جان آلترمن معاون ارشد موسسه مطالعات راهبردی و بین المللی آمریکا با مقدمه زیر گزارش این موسسه در مورد انتخابات آینده ایران را شروع کرده :
هرچند ما نمی توانیم نتیجه این انتخابات را شکل دهیم اما می توانیم بر فضای برگزاری آن تاثیر گذاریم.
بسیاری از ایرانیان، دوره ۸ ساله ریاست جمهوری روحانی را یک شکست می بینند چرا که قمار وی برای تعامل با آمریکا، به بازگشت تحریم ها و بحران مالی انجامید... حالا به نظر می رسد که محافظه کاران ایران در موضع پیشروی هستند. آنها بر این ایده سرمایه گذاری خواهند کرد که آمریکا و متحدانش، یک تهدید وجودی پایدار برای ایرانند تا افکار عمومی را بسیج کنند که در برابر "فشار حداکثری" باید "مقاومت حداکثری" را پی گرفت. همچنین به دنبال راههای کم هزینه و غیرقابل انتساب برای تحمیل هزینه های بالا به آمریکا و متحدانش برخواهند آمد. آنها می دانند که ما از یک جنگ بی پایان در خلیج فارس رویگردان هستیم و احتمالا به تاکتیک هایی برای افزایش تنش دست خواهند زد.
اگر جامعه بر این باور باشد که امیدی به گفتگو با آمریکا نیست، احتمالا از نامزدی حمایت کند که بر آتش تشدید رویارویی با آمریکا میدمد با این توجیه که اقدامهای ایران، آمریکا را مجبور به امتیاز دهی خواهد کرد. آخرین رئیس جمهوری با این ویژگیها، محمود احمدینژاد بود که برنامه هسته ای ایران را به شکل موثری جلوتر برد.
در شرایطی که در فضای کنونی سیاسی ایران، نامزدی که طرفدار گفتگو با آمریکا باشد، دوام نخواهد آورد، چنانچه اعتماد بیشتری به گفتگوهای نهایی پدیدار شود، می تواند به تقویت گرایش جامعه به یک نامزد عملگراتر بیانجامد.
روحانی نمی تواند در ماههای پایانی ریاست جمهوری اش، توافق با آمریکا را نهایی کند و ما هم در آمریکا بعید است که در ماههای آغازین ریاست جمهوری، برای گفتگوهای تمام عیار، شتاب داشته باشیم. با این حال، رویکرد ما به روحانی و ایران در چهارماه پایانی دوره وی، می تواند خویشتنداری عملگرایانه در دستگاه سیاست ایران را تقویت کند.
ما هرچه که بکنیم، باید انتظار کژرفتاری ایرانی ها را داشته باشیم. در رویارویی با این کژرفتاری، تدابیر محکمی هست که می توان با اجرای آنها، ایرانی ها را بر آن داشت که به اراده و استحکام موضع ما احترام گذارند.
رئیس جمهوری آمریکا می تواند این گام ها را مد نظر قرار دهد: نخست؛ از کانال سوییس و دیگر مسیرها، مجموعه خطوط روشنی را برای رفتار ایران در برنامه هسته ای و فعالیت های منطقه ای مشخص سازد. دوم؛ حمایت پنهانی از نیروهایی که حضور سپاه را در لبنان و سوریه هدف قرار می دهند. سوم؛ دگرش در قواعد درگیری نیروهای آمریکایی در خلیج (فارس) برای بازداشتن کشتی های نیروی دریایی سپاه از نزدیک شدن به کشتی های آمریکایی. چهارم؛ تحریم یک شرکت بزرگ چینی که به تجارت با ایران ادامه می دهد به منظور مهار موثرتر گسترش پیوندهای مشترک اقتصادی دو طرف.
اگر رییس جمهوری آمریکا تصمیم به پی جویی راهبردی با اولویت تعامل را برگزیند، چندین گام کم هزینه هست که می تواند نشان از منویات آینده آمریکا داشته باشد. اول؛ بکارگیری زبانی در سخنرانی گزارش اوضاع کشور که به اهمیت تنش زدایی با دشمنان اشاره دارد. دوم؛ افزایش تلاش های ناوگان پنجم برای پرهیز از تنش در خلیج (فارس). سوم؛ وزارت خزانه داری گام هایی را برای هموارکردن استفاده از اینستکس برای تجارت با ایران اعلام کند تا کالاهای مرتبط با کووید۱۹ منتقل شود. چهارم؛ اعزام مقام های میان رتبه برای شرکت در گفتگوهای امنیت منطقه ای به میزبانی یک کشور خلیج (فارس) که مقام های ایرانی هم در آن شرکت دارند. پنجم؛ اعلام قصد دولت آمریکا برای مرور همکاری ایران با سازمان بین المللی انرژی هسته ای "با نگاهی تازه".
ایرانیان در چندماه آغازین دولت تازه در آمریکا، رئیس جمهوری ایالات متحده را محک خواهند زد. یک رویکرد خشن، شاید در کوتاه مدت، به رفتار ایران پایان دهد اما ممکن است بر انتخابات ژوئن ایران هم تاثیر (منفی) بگذارد. رییس جمهوری آمریکا می خواهد که سیاستش در برابر ایران، بر چه نکاتی تاکید گذارد؟ به شدت از تجاوز جلوگیری کند، تعامل بالقوه را در اولویت قرار دهد و در صورت امکان تاخیر در تمرکز را فراهم آورد.