان همزمان با مرگ پیروز از بارداری ایران خبر داده و گفته تقریبا قطعی است. دلارام شكرآبی، درباره بارداری دوباره ایران معتقد است كه از همین الان باید تحت نظر باشد تا در نهایت بچههایش كنارش باشند: «فرصت مناسبی است كه جبران كنیم و تیم مجرب متشكل از تكنیسین دامپزشكی، دكتر دامپزشك، متخصص داخلی، جراحی، كلینیكال پاتولوژی حتی متخصص تغذیه كنار او باشد تا پس از بارداری مناسب طبیعی زایمان كند.» محمد درویش با اشاره به اینكه اگرچه بارداری هنوز صد درصد نشده، میگوید كه با توجه به قرارداد سازمان محیط زیست با دامپزشكان بینالمللی برای پروزه تكثیر در اسارات احتمالا در آینده شرایط بهتر باشد.
حساسیت خوب مردم به محیط زیست
مردم در این سالها نسبت به محیط زیست، حیات وحش، آبگیری سدها یا خشك شدن تالابها حساسیت پیدا كردهاند در حالی كه خود درگیر شرایط اقتصادی و اجتماعی و مسائل مرتبط با حقوق بشر هستند؛ موضوعی كه درویش از آن به عنوان نكته امیدبخش ماجرا یاد میكند كه از نگاه یك ناظر مستقل نكتهای قابل تحسین است. رجبعلی كارگر هم كه تا پایان پروژه یوز آسیایی به عنوان معاون این پروژه بینالمللی در سازمان محیط زیست بود در گفتوگو با «اعتماد»، بخشی از توجه و حساسیت مردم را نتیجه تلاشهای این پروژه میداند كه سال 99 به پایان رسید: «نقش بستن یوز در پیراهن تیم ملی یا گفتن از آن در سریالهای تلویزیون باعث شد مردم متوجه یوز شوند و در این باره مطالبهگر شوند.» از نظر عبدالله سالاری توجه و دغدغه مردم به موضوع یوز به عنوان نماد نكته مهمی است و باید به عنوان فرصت به آن نگاه كنیم: «شاید بتوانیم از این موج استفاده كنیم برای بازگشت به وظایف سازمان برای حفاظت از یوزپلنگ، بحث زیستگاهها، حوادث جادهای یوز، موضوع دام در زیستگاههای یوز، وضعیت گونههای دیگر در اسارت، وضعیت باغ وحشها، كلینیكهای حیات وحش استاندارد و برنامههایشان برای تكثیر در اسارت و بپرسیم در این باره چه كرده؟باید به جای انتقاد از سازمان محیط زیست مطالبه كنیم كه وضعیت كنونی چیست؟ و بدون مخفیكاری اطلاعات را در اختیار مردم و كارشناسان قرار دهند.»
انقراض و آمار یوزها
آیا یوزپلنگ در حال انقراض است یا وارد مرحله قطعی انقراض شده است؟ برخی معتقدند كه ایران به عنوان ماده یوز فعلا تنها شانس تكثیر و جلوگیری از انقراض یوز است آن هم در شرایطی كه بسیاری از كشورهای آسیایی از جمله هندوستان، افغانستان، عربستان، سوریه و كویت انقراض یوز را اعلام كردهاند. در ایران هم نابودی زیستگاهها و شكار یوزپلنگها و شكار بیرویه گلههای سمدار روند انقراض یوز را تندتر كرده است. براساس آخرین آمار مربوط به یوزهای بالغ و جدا از مادر كه مرتضی پورمیرزایی، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی شهریور ماه ارایه كرد در سه سال اخیر تعداد این یوزها به 13 فرد رسیده و از میان تولههای متولد شده، استقلال یا مرگ شش توله به اثبات نرسیده بنابراین همچنان ممكن است به آمار افزوده شود. براساس سرشماری سال ۱۴۰۰، جمعیت یوزها كمتر از ۳۰ فرد است و طبق آخرین مقاله علمی منتشر شده این عدد كمتر از ۴۰ فرد اعلام شده است. رجبعلی كارگر البته این موضوع را با توجه به وسعت 15 میلیون هكتاری زیستگاههای یوز و حدود 30 تا 40 دوربین در مناطق خاص مورد بررسی قرار میدهد: «تعداد اعلامی صرفا بر اساس تعداد محدود دوربینهای كاشته شده در توران است و ما در مناطق دیگر دوربین نداریم. پس تكلیف یك میلیون و 500 هزار هكتار دیگر چیست كه مستلزم 10 سال دوربینگذاری است.» با وجود این حرفها حسن اكبری، معاون محیط زیست طبیعی سازمان محیط زیست اسفند سال گذشته اعلام كرد: تنها دو سال برای نجات اینگونه از انقراض فرصت باقی است؛ فرصتی كه یكسال آن رفته و تنها یكسال دیگر آن باقی مانده است.
منبع: اعتماد