به امید قهرمانی یوزها
تسویه‌حساب‌های سیاسی و جام ملت‌ها

به امید قهرمانی یوزها

اگر از دست فرمان اداره كشور ناراضی هستید، بدانید نتیجه نگرفتن تیم كلی كوچك‌ترین تغییری در تغییر دست فرمان نخواهد داشت. تیم ملی را تنها نگذارید؛ به امید قهرمانی تیم ملی ایران در جام ملت‌های آسیا.

نوشتن این متن سخت است. اینكه مجبور باشیم در روزی كه بازی‌های تیم ملی كشورمان در جام ملت‌های آسیا شروع می‌شود از همه بخواهیم حمایت كنند، باید پیش‌فرض باشد اما متاسفانه نیست. آدم هر لحظه از خودش سوال می‌كند چرا باید روز شروع بازی‌های تیم ملی به جای چسباندن آمپر هیجان به سقف از چنین چیزهای ناامیدكننده‌ای حرف زد.

ولی باید گفت و واكاوی كرد چون حقیقت دارد. این را نمی‌شود مثل آشغال جارو كرد زیر فرش به خیال اینكه همه ‌چیز تمام شد. یادم هست روز قبل از بازی تیم‌ ملی ایران مقابل امریكا در جام جهانی با تعداد بسیار زیادی از كارشناسان و پیشكسوتان حرف زدم كه بیایند در مورد تیم ملی حرف بزنند و حمایت كنند. بسیاری از آنها كه معمولا هم زیاد با روزنامه اعتماد حرف می‌زنند پیام دادند بهتر است در شرایط فعلی صحبت نكنیم یا الان اگر حرفی بزنیم دردسر می‌شود. من می‌خواستم با اموجی چشم‌های گرد شده از آنها سوال كنم چرا؟ ولی پشیمان شدم، چون دلیلش را می‌دانستم. بعد از بازی هم كه همه دیدیم چه اتفاقی افتاد. باخت ایران عده‌ای را به خیابان كشید و صدای بوق شهر را برداشت.
هنوز بعد از گذشت بیش از یك سال شب بازی ایران و امریكا در جام جهانی 2022 یكی از بزرگ‌ترین علامت سوال‌های من در زندگی است. نه فقط من كه خیلی‌ها. همین چند روز پیش با محمد دادكان، رییس اسبق فدراسیون فوتبال مصاحبه‌ كردم و ایشان همین سوال مرا به شكل دیگری پرسید: «چه كردید با مردم كه بعد از باخت تیم ملی مقابل امریكا  بوق می‌زدند؟»
یك سال تمام تصمیم‌‌سازان و تصمیم‌گیران، صداوسیما، فدراسیون فوتبال، سایر نهادهای فرهنگی و ورزشی فرصت داشتند رابطه خراب شده میان تیم ملی و مردم را ترمیم كنند. اما مثل همیشه همه‌چیز را به گذر زمان محول كردند. با خودشان گفتند زمان می‌گذرد و همه‌چیز درست می‌شود. حالا زمان گذشته و می‌بینیم هیچ چیز درست نشده. به همین خاطر علیرضا جهانبخش كاپیتان تیم ملی مصاحبه كرد و گفت این روزها هر كس در نقد تیم ملی چیزی بگوید می‌شود قهرمان! یا وریا غفوری كه به درستی اشاره كرد عده‌ای مردم را مقابل تیم ملی قرار دادند. اینها و هزاران چیز مگوی دیگر باید در حد فاصل جام جهانی و جام ملت‌ها حل می‌شد یا حداقل در موردش بحث صورت می‌گرفت كه این اتفاق نیفتاد. آنها كه باید كاری می‌كردند گفتند همه‌چیز گل و بلبل است ولی حتی در صحبت‌های سرمربی تیم ملی كه مدام می‌خواست تاكید كند این تیم، تیم مردم است نه دولت و چهره‌های سیاسی هم پیدا بود كه یك جای كار می‌لنگد.
