در صورت شکست مذاکرات با ایران آمریکا چه کار کند؟

در صورت شکست مذاکرات با ایران آمریکا چه کار کند؟

این وضعیت دهه ۱۹۷۰ میلادی را به یاد می‌آورد زمانی که «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور ایالات متحده امنیت خاورمیانه را به شاه مخلوع ایران واگذار کرد. به همین ترتیب، دولت بایدن در واقع وظیفه مهار ایران را به اسرائیل واگذار می‌کند. این یک رویکرد مخاطره‌آمیز است.

سفر «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به خاورمیانه در لحظه‌ای حساس انجام می‌شود. آخرین تلاش برای احیای مذاکرات متوقف شده بین ایالات متحده و ایران در مورد بازگرداندن برنامه برجام در حال انجام است توافقی که هدف آن جلوگیری از توانایی ایران در دستیابی به سلاح هسته‌ای است. از زمان آخرین دور مذاکرات در وین، تهران برنامه خود را تسریع کرده و به زودی به یک کشور در آستانه ساخت سلاح اتمی تبدیل خواهد شد.
زمانی که آژانس بین المللی انرژی اتمی ناظر هسته‌ای سازمان ملل آن کشور را به دلیل‌عدم همکاری با بازرسان محکوم کرد، دولت ایران نظارت آژانس بر برنامه هسته‌ای خود را بیش‌تر محدود ساخت و از تاسیسات جدید غنی‌سازی پیشرفته زیرزمینی خبر داد.

با این وجود، اسرائیل مدت هاست که وعده داده ایران مجهز به سلاح هسته‌ای را تحمل نخواهد کرد و خارج از نهادهای چندجانبه برای تحقق این هدف تلاش می‌کند. اسرائیل دانشمندان و مقام‌های نظامی ایرانی را ترور کرده است. آن کشور حملات هوایی را علیه اهداف ایرانی در سوریه انجام داده و قابلیت‌های حمله خود را احتمالا برای آماده‌سازی حملات جدید به سایت‌های هسته‌ای و تاسیسات نظامی ایران افزایش داده است. با حمایت آمریکا، اسرائیلی‌ها هم چنین به دنبال سازماندهی تعدادی از کشورهای عربی در یک اتحاد نظامی علیه ایران هستند.

بر اساس گزارش «وال استریت ژورنال» مقام‌های امریکایی در ماه مارس گذشته با مقام‌های امنیتی مصر، اسرائیل، اردن، قطر، بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی جلسه‌ای برای ادغام سیستم‌های اشتراک اطلاعات و دفاع هوایی به منظور مقابله با تهدیدات هوایی از سوی ایران داشته اند.

این تحولات برنامه‌های واشنگتن را برای خاورمیانه برهم می‌زند. دولت بایدن استدلال کرده که احیای برجام بهترین راه برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران است. با این وجود، به نظر می‌رسد در صورت‌عدم موفقیت حصول توافق هسته‌ای با ایران دولت بایدن آماده اتخاذ رویکرد فعلی اسرائیل برای مهار ایران است. این امر مستلزم سفت شدن بیشتر حلقه اقتصادی دور گردن ایران از طریق خارج ساختن آن کشور از بازار نفت است و این بدان معناست که ایالات متحده از اسرائیل در انجام حملات در داخل ایران و در تلاش برای ایجاد ائتلافی از کشورهای عربی به منظور مهار تهران حمایت خواهد کرد.

نکته دوم درباره اصل کارکرد جدید برای توافق ابراهیم است دستاورد سیاست خارجی دولت ترامپ که باعث همکاری اسرائیل با بحرین، مراکش، سودان و امارات متحده شد که به‌عنوان یک بلوک ضد ایرانی قلمداد می‌شود. لازم به گفتن نیست که این توافق‌ها ممکن است به یک پیمان دفاعی نظامی کارآمد تبدیل شوند که توسط ایالات متحده حمایت می‌شود.

این وضعیت دهه ۱۹۷۰ میلادی را به یاد می‌آورد زمانی که «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور وقت ایالات متحده امنیت خاورمیانه را به شاه مخلوع ایران واگذار کرد. به همین ترتیب، دولت بایدن در واقع وظیفه مهار ایران را به اسرائیل واگذار می‌کند. این یک رویکرد مخاطره‌آمیز است: برخلاف حدود ۵۰ سال پیش این بار پلیس تعیین شده توسط ایالات متحده برای منطقه تلاش نمی‌کند از درگیری اجتناب کند بلکه بازیگری منطقه‌ای است که به وضوح برای تشدید تنش فشار می‌آورد.

