روایت‌ِ دست اول از مرحوم سید روح الله خاتمی

روایت‌ِ دست اول از مرحوم سید روح الله خاتمی

محمدرضاتابش در یادداشتی نوشت: نماد اخلاق اسلامی وتواضع بود.درجمعی که وارد می شد دراولین جایی که خالی می یافت ،می نشست.پیش سلام بود.

▪️همیشه در سالروز  درگذشت مرحوم آیت الله خاتمی مراسم یادبودی برگزار می گردید  و به این مناسبت شمه ای از فضیلتهای آن انسان وارسته و روحانیت اصیلِ مروجِ اسلام ناب محمدی بیان می شد.همانها که به نظرم چکیده آن  درپیام کوتاه  اما پرمحتوای امام (ره)در تسلیت درگذشت ایشان آمده وبه نظرم باید منشور روحانیت در این عصروعهد قرار گیرد.
▪️امسال ویروس بلاخیز و ویرانگر کرونا وقرمزشدن وضعیت اردکان، بزرگان خانواده  را به این تصمیم  رساند تا از مردم تقاضانمایند مراسم یادبودی برگزار نشود.
 ▪️پیرو صحبت ودرد دلی که عصری بایکی ازدوستان داشتم و ازمناقب وفضائل آقابحث شد  وتاثیری که امثال ایشان باگفتار وکردار خویش  در نرم کردن و گرایش دلهای مردم به انقلاب داشتند،سخن گفتیم، دغدغه ام رابیان نمودم که همواره ازاین حجم مشکلات کشور ومردم تاسف می خورم وخجلت ما ازاین وضعیت درپیشگاه مردم مضاعف است.یکی اینکه خود انقلابی بوده ایم و درصحنه ها وعرصه های تعیین کننده کم وبیش حضور داشته ایم وازطرف دیگر عالمان مجاهد روشنفکر پاک دست عملگرا و ..نظیر شهید صدوقی ومرحوم آیت الله خاتمی که مبلغ امام وانقلاب بوده اند در واقع به مردم ضمانت داده اند که این انفلاب دین ودنیای مردم راآبادخواهد کرد وبساط فقروفساد وتبعیض رابرخواهد چید وحکومت دادبنیادی را که امام علی(ع) نماد آن است مستقرخواهد کرد وایران ومردم شریف وعزیزش را با تکیه برمنابع عظیم مادی ومعنوی به قله عظمت،رفاه و افتخار خواهدرسانید.
 حجم فداکاری مردم و چشم بستن بر نارواییها وکژیها و جان ومال خویش را درطبق اخلاص قرار دادن و مصروف دستیابی به شعارها و وآرمانهای والای انقلاب کردن را که درنظر مجسم می سازم این شرمندگی دوگانه،افزون تر می شود  وقلبم را به درد می آورد.
 ▪️به مصلحت دانستم درایام سالروز درگذشت ایشان ازبیان نارواییهاونارساییها و علل شکل گیری آنها صرفنظرنمایم وتنها به بیان شمه ای ازفضائل آن انسان وارسته که نماد عملی والگوی راستین یک مسئول خداترس و مردمدار در جمهوری اسلامی بود،بپردازم و اگر انشاالله فرصت وتوفیقی دست داد درآینده مفصل تر  مصادیق را شرح خواهم داد.
 ▪️ما قبل ازانقلاب رادیو ترانزیستوری چوبی تنومندی داشتیم ومنزل اجاره ایمان در همسایگی آقاقرار داشت.چون روشنفکر واهل تحلیل اخبار ورخدادهای کشور وجهان بود هرروز صبح برای گوش دادن به اخبار رادیو پیک ایران و بی بی سی درمنزل ماحضور می یافتند.بله.تعجب نکنید، چون اهل تحلیل واطلاع از رخدادها ولو اززبان آنها که هیچ سنخیتی بامنظومه فکری ایشان نداشتند، بود.
 ▪️تقریبا از ابتدای انتشار روزنامه  اطلاعات در رژیم گذشته که برخی علما آنرا در زمره اوراق ضالّه می دانستند نسبت به آبونمان این روزنامه برای کتابخانه مزین به نام آیت الله فاضل اردکانی در حوزه علمیه اردکان اقدام کرد.
