پشت به آفتاب؛ در حسرت انرژی های پاک
رکورد تولید گاز کشور شکسته شد

پشت به آفتاب؛ در حسرت انرژی های پاک

به نظر می رسد برای دریافت عمق تحولات جهانی در حوزه های انرژی و اینکه چرا نزدیک به ۸۰ درصد مباحث میزگردها و کارگاه‌های داووس ۲۰۲۴ ، حول محور IT و هوش مصنوعی است، ابتدا باید سایه جنگ وتحریم از کشور برای همیشه جدا شود. آن گاه می توان مسیری نو درانداخت و رو به آفتاب ایستاد و از سرچشمه اصلی سیراب شد.

وزیر نفت به تازگی  با اشاره به افزایش ۳۰ میلیون مترمکعبی تولید گاز در کشور گفته است " امروز ۸۵۵ میلیون مترمکعب گاز به شبکه سراسری کشور تزریق شده که این رقم بی‌سابقه بوده است."

ثبت این رکورد نشان می دهد، کشور بی اعتناء به تولید انرژی خورشیدی و در کل انرژی های تجدید پذیر، همچنان تخت گاز وابستگی شدیدی به انرژی های فسیلی دارد و حالا خبر رسیده است که در این زمینه یک رکورد بدست آمده است. "سرما سخت سوزان است" و می بایست از یک بعد به خاطر ثبت این رکورد خرسند بود و آن اینکه؛ تلاش مجموعه نیروهای انسانی در پالایشگاه های گاز کشور علیرغم تحریم های شدید، هر سال در راستای نیازمندی های کشور به افزایش تولید گاز منجر می شود واجازه نمی دهند کشور وارد یک بحرانی تازه تر حداقل در کوتاه مدت باشد.

اما هم زمان، حسرت های مهم تری نیز بر دل ما خواهد ماند و همه ما می دانیم این روش سیاست گذاری در حوزه انرژی در بلند مدت چه آسیب هایی به مملکت خواهد زد.
 
یکم: تشدید کاهش ذخائر فسیلی برای نسل های آینده
گفته می شودافزایش مصرف حامل های انرژی کار را به جایی رسانده که طبق پیش‌بینی کارشناسان به دلیل کاهش فشار از سال ۱۴۰۴ هر سال معادل یک فاز میدان پارس‌جنوبی را از دست خواهیم داد. وقتی تولیدگاز در میادین پارس جنوبی افت کند، یعنی اینکه سهم آیندگان نیز امروز برداشت کرده ایم و حتی به خود زحمت نداده ایم  از درآمد حاصل از این ذخائر برای نسل های بعد، سرمایه گذاری مهمی هم داشته باشیم. ما با این نگاه که  اگر ذخایر نفت و گاز خود را مصرف نکنیم، دیگر تا چند سال آینده مانند مصرف ذغال سنگ ارزش خود را از دست می دهد، با طمع و بی تدبیری همه آنچه می توانیم برداشت و مصرف می کنیم.
 
دوم: عدم سرمایه گذاری در حوزه انرژی کشور
منطقی بود حالا که با بی تدبیری، سهم آیندگان نیز امروز مصرف می کنیم، سرمایه گذاری های مهمی نیز در حوزه انرژی شاهد بودیم. مدیر برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران از نیاز به سرمایه‌گذاری حدود ۲۷۵ میلیارد دلار برای تولید نفت خام و گاز از سال ۱۴۰۳ تا افق سال ۱۴۲۰ سخن به میان آورده است. این حجم از سرمایه گذاری وجذب سرمایه در وضعیت کنونی وتحریم کشور کار راحتی نیست. برای این حجم از سرمایه گذاری می بایست نه تنها برجام حفظ می شد بلکه با سیاست ورزی واقعیت اندیشانه، همه دولت ها وساختار نظام با افتخار برجام را تقویت می کردند و نگاهی بلند مدت به منافع آن می داشتند.
 