واشنگتن باید راهبرد متفاوتی اتخاذ کند راهبردی با هدف جلوگیری از درگیری با ترکیب امنیت منطقه‌ای تقویت شده با تشویق روابط دیپلماتیک قوی‌تر بین ایران و کشورهای عربی یکی از معدود مواردی که می‌تواند به کاهش تنش‌های فزاینده در خاورمیانه کمک کند.
اختاپوس اسرائیلی

اسرائیل مدت هاست که وعده داده اجازه نخواهد داد ایران به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شود. «نفتالی بنت» نخست وزیر مستعفی اسرائیل معتقد بود که بازگشت به توافق هسته‌ای به ایران منابع بیشتری برای پیگیری جاه طلبی‌های هسته‌ای و منطقه‌ای خود می‌دهد. با این وجود، بنت برخلاف «بنیامین نتانیاهو» سلف خود زمان کمی را صرف کارزار انتخاباتی علیه توافق کرد و در عوض تلاش‌ها را به جای تخریب و ضربه زدن به برنامه هسته‌ای ایران صرف تضعیف ایران کرده است.

در اوایل ژوئن، به دنبال انتقاد رسمی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از دولت ایران به دلیل‌عدم همکاری با بازرسان هسته‌ای بنت به کنست (پارلمان اسرائیل) گفت: «روزهای مصونیت که در آن ایران به اسرائیل حمله می‌کند و تروریسم را از طریق نیروهای نیابتی‌اش در منطقه گسترش می‌دهد، اما آسیبی نمی‌بیند به اتمام رسیده است».

بنت استراتژی به اصطلاح اختاپوسی را علیه ایران به اجرا گذاشت. این استراتژی شامل خرابکاری، ترور، جنگ سایبری، و حملات به پرسنل و زیرساخت‌های نظامی ایران و هم چنین متحدانش در عراق، لبنان و سوریه بود. رویکرد جدید که فراتر از هدف قرار دادن تاسیسات هسته‌ای و با تمرکز بیش‌تر بر خود نظام سیاسی ایران است نسبت به کارزارهای پیشین اسرائیل کمتر قابل پیش بینی، تهاجمی‌تر و پیچیده‌تر بوده است.

برای مثال، در هفته‌های اخیر اسرائیل اهداف ترور خود را فراتر از اهداف مرتبط با برنامه هسته‌ای گسترش داده به ویژه زمانی که ماموران موساد ظاهرا یک سرهنگ ایرانی را در تهران ترور کردند. این یک حادثه مجزا نبود: اخیرا گزارش‌های زیادی از مرگ‌های مرموز و انفجارهای مشکوک و حوادث صنعتی گزارش شده اند.

برای استراتژی بنت، ایجاد توانایی‌های اسرائیل در مرزهای ایران بسیار مهم است. به گفته منابع منطقه‌ای عملیات خرابکاری و ترور اسرائیل در داخل ایران متکی به پایگاه‌های آن کشور در جمهوری آذربایجان است که در شمال با ایران مرز مشترک دارد و در اقلیم کردستان عراق که از غرب با ایران هم مرز است.

بنت هم چنین امیدوار بود که توافق نامه ابراهیم وزنه تعادل منطقه‌ای در برابر جمهوری اسلامی فراهم کند. این توافق نامه از طریق ترتیبات امنیتی با بحرین و امارات متحده عربی که رهبران آن در بسیاری از نگرانی‌های اسرائیل در مورد جاه طلبی‌های هسته‌ای و منطقه‌ای تهران سهیم هستند دسترسی اسرائیل به خلیج فارس را گسترش داده است.

این کشور اکنون در حال انعقاد قراردادهای تجارت آزاد با امارات متحده عربی و هم چنین تامین سیستم‌های پیشرفته دفاع هوایی، رادارها و فناوری سایبری برای متحدان خود در خلیج فارس است. واشنگتن هم چنین مصر و اردن را تشویق می‌کند تا روابط امنیتی با اسرائیل را تعمیق بخشند و از تلاش‌ها برای وارد کردن عربستان سعودی به توافق برای تحکیم یک محور عربی به منظور مهار ایران حمایت می‌کند. این موضوع احتمالا زمانی در دستور کار قرار خواهد گرفت که بایدن با همتایان سعودی خود در سفر خود به خاورمیانه صحبت کند.
بازی طولانی ایران

در حالی که اسرائیل در حال حمله است ایران به دنبال خرید زمان است. با اجتناب از رویارویی مستقیم با اسرائیل، تهران می‌تواند برنامه هسته‌ای خود را تقویت کرده و به تقویت برنامه موشکی و پهپادی‌اش بپردازد و توانایی‌های نظامی خود را در عراق، لبنان، سوریه و یمن گسترش دهد.

