جان مک کین از حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۷ رقیب باراک اوباما بود. پدر او یک ژنرال ارتش آمریکا بود و خودش نیز در آکادمی نیروی دریایی آمریکا در آناپولیس مریلند تحصیل کرده بود. او همچنین دوره ی خلبانی دیده بود و در سال ۱۹۶۷ و در جنگ تجاوزکارانه علیه ویتنام هواپیمایش گلوله خورد و سقوط کرد و مدت زیادی اسیر بود.
از او که در یک ارتش متجاوز عضو بوده، همواره به عنوان یک قهرمان جنگ نام برده می شد و می شود. او در سال ۱۹۸۱ از عضویت در نیروی دریایی آمریکا استعفاد داد و نماینده ی کنگره ی آمریکا از شهر فینیکس در آریزونا شد. او با همین سابقه ی نظامی در سال ۱۹۸۴ عضو کمیته ی روابط خارجی کنگره ی آمریکا شد و در سال ۱۹۸۷ به عنوان سناتور از آریزونا به سنا راه یافت و عضو کمیته ی نیروهای مسلح این کشور شد.
او دو دوره در سال های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۷ نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد و سرانجام در سال ۲۰۰۷ موفق شد به عنوان نامزد رسمی حزب جمهوری خواه با باراک اوباما رقابت کند و البته شکست خورد. با این حال در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما همواره مورد مشورت او قرار می گرفت.
نکته ی جالب توجه این است که این اسیر جنگ تجاوزکارانه ی آمریکا علیه ویتنام در آمریکا و بین سیاستمداران دموکرات و جمهوری خواه به عنوان قهرمان ملی جنگ مشهور بود و حتی ترامپ که می خواست او را تحقیر کند نه به خاطر شرکتش در این تجاوز که به خاطر اسیر شدنش در جنگ او را مورد تمسخر قرار می داد. تقریبا تمام سیاست مداران آمریکایی مهم ترین ویژگی مک کین را میهن دوستی و شجاعت می خوانند و اوباما و همسرش میشل در پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت این رقیب جمهوری خواه از او به عنوان کسی یاد می کنند که به خاطر شجاعتش همه ی آمریکا به او بدهکار است.
حالا بیاییم به ایران خودمان نگاه کنیم. یک تعداد جوان در زمان تجاوز صدام به ایران، درس، کار، زندگی و خانواده را رها کردند و برای دفاع از میهن هشت سال جنگیدند. همین آمریکایی ها و سیاستمدارانی امثال مک کین در تمام این سال ها از صدام دفاع کردند و حتی از امثال منافقین و مریم رجوی ها هم حمایت کردند. خیلی هم شفاف و بی تعارف از صدام و مریم رجوی و تروریست ها حمایت کردند.
حالا آن مدافعان میهن پس از سال ها بازنشسته شده اند یا استعفا داده اند و برخی در پست های دیگری در دولت و مجلس و جاهای دیگر خدمت می کنند. اما رسانه های وابسته به همان تجاوزکاران جنگ ویتنام و صدام و ... شروع کرده اند به فریاد زدن اینکه وا مملکتا که کاندیداهای نظامی دارند وارد عرصه ی انتخابات می شوند. از رسانه های وابسته به بودجه ی بیگانه تا حقوق بگیران پمپئو فریاد می زنند علیه آنچه که کاندیدای نظامی می خوانند.اینجا و در ایران هم بعضی از ماها بازی می خوریم و با ساده لوحی شروع می کنیم به تکرار همان فریادها.
بله اگر کسی هم اکنون مسندی نظامی دارد و لباس نظامی بر تن دارد خلاف قانون اساسی و خلاف فرمایشات امام و رهبری است که فعالیت سیاسی و انتخاباتی کند. اما اگر کسی بازنشسته شده یا استعفا داده باشد، چه اشکالی دارد کاندیدا شود؟ می توانیم هم بابت رشادت هایشان در دفاع از کشور و میهن دوستی شان از آنان تقدیر کنیم و هم بابت برنامه هایشان برای اداره ی دولت نقدشان کنیم.
یادمان باشد، یادمان باشد، یادمان باشد اینها که ما می گوییم کاندیدای نظامی بعضا نمادهای میهن دوستی و رشادت هستند. حرمت میهن دوستی ومدافعان امنیت این کشور را نگهداریم و در هر حالتی بدانیم آنان قهرمانان یک دفاع جانانه ی هشت ساله بوده اند. دفاع از میهن و قهرمانان دفاع نقطه ی اشتراک هر ایرانی وطن دوستی است. نقد را به برنامه ها و کارنامه ها داشته باشیم نه به آنچه که باعث افتخار است.