 ▪️اهل مطالعه بود وبرای سخنرانیهایش در مسجد و نمازجمعه وقت زیادی مصروف می کرد.
 ▪️تقریبا تمامی کتابهای مرحوم دکتر شریعتی و...راخوانده بود و نسبت به نقدهای آن گفتارهانیزمطالعه داشت.
 ▪️درشهرما به یمن وجود مرحوم آقا و افکار بلند  وروشنش پوشش همه زنها چادر بود وتقریبل همه مردم مقلد مرحوم امام بودند.
 ▪️در مراسم احیا وسخنرانیهای ایشان قبل انقلاب مسئولان و افرادی حضور می یافتند که به ظاهر قیافه وسلوکشان هیچ سنخیتی با دین  ودینداری نداشت.اما جاذبه ورفتارآن مرحوم پایشان را به مسجدومحراب باز می کرد.
 ▪️به ریا وتزویر پشت پا زده بود و ازتملق متنفر بود.
 ▪️نماد اخلاق اسلامی وتواضع بود.درجمعی که وارد می شد دراولین جایی که خالی می یافت ،می نشست.پیش سلام بود.
 به یاد دارم بعد ازحادثه ترور شهید صدوقی ۳مرتبه امام نمایندگانی رابرای قبول مسئولیت نمایندگی امام واسطه قرار دادند،بابی میلی وترس ازاینکه نتواند حق مطلب را درپیشگاه خداوند ومردم عمل کند،پذیرفت.تامدتها از اقامتگاه خویش در یزد مگر برای اقامه نمازجمعه خارج نمی شد.یک روز که علت راپرسیدم .گفتند:
 من از این نحوه خروج وتردد درمیان مردم با اسکورت و ترتیبات امنیتی شدیدا ابا دارم.مردم نباید مسئولان راتافته جدابافته ازخویش بدانند.به علاوه خاطره بدی از کودکی در ذهنم نقش بسته .وقتی  والی و نماینده حکومت به اردکان می آمد گذرگاهها را آب وجارو می زدند و جمعیت را برای عبور  آن مسئول به کنار می راندند مخصوصا به کودکان فشار وارد می شد و من ازهمان زمان از این نحوه تردد متنفرم.
 ▪️وقتی بعضی از شاگردانش که درمسندقضا قرار گرفته بودند،برای پرسش برخی احکام شرعی تلفنی از وی نظر میخواستند تاصحبت از اعدام ومصادره و...می شد،رخ در هم می کشید و توصیه می کردبه حرمت آبرو و حیات انسانها در اسلام توجه داشته باشند و از روی احساسات وکم علمی حکمی راصادر نکنند.
▪️این موضع ایشان درقبال مدیرکلی که اوایل انقلاب لیست اسامی افرادی را برای  پاکسازی جمعی از مدیران وکارکنان آن مجموعه به بهانه وابستگی به رژیم قبلی نزد ایشان آورده بود،مشهور است که پس از نگاهی سطحی به آن لیست گفته بودند:اسم دونفر را کم نوشته اید و آنگاه که مدیرکل بهت زده پرسیده بودماخیلی دقت کردیم.به نظرشما چه کسی ازقلم افتاده است وایشان بلا درنگ جواب داده بود من وخودت.  بااین دلایل وبهانه ها برای پاکسازی من وشماهم می توانیم درلیست قرارگیربم
 ▪️فقیهی جامع و عارفی سالک  ومعلم اخلاق وارسته ای بود که بر ادبیات عرب وهم ادبیات فارسی تسلط بالایی داشت واین باعث می شد سخنرانیها ونوشتارهایش بر دل نشیند و موزون ومتعادل باشد.
 ▪️بانسل نواندیش روحانیت علیرغم تفاوت سنی، قرابت فکری داشت.مرحوم علامه حکیمی،شهید بهشتی،شهید مطهری،مرحوم آیت الله منتظری،مرحوم آشتیانی،مرحوم حاج سید احمد آقا،اخوان محقق داماد،آشیخ مرتضی حایری،آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب که ایشان دربیان خاطرات خویش ازمرحوم آقا به این موضوع مفصل پرداخته اند.