به هر ترتیب ما به اولین بازی تیم ملی رسیدیم. امروز یوزها در اجوكیشین سیتی در نخستین بازی خود مقابل فلسطین به میدان می‌روند. دیداری كه احتمالا از لحاظ فنی مشكلی برای ما ایجاد نمی‌كند ولی می‌تواند تبدیل به یك نقطه شروع مناسب شود.
نقطه‌ شروع مناسب برای اینكه بدانیم تیم ملی نباید تبدیل به محل تسویه‌‌حساب‌های سیاسی شود، چراكه اصلا سودی ندارد. آنهایی كه به دلایلی نظیر مشكل با مقامات و دولت و حاكمیت می‌گویند امیدواریم تیم ملی نتیجه نگیرد از خودشان بپرسند باخت تیم ملی چه كمكی به اهداف‌شان می‌كند؟ آنهایی كه با قلعه‌نویی یا با برخی رفتارهای ملی‌پوشان مشكل دارند چی؟ باخت قلعه‌نویی یا گل نزدن فلان بازیكن چه تاثیری دارد؟ ساختار فوتبال ایران عوض می‌شود؟ حتما نه! از آن طرف آنهایی كه می‌خواهند موفقیت تیم ملی را تبدیل به دستاورد سیاسی هم كنند باید بدانند كه این احمقانه‌ترین كار ممكن است. فردا كه نه، ساعتی بعد از قهرمانی احتمالی تیم ملی در جام ملت‌ها هنوز مردم در خرید گوشت مشكل خواهند داشت و قیمت هر متر آپارتمان سر به آسمان می‌ساید. هنوز دعواهای سیاسی و مشكلات امنیتی اجتماعی سر جای خودشان باقی هستند و هنوز آلودگی هوا در حال گرفتن قربانی است. نتیجه گرفتن یا نگرفتن تیم ملی برای آنها كه دنبال بهره‌برداری سیاسی هستند چیزی جز یك «خنك شدن دل» به دنبال ندارد.
تنها چیزی كه باقی می‌ماند یك درخواست است. آنهایی كه به قول وریا غفوری تیم ملی را مقابل مردم قرار دادند و بعد فكر كردند زمان همه‌چیز را حل می‌كند كه هیچ! تكلیف‌شان روشن است. آنهایی كه دنبال سود سیاسی از نتیجه نگرفتن تیم ملی هستند هم همین‌طور. اما اگر شما فوتبالی هستید و به هر دلیلی در یك سال گذشته با تیم ملی قهر كردید به این فكر كنید كه تنها چیزی كه در تاریخ باقی می‌ماند نتیجه تیم ملی است. اگر قهرمان شویم این قهرمانی است كه در صفحات تاریخ درج می‌شود. اگر نتیجه نگیریم این شكست‌مان است كه دیگر با هیچ اسیدی از هیچ جا پاك نمی‌شود. 20 سال بعد، 30 سال بعد كسی یادش نمی‌ماند شرایط چه بود و چه شد كه اوضاع جور دیگری رقم خورد؛ پس می‌توان درخواست كرد از همه شما كه دوباره تمام‌قد پشت تیم ملی باشید. فارغ از گرایش‌های سیاسی، مشكلات اجتماعی، تسویه‌‌‌حساب‌های سیاسی. موفقیت تیم ملی به نام كشور ایران تمام می‌شود و خدای نكرده شكست آن‌هم همین‌طور. اگر با فلان چهره سیاسی مشكل دارید، اگر از مهدی تاج، امیر قلعه‌نویی و برخی بازیكنان تیم ملی خوش‌تان نمی‌آید، بدانید تیم ملی فراتر از این افراد است. اینها چه خوب، چه بد می‌آیند و می‌روند و آنچه می‌ماند پیراهن تیم ملی است. اگر از دست فرمان اداره كشور ناراضی هستید، بدانید نتیجه نگرفتن تیم كلی كوچك‌ترین تغییری در تغییر دست فرمان نخواهد داشت. تیم ملی را تنها نگذارید؛  به امید قهرمانی تیم  ملی ایران  در جام  ملت‌های  آسیا.

منبع: اعتماد

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.