مقام‌های ایرانی هم چنین معتقدند که اگر اسرائیل موفق شود تهران را به یک درگیری بزرگتر بکشاند دولت بایدن مجبور به مداخله نظامی خواهد شد. علاوه بر این، تشدید خصومت‌ها این احتمال را افزایش می‌دهد که کشورهای عربی بیش‌تری نقش خود را به اسرائیل بسپارند.

گفته می‌شود ایران بیش‌تر از طریق گروه‌های نیابتی نزدیک به خود مانند حماس و حزب الله به اسرائیل حمله می‌کند. طی چند ماه گذشته، حزب‌الله یک پهپاد را در داخل خاک اسرائیل به پرواز درآورد شبه نظامیان عراقی همسو با ایران ظاهرا یک حمله سایبری به فرودگاه اصلی اسرائیل انجام دادند و حماس موشک‌هایی را به سمت هواپیماهای اسرائیلی پرتاب کرد. ایران هم چنین تمایل فزاینده‌ای برای هدف قرار دادن پایگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل در نزدیکی مرزهای خود و افزایش هزینه‌ها برای کشورهایی که عملیات اسرائیل علیه ایران را تسهیل می‌کنند از خود نشان داده است.

این امر به ویژه زمانی صادق است که اسرائیل اعضای نهادی خاص در ایران را هدف قرار داده است. پس از آن که حملات هوایی اسرائیل به جانباختن دو فرمانده ایرانی در سوریه و حمله پهپادهای اسرائیلی از خاک اقلیم کردستان در عراق منجر به تخریب یک مرکز نظامی در غرب ایران شد تهران تمرینات نظامی در مرزهای خود با جمهوری آذربایجان انجام داد و به اهدافی در کردستان عراق حمله کرد از جمله یک مورد ادعایی که اعلام نمود پایگاه موساد بوده است.

تهران همچنین متحدان عراقی خود را برای تصویب قانونی که عادی‌سازی روابط با اسرائیل را جرم انگاری می‌کند تحت فشار قرار داده است. این قانون که در متن خود مبهم است قصد دارد عراق را از حوزه نفوذ در حال گسترش اسرائیل دور نگه دارد و هم چنین، دولت نیمه خودمختار منطقه کردستان را برای کاهش همکاری خود با اسرائیل تحت فشار قرار دهد.

این اقدامات در اسرائیل با بی‌اعتنایی همراه نبوده اند. پس از حمله اسرائیل به فرودگاه بین المللی دمشق، دولت اسرائیل به شهروندان خود توصیه کرد از ترکیه مقصد گردشگری محبوب در میان شهروندان‌اش دوری کنند، زیرا نگران آن است که ایران قصد داشته باشد با حمله به اتباع اسرائیلی تلافی کند.
مسیر رو به جلو

در هفته‌های آینده، تعامل ایالات متحده برای جلوگیری از خارج شدن از کنترل جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل بسیار مهم خواهد بود. تشدید حملات توسط اسرائیل و نیروهای نیابتی ایران می‌تواند به یک رویارویی بزرگ‌تر انفجاری منجر شود و تنش‌ها را از شام تا شبه جزیره عربستان شعله‌ور سازد.

این وضعیت می‌تواند بحران‌های سیاسی در عراق و لبنان را طولانی کند. در آن صورت، آتش بس شکننده بین انصارالله تحت حمایت ایران و نیروهای تحت رهبری عربستان سعودی در یمن از مسیر خارج خواهد شد. این وضعیت حتی می‌تواند درگیری در سوریه را دوباره شعله‌ور سازد. ایالات متحده را در زمانی که می‌خواهد روی روسیه و چین تمرکز کند به عقب خواهد راند تا به مسائل منطقه خاورمیانه بپردازد.