 ▪️روحانی مبارزی بود که بی سروصدا تکالیف خویش را در حمایت از مجاهدین،زندانیان سیاسی و تبعید شدگان در رژیم گذشته انجام می داد ورسیدگی به خانواده های آنها را جزئی ازوظایف خویش می دانست.حتی زمانی که آیت الله خامنه ای در ایرانشهر تبعید بودند علیرغم کِبَرِ سن این مسافت طولانی را طی کرد تا عهد دوستی و هم وظیفه شرعی وانقلابی خویش را نسبت به ایشان که علاقه متقابل زیادی بین آنها حاکم بود به جا آورده باشد.
 ▪️در بیان مشکلات مردم و کژی هایی که از انقلابی گریهای تند وبی منطق حاصل می شد وکشور رادرتنگنا قرار می داد ومردم را ناراضی می نمود درجلسات با سران وخصوصا امام مودباته، وبامنطق اما بی پرده سخن می گفت.بعد از آخرین ملاقات طولانی ایشان با امام(ره)فرمان ۸ ماده ای آن بزرگوار صادر شد که مسئولان رابه فصل الخطاب قرار دادن قانون وپرهیز از رفتار خودسرانه وتند و...فرا خواندند.
 ▪️رفتارش با اقلیتها بسیار سنجیده ومحبت آمیز بود به نحوی که اغلب زرتشتیان اختلافات فیمابین خویش را  به ایشان احاله می دادند و حکمیت وی فصل الخطاب بود.از این رو درتشییع جنازه اش همپای مسلمانان پیکر پاکش رادر طی مسافت ده کیلومتری  ازمسجدملا اسماعیل تا دروازه قرآن روی دست تشییع کردند.
 ▪️به دیگران وظیفه ای راتحمیل نمی کرد.حتی سرسفره اگر آب می خواست به ماها هم که کودک و جوان بود یم ،نمی گفت برایم آب بیاوریدبلکه خود بلند می شد و پارچ آبی می آورد تا دیگران نیز بنوشند.درکار پخت و پز  و..به خانم(مادربزرگم)که نادره زنی باتقوا ومدیر بود کمک می کرد.
 ▪️در باغچه صدر آباد،درکار زراعت و آبیاری وزدن علفهای هرز وچیدن میوه ونگهداری گوسفند ومرغ و...مشارکت داشت.
 ▪️نسبت به مصرف بیت المال بی نهایت حساس بود.ریالی ازپول بیت المال راصرف زندگی وبچه هایش نکرد.
 -حتی وجه  خانه ای که درقم برای دایی بزرگم آسیدمحمد خریداری شد از پول فروش زمین مادر بزرگم‌ تامین گردید.
 --به دایی دوم آسیدعلی آقا برای شهریه ورودی دانشگاه حتی به خود اجازه نداد ازوجوه فراوان  بیت المال که نزدش بود قرض بگیرد.آن سال انار باغ رابه قیمت پایین ترپیش فروش کرد وهزینه ثبت نام وی را فراهم نمود.
▪️آموزه های اخلاقی راعملی ترویج می کرد.در بدو تاسیس چهاد سازندگی هم دوش جوانان و مردم در کشتزارها به دروی گندم می پرداخت.
▪️به یاد دارم درسالهای آخرجنگ که دشمن بی رحمانه از سلاحهای شیمیایی استفاده می کرد وجبهه هانیازبه تقویت نیروی انسانی داشت، وقتی پیام آیت الله خامنه ای رادرکسوت نماینده امام در شورایعالی دفاع مبنی برلزوم دعوت ازمردم برای گسیل به جبهه ها ملاحظه نمود.بااینکه بدلیل ابتلا به سرطان، خون به وی تزریق می شد،اطلاعیه دعوت ازمردم استان یزد برای حضور درجبهه را صادر کرد و درمان را نیمه تمام گذاشت و خود له جبهه شتافت ودر تیپ الغدیر یزد مستقر شد.
▪️.روزعید غدیر آیت الله خامنه ای درمقرتیپ حاضرشدند وضمن تشکر ازدعوت مردم،به حضورایشان بااین وضعیت جسمانی  درجبهه اعتراض نمودند.آقا گفتند برایم خوشایندنبود دراین موقعیت خطیر ازمردم بخواهم به جبهه هابشتابند و خود در یزد بمانم
▪️نسبت به مصرف بیت المال،اسراف و...سخت حساس بود. اگر برای حضور در جلسات خبرگان،شورای مرکزی ائمه جمعه و...ضرورت داشت به تهران بروند،چون خودروها برای انتقال ایشان درتهران باید ازیزد می رفتند،علیرغم کهولت سن اجازه نمی داد برای ایشان بلیط هواپیماتهیه شود.می گفت منهم به اتفاق مجموعه پاسداران باماشین می رویم. درطول مسیرطولانی هم یاقرآن می خواند یامطالعه می کرد.