سوم: عدم ارتباط با شرکت های عظیم انرژی و مشکل منابع
معاون اول دولت روحانی اخیرا گفته بود" آقایان کسی دلش برای رابطه با آمریکا لک نزده است! ما می گوییم مسائل مان را طوری با دنیا حل کنیم که چین و روسیه و اروپا با ما کار بکنند. ما به چند صد میلیارد دلار منابع نیاز داریم، این منابع باید از دنیا تامین شود.در سال ۹۵ که برجام داشتیم ۸۰ میلیارد دلار تفاهمنامه و قرارداد بین المللی امضا شد." امروز تقریبا می توان گفت هیچ شرکت مهمی حاضر نیست سرمایه خود را برای توسعه میادین نفت وگاز به ایران بیاورد. در این زمینه، کشور تنها یک دوره کوتاه طلایی در ابتدای دهه ۸۰، با حضور غول های انرژی جهان مانند توتال در پارس جنوبی تجربه کرد ودیگر تکرار نشد.
 
چهارم: فشار بر مردم برای کاهش مصرف
وزیر نفت اعتقاد دارد "با همت مردم در ایام سرد امسال، حدود ۱۱ درصد کاهش مصرف و در مجموع ۱۰ ماه، حدود ۵ درصد معادل حدود ۱۵ میلیون مترمکعب در روز کاهش مصرف داشته‌ایم." این در حالی است که مشکل اصلی زنجیره مصرف جای دیگری است. نمی توان به جزء طبقه ای از ثروتمندان، عموم مردم را که در سوز سرما تنها امکان موجود برای ادامه زندگی شان انرژی گاز است را برای کاهش مصرف زیر فشار گذاشت.کسری برق و گاز کشور در جای دیگری است؛ زیرا که سهم خانوارها در مصرف برق و گاز کشور به ترتیب حدود ۲۷ درصد و ۲۵ درصد بیش تر نیست.

درست است که در مجموع، خانوارهای ایرانی که یک چهارم گاز و برق کشور را مصرف می‌کنند، در استاندارد جهانی بعنوان یک مشترک پرمصرف محسوب می شوند اما چاره چیست؟ بخشی از آن به خاطر فقر و نبود امکانات مادی برای استفاده از سایر انرژی هاست.با تورم سرسام آور کنونی، خرید لوازم خانگی باکیفیت برای عموم جامعه ناممکن شده است و امکانات انرژی های خورشیدی هم در دسترس نیست و کلا سرمایه گذاری خاصی در این زمینه انجام نشده است.
 
پنجم: پشت به آفتاب در حسرت انرژی های پاک
آلمان وترکیه جمعیتی مشابه به ایران دارند. هر دو کشورهایی با دمایی به مراتب سردتر از ایران؛ اما مصرف انرژی فسیلی در آن کشورها بسیار پایین تر. دلیل آن چیست؟

گفته می شود" تولید انرژی‌های تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی و غیره) آلمان ۱۲۳ برابر ایران است. همچنین تولید برق آبی در آلمان دو برابر ایران و تولید برق هسته‌ای پنج برابر ایران و مصرف ذغال‌سنگ آلمان نیز ۲۹ برابر ایران است." پس کشور آلمان ازظرفیت های انرژی های تجدید پذیر به خوبی استفاده می کند و ما در حالی که از نظر سرزمینی و آفتاب تابان، شرایط مناسب تری نسبت به آلمان داریم، سرمایه گذاری چندانی در این حوزه صورت نگرفته است.

در واقع علت اصلی مصرف بالاتر گاز ایران از آلمان در این نکته است که اگر چه ظرفیت تنوع در انرژی تجدید پذیر ایران بسیار بیش تر از آلمان است؛ اما ۶۸ درصد کل مصرف انرژی کشور به گاز وابسته است.نمونه دیگر؛ ترکیه همسایه ایران با جمعیتی مشابه است. ایران پنج برابر ترکیه مصرف گاز دارد، اما از طرفی ترکیه ۳۵ برابر ایران تولید انرژی خورشیدی و بادی، ۹ برابر ایران تولید برق آبی و ۲۲ برابر ایران مصرف زغال‌سنگ دارد. نتیجه اینکه، آلمان و ترکیه با اقتصادی چند برابر ایران و با جمعیتی مشابه، مصرف انرژی یکسانی با ایران دارند.
 