برای اجتناب از این نتایج، دولت بایدن باید برای اسرائیل خطوط قرمز تعیین کند و بر محدودیت حملات تحریک‌آمیز پافشاری نماید. ایالات متحده هم چنین باید استراتژی‌ای به منظور ثبات خاورمیانه ترسیم کند که صرفا مبتنی بر مهار و رویارویی با ایران یا تضمین کاهش کوتاه مدت قیمت نفت نباشد بلکه باید چارچوبی پایدار برای جلوگیری از درگیری ایجاد کند. موثرترین راه برای انجام این کار انعقاد یک توافق هسته‌ای جدید با ایران است.

مطمئنا یک توافق نه آن قدر پیش خواهد رفت که اسرائیل را راضی کند و نه فعالیت‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای نیابتی آن را در منطقه تعطیل خواهد کرد. با این وجود، برنامه هسته‌ای ایران را به گونه‌ای حفظ خواهد کرد که اقدام فوری اسرائیل را غیرضروری سازد. این احتمال اقدامات تلافی جویانه ایران در منطقه از جمله علیه نفتکش‌ها و تاسیسات نفتی را که می‌تواند بازارهای انرژی جهان را متلاطم کند کاهش می‌دهد.

پیشرفت در این زمینه می‌تواند روابط ایران با همسایگان‌اش در خلیج فارس را نیز متحول سازد. تهران تلاش کرده روابط خود را با کویت، عمان و قطر تقویت کند. ایران هم چنین مشتاق بهبود روابط با ریاض و ابوظبی بوده است. پس از پنج دور مذاکرات ایران و عربستان سعودی، آتش بس در یمن اکنون وارد سومین ماه خود شده است. توافق هسته‌ای به این ابتکار عمل انگیزه می‌بخشد. در مقابل، تحریم‌های بیش‌تر و حمله اسرائیل علیه برنامه هسته‌ای ایران احتمالا تهران را در مسیر خود متوقف می‌کند و منطقه را در مسیری خطرناک قرار می‌دهد.

حتی بدون توافق هسته‌ای تعامل بیش‌تر اعراب و ایران می‌تواند به عنوان ترمزی برای فعالیت‌های منطقه‌ای تهاجمی‌تر ایران عمل کند. با این وجود، این تنها در صورتی است که یک مسیر واقعی برای بهبود روابط اعراب و ایران وجود داشته باشد. اگرچه سلطان نشین‌های خلیج فارس از ایران می‌ترسند و روابط امنیتی خود را با اسرائیل تعمیق بخشیده اند، اما خواهان جنگ بین ایران و اسرائیل نیستند.

کشورهای عربی خواهان حفاظت از امنیت اسرائیل هستند، اما بیم آن را دارند که در یک رویارویی آسیب جانبی درگیری به آنان وارد شود. کشورهای خلیج فارس به پایان دادن به درگیری‌های منطقه‌ای به ویژه در یمن علاقه‌مند هستند. بقای آتش بس کنونی در آن کشور مستلزم ادامه گفت وگوی عربستان و ایران جدا از سرنوشت توافق هسته‌ای است.

فشار فزاینده برای روابط دیپلماتیک قوی‌تر بین ایران و همسایگان عرب آن کشور فرصتی برای واشنگتن به منظور تغییر جهت دهی امنیت منطقه فراهم می‌سازد. واشنگتن با همکاری نزدیک با کشورهای عربی نه تنها امضاکنندگان توافق نامه ابراهیم بلکه با کشورهایی که منافع خاصی در امنیت خلیج فارس و دریای سرخ دارند، می‌تواند حمایت گسترده‌تری برای کنترل تشدید تنش بین اسرائیل و ایران ایجاد کند. این امر باید ضرورت مهار نظامی ایران را با تشویق دیپلماسی منطقه‌ای برای تاثیرگذاری بر رفتار آن همراه سازد.

اسرائیل اعراب را برای پیوستن به یک چتر امنیتی ضد ایران تشویق می‌کند. ایران دلایل زیادی برای منصرف کردن اعراب از این اقدام دارد. کشورهای عربی می‌توانند از این اهرم برای تشویق هر دو کشور ایران و اسرائیل برای دست کشیدن از تحریکات مخاطره‌آمیز و کنترل جنگ در سایه خود استفاده کنند. بایدن باید از سفر خود به منطقه برای تشویق آنان به انجام این کار استفاده کند.

نویسنده: ولی نصر متفکر سیاسی و مفسر مسائل بین المللی و از اساتید شناخته شده مسائل خاورمیانه در غرب است. او رئیس مدرسه مطالعات بین‌المللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز و مشاور «ریچارد هولبروک» دیپلمات ارشد امریکایی در امور پاکستان و افغانستان در کابینه اوباما بوده است.

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.