▪️از مجموعه دفتری هاوپاسداران ایشان۵-۴نفر اردکانی بودیم که به یزد تردد داشتیم.گاهی جلسات تادیروقت طول می کشید.علیرغم علاقه ای که به همه داشت اگر چندنفربودیم که می خواستیم به اردکان بازگردیم اجازه می داد باماشین پیکان دفتر برویم والا بایدبه سه راه حکیمیان می رفتیم و ازآنجا  با تانکری اتوبوسی، کامیونی خود را به اردکان می رساندیم.
▪️درعید غدیر درمقرتیپ الغدیر وقتی عده ای از مسئولان کشوری که به دیدارایشان شتافته بودند ومطالبه عیدی به عنوان تبرک کردند وآقا گوش کری دادند،من جوان گفتم آقا ازیزد پول نو آورده ایم اما باز ایشان به روی خودنیاوردند وقتی شب همه رفتند وازایشان علت راجویا شدم.گفتند:(جُون.ِآقا این پولها را مردم یزد به چبهه ها هدیه کرده اندوپول شخصی من نیست که به نام خودم عیدی بدهم)فردای آن روز فرمانده تیپ را خواستند وگفتند اینها عیدی مردم استان یزد به رزمندگان است ،بین انهاتوزیع کنید
▪️نسبت به جوانان رفتارش فوق العاده محبت آمیز و جذاب بود.کودکان را درآغوش می گرفت وگرمی جمله(جُونِ آقا)ش شراشر وجود انسان رافرامی گرفت و تاسالهای جوانی وحتی کهولت حس می شد.
▪️برای زنان احترام فو ق العاده ای قائل بود.آنها را در انتخاب آزاد می گذاشت.اگر مطلبی را قابل ذکر می دانست بامحبت واحترام به آنها القامی کرد.دوتا ازخاله های من تحصیلات دانشگاهی داشتند.
▪️درفامیل مراوده وارتباط با انواع واقسام آدمها روحانی،مکلا،کم حجاب،باحجاب،ریش دار،بی ریش و...بدون کوچکترین تضییق وگلایه ای برقرار بود.البته شخصیت آن مرحوم به
گونه ای بود که همه احترام به عقائد وسلوک ایشان را واجب می دانستند.
▪️یک روز اوایل انقلاب به من گفتند:(آممد رضا اگر می خواهی ریش بگذاری درست بگذار.اگر می خواهی ریش بتراشی هم درست وسامون بتراش).
▪️مشکلات رابه مسئولان استان و کشور منتقل می کرد و ازمردم برای کمک به آنها ایتمداد می طلبید ولی هیچ دخالت اجرایی نداشت.
▪️رفتارش باتجار،بازرگانان،اصحاب صنعت و تولید تحکم آمیز نبود وحتی برای کمک به جبهه و  پشتیبانی ازجنگ و ...تحمیل برآنها رانمی پسندید.اما منش و رفتار احترام آمیزش به نحوی بود که یزد بالاترین کمکها را به جبهه ها و
رزمندگان داشت
▪️در عمل به وقف و رسیدگی به وضعیت نیازمندان دقت و وسواس عجیبی داشت.
▪️برای شهیدان وخانواده های آنها احترام و ارزش فوق العاده ای قائل بود و خود راموظف به سرکشی به خانواده ها و‌بازماندگان آنها ورفع مشکلاتشان می دانست.
▪️در عبادت و زهد ره صدساله را یک شبه طی کرده بود.شبهای ماه مبارک رمضان خواب چشمان  وی را در نمی ربود. تاهنگام اذان ورفتن به مسجد برای اقامه نماز جماعت صبح بیدار بود.یا به تلاوت قرآن و دعا می پرداخت یا برای پدر ومادر نماز می خواند وبخش عمده ای از آن را مصروف مطالعه می  کرد.
خدایش بیامرزد و روحش از رحمت واسعه الهی برخوردار باشد.
محمدرضاتابش-۱۴۰۰/۸/۵

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.