نتیجه:
این که ایران سومین تولیدکننده بزرگ گاز جهان است و با این همه باز هم با کسری گاز مواجه است، به طنز تلخی می ماند که در کم تر کشوری می توان شاهد آن بود. علت اصلی آن نیز می توان در عدم سرمایه گذاری و توسعه دیگر انواع انرژی های دیگر دانست.تحریم ها از یک سو و مدیریت ناکارآمد از سویی دیگر، آن قدر برای کشور گران تمام شده است که حتی با داشتن ثروت عطیم گاز، زمستان که از راه می رسد در اضطراب کمبود آن هستیم. گفته می شود ایران سالانه ۲۴۰ میلیارد متر مکعب مصرف گاز دارد که تقریبا معادل ۶۰ درصد مصرف گاز ۲۷ عضو اتحادیه اروپا و تقریبا یک چهارم قاره اروپا است. چرا ما باید به قدر ۶۰ درصد ۲۷ عضو اتحادیه اروپا گاز مصرف کنیم؟

این میزان مصرف گاز ایران تنها متوجه شهروندان نیست؛ بلکه آمارهای آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد که سالانه ۲۵ میلیارد متر مکعب از گاز تولیدی ایران در مرحله تولید، انتقال و توزیع تلف می‌شود.از طرفی یک سوم گاز مصرفی ایران در نیروگاه‌ها استفاده می‌شود و به خاطر راندمان پایین نیروگاه‌ها، بخش قابل توجهی از گاز تحویلی در پروسه تبدیل به برق تلف می‌شود.

این شیوه حکم رانی و سیاست گذاری در مصرف مهم ترین منبع انرژی کشور تا کی باید ادامه داشته باشد و چرا استفاده از خورشید تابان بعنوان منبع ای مهم تر و پاک تر همچنان در سایه بی تدبیری مغفول مانده است؟ اساسا وضعیت منابع طبیعی کشور چقدر مورد دغدغه جدی مسئولان است ؟

رهبران جهان در حالی که برنامه ریزی های گسترده ای در حوزه های انرژی طی سال های گذشته داشته اند؛ اما همچنان رخدادهای شدید آب و هوایی ( extreme weather events)  بعنوان مخاطرات جدی دو سال آینده و "کمبودهای منابع طبیعی" بعنوان دیگر مخاطره جدی ۱۰ سال آینده بشریت ، در پنجاه و چهارمین اجلاس داوُس سوئیس مورد توجه خود قرار داده اند. ما در کجای این داستان قرار داریم و تا کی باید در عطش چند دلارسرمایه گذاری ورقابت های کشورهای همسایه باشیم؟ کافی است تحولات کشورهای عربی در حوزه های انرژی، توسعه انرژی خورشیدی و بادی و تغییرات آب و هوایی را طی چند سال گذشته ببینیم.

دکتر سریع القلم طی گزارشی که از اجلاس داووس به رسانه ها داده است، در این زمینه می نویسد"با توجه به گرم شدن درجه هوا در منطقۀ عربی خلیج فارس طی دو دهۀ آینده، این دولت‌ها با ایجاد رقابت میان شرکت‌ها به ارائه روش‌های مقابله با گرما از طریق هوش مصنوعی مبادرت ورزیده‌اند. اگر هوش مصنوعی در یک کشور رایج نشود، عملاً حکمرانی سنتی بوده و از کوران تحولات بین المللی عقب می‌ماند."

به نظر می رسد برای دریافت عمق تحولات جهانی در حوزه های انرژی و اینکه چرا نزدیک به ۸۰ درصد مباحث میزگردها و کارگاه‌های داووس ۲۰۲۴ ، حول محور it و هوش مصنوعی است، ابتدا باید سایه جنگ وتحریم از کشور برای همیشه جدا شود. آن گاه می توان مسیری نو درانداخت و رو به آفتاب ایستاد و از سرچشمه اصلی سیراب شد. اگر غیر از این باشد ما در حسرت پیشرفت سایر ملل خواهیم ماند و آن چنان که در مرثیه احمد شاملو آمده است" ... همچنان دوره می کنیم شب را و روز را  هنوز را..."
منبع: عصر ایران

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.