اول. کشاورزی با زیربخشهایی مانند زراعت، باغبانی، دامداری، مرغداری، شیلات و... از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور است و نقش آن در تأمین امنیت غذایی، توسعه و ثبات اقتصادی، ایجاد اشتغال، حفظ منابع طبیعی، توسعه پایدار، رفاه اجتماعی و رشد اقتصاد ملی انکارناشدنی است. توسعه بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن ضمن بهبود وضعیت اقتصادی کشور و ارتقای توان معیشتی کشاورزان به کاهش شکاف درآمدی بین خانوارهای شهری و روستایی کمک خواهد کرد. کشور ایران دارای توان بالقوه منابع طبیعی و تنوع گسترده آبوهوایی و اقلیمی (مانند خاک، ارتفاع از سطح دریا، بارش، نور و...) برای کشاورزی است. کشاورزی با رشد خود زمینه کاهش فقر، تولید ثروت، ایجاد اشتغال، ارزآوری و توسعه صنایع را بههمراه خواهد داشت. کشاورزی وابستگی بالایی به پارامترهای محیطی دارد و شرایط آبوهوایی و اقلیمی تعیینکننده اصلی مکان، منابع تولید و بهرهوری فعالیتهای کشاورزی است.
دوم. تغییر اقلیم و خشکسالی واقعیت امروز و آینده ایران است. بحرانی که باید آن را بزرگترین چالش حال حاضر و آینده کشاورزی ایران و جهان معرفی کرد؛ بحرانی که توسعه کشاورزی را با مشکلاتی جدی روبهرو خواهد کرد. كشاورزی بهدلیل برهمکنش گسترده و مستقیم با شرایط آبوهوایی، تأثیر معنیداری از پدیده تغییر اقلیم میپذیرد و در برابر آن بسیار آسیبپذیر است. کوچکترین تغییر در اقلیم، پیامدهای ویژهای بر امنیت غذایی و کشاورزی بر جای خواهد گذاشت. تغییرات اقلیمی از طریق تغییر در میانگین شاخصهای محیطی مانند بارش، دما، دسترسی به منابع آب سطحی و زیرزمینی و با ایجاد رویدادهای مخربی مانند سیل و بحران آب میتواند تأثیرات منفی بسیاری بر کشاورزی داشته باشد.
سوم. افزایش فراوانی وقوع پدیدههای مخرب جوی- اقلیمی در ایران نشانهای از بروز تغییر اقلیم است و اثرات مهمی بر کشاورزی ایران مانند کاهش فعالیت و درآمد در بخش کشاورزی به دلیل گسترش بحران آب را بههمراه داشته است. خسارات ناشی از تغییرات اقلیمی و خشکسالی بر کشاورزی شامل اثرات مستقیم اقتصادی (کاهش تولید محصولات کشاورزی و دامپروری) زیستمحیطی (کاهش کمیت و کیفیت منابع آبی و خاکی) و اجتماعی (حاشیهنشینی و مهاجرت) است. تغییر اقلیم تنگدستی آبی کشاورزی را افزایش داده و از بهرهوری تولید کاسته و میتواند مراحل کاشت و زمان کاشت یک گیاه را جابهجا کند. افزایش سیلاب، افزایش تبخیر و تعرق، افزایش دمای متوسط کشور، کاهش 20 درصدی میزان بارش و تغییرهای الگوهای اقلیمی به ما هشدار میدهند که بحران آبی ایران در آینده جدیتر خواهد شد. بهطور خلاصه تغییر اقلیم میتواند کشاورزی شکننده و بحرانزده ایران را بیش از پیش دستخوش آسیب کند.
چهارم. کشاورزی ما برای حفاظت از خود و معیشت کشاورزان در مقابل تأثیرات نوسانها و تغییرهای اقلیمی نیازمند اعمال اصلاحات سازگارانه است. سازگاری شامل مجموعه اقداماتی است که انسان در پاسخ به طبیعت با پیشبینی تغییرات اقلیمی انجام میدهد تا تأثیرات زیانبار آن را کم کند و همزمان از فرصتهای ایجادشده به دلیل تغییرات اقلیمی سود ببرد. کشاورزی و كشاورزان ایران باید با اقلیمِ ایران سازگار شوند و بیشترین انعطافپذیری نسبت به تغییرات اقلیمی را داشته باشند. کشاورزی سازگار به اقلیم یک رویکرد یکپارچه با هدف حفظ امنیت غذایی و کاهش آسیبپذیری کشاورزی از تغییر اقلیم است.
پنجم. تحقق کشاورزی سازگار به اقلیم نیازمند اعمال تغییرات چشمگیر در سیاستها و سازوکارهای ملی و محلی است. اجرای درست و صحیح سیاستهای سازگار به اقلیم مانند 1- راهاندازی شبکه آموزش ویژه کشاورزان و ارتقای دانش آنها در مورد نحوه سازگاری با نوسانات اقلیمی، 2- اجرای الگوی کشت متناسب با توان محیطی هر منطقه، 3- تقویت و توسعه کشت دیم (کشاورزیِ مبتنی بر آبهای تجدیدناپذیر)، 4- توسعه کشت فراسرزمینی برای محصولات پُرآب مصرف و استراتژیک، 5- تدوین سیاستهای حمایتی و تشویقی با هدف کشت گونههای مقاوم به خشکی توسط کشاورزان، 6- تعیین قیمت مناسب و تضمین خرید محصولات کم آببر توسط دولت، 7- احداث صنایع تبدیلی برای محصولات سازگار با اقلیم در منطقه، 8- توسعه فناوریهای ذخیره و صرفهجویی در مصرف آب (قطرهای، بارانی و...)، 9- تقویت بیمه محصولات کشاورزی براساس شاخص آبوهوایی، 10- پرداخت یارانه برای کشت محصولات سازگارتر برای جبران تفاوت درآمد كشاورزان، 11- استفاده از آبهای خاکستری و بازچرخانی آب در مصارف کشاورزی، 12- توسعه کشت گلخانهای، 13- تحقیق و ترویج فعالیتهای اصلاحی برای تولید ارقام منطبق با اقلیم ایران و 14- توسعه احداث باغهای مدرن با توجه به شرایط اقلیمی هر منطقه و...، میتواند از کاهش عملکرد محصول و خطرات زیستمحیطی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از تغییر اقلیم بر کشاورزی ایران جلوگیری کند.
ششم. امروز بیشازپیش نیازمند تغییر در برنامهریزی کلان مدیریت کشاورزی هستیم. در صورت عدم تغییر بینش و سیاستگذاری در بخش کشاورزی و ابعاد اقتصادی و اجتماعی وابسته به آن، سامانههای تولیدی در آینده نزدیک قادر به تأمین امنیت غذایی ایران نخواهند بود. برنامهریزی برای سازگارکردن کشاورزی و کشاورزان با تغییر اقلیم و تغییر تدریجی روش تولید در بخش کشاورزی براساس آمایش سرزمین میتواند ضمن تأمین امنیت غذایی کشور، در مدیریت بحران آب ایران مؤثر باشد. برای نجات کشاورزی امروز باید به سمت کشاورزی سازگار با اقلیم و کشاورزی طبیعتمدار حرکت کنیم. شایسته است رئیسجمهور محترم، جناب آقای ابراهیم رئیسی و دولت سیزدهم برای سازگاری کشاورزی با اقلیم ایران برنامهریزی علمی و مدونی داشته باشند. *روزنامه شرق