من به دلیل شغلم این شانس را دارم که ارتباط زیادی با هموطنان در تهران و شهرها و بعضاً روستاهای مختلف داشته باشم و به دلیل علاقه در همه سفرهای درونشهری و بینشهری در برخی امور ازجمله ویژگیهای جامعهشناسی خیلی دقیق و موشکافانه مسائل را نگاه میکنم.
موضوعی که در سالهای اخیر بهعنوان یکروند صعودی با وضوح بیشتری در همه این سفرها و دیدارها با آن مواجه شدهام مشاهده چهره خسته و خشن و زخمی پدیده فقر در ظاهر و رفتار و ناخودآگاه انسانهاست. اینکه این روزها مردم کمتر لبخند میزنند، عصبی هستند و زود دعوا میکنند، شاهد افزایش دزدی و ناهنجاری اجتماعی هستند، دندانهای خراب زیادی دارند که نیاز به رسیدگی فوری دارد، چهرههایشان خسته و در هم و چشمانشان خیره به افق میماند شاید بهظاهر شاخصهایی ساده به نظر برسند اما واقعیتی پنهان را فریاد میزنند که اثرات آن در کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت بر پیکره ایران عزیز قابلتحلیل و بررسی است. چیزی که از آن صحبت میکنم پدیده "فقر" است که بهعنوان یک شاخص اقتصادی که حاصل سیاستگذاریها و رفتار حاکمیت و دولتهای مختلف در عرصه داخلی و بینالمللی است اثراتی مستقیم و سریعالوصول و ناپیدا و دیر ظهور دارد.
تا اواسط دهه ۸۰ حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد فقر مطلق داشتیم که بعد از موج اول تحریمها تا میانه دهه ۹۰ به حدود ۲۰ درصد رسید، اما با شروع موج دوم تحریمها و تورم شدید، از سال ۱۳۹۷ با شیب تندتری افزایش پیداکرده و به ۳۰ درصد در سال ۱۳۹۸ رسید. بر اساس دادههای مرکز آمار ایران و گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ نرخ فقر نسبتاً ثابت و حدود ۳۰ درصد یا ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بوده است. بر اساس این آمار بیشترین میزان فقر متعلق به استان سیستان و بلوچستان است که ۶۲ درصد مردم این استان زیرخط فقر هستند. پس از سیستان و بلوچستان استانهای خراسان شمالی، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان و لرستان در رتبههای دوم تا پنجم قرار دارند. در سطحی دیگر باید این عدد را هم موردبررسی قرارداد که حدود 90 درصد مردم ایران مشمول دریافت یارانه هستند که این عدد بزرگ نشاندهنده شکاف عمیقی در وضعیت اقتصادی است.
اما این آمار و شاخصها نمایشگر ظاهر و اثرات سطحی این پدیده هستند و عدم توجه به سایر شاخصها و اثرات آن سهلانگاری و خاماندیشی است. اثراتی که نهتنها بر جسم و جان نسل حاضر بلکه بر اندیشه و تفکر و عملکرد و ژنتیک نسلهای بعد هم مؤثر است. در این یادداشت سعی داریم این اثرات مهم و ثانوی را موردبررسی و اشاره قرار دهیم. وضعیت اقتصادی ایران
اگر شرایط دوره جنگ و سالهای پس از آن را با درک اثرات پدیده جنگ بر هر اقتصادی کنار بگذاریم، در بررسی روند باثبات وضعیت اقتصاد ایران باید گفت ایران در دوره قابلمطالعه بیستساله اخیر با چالشهای اقتصادی متعددی مواجه بوده است که عمده موارد آن شامل موارد زیر است:
تورم بالا: نرخ تورم در ایران در سالهای اخیر یا در حد بالایی پایدار بوده یا در حال افزایش و این موضوع به افزایش قیمت کالاها و خدمات منجر شده است. تحریمها: تحریمهای بینالمللی بهویژه در حوزه نفت و بانکداری، فشار زیادی بر اقتصاد کشور وارد کرده و باعث کاهش درآمدهای ارزی شده است. نرخ بیکاری: سختی شرایط تولید و بهینه نبودن شرایط در این حوزه زمینهساز بیکاری شده است و بیکاری یکی از مشکلات اساسی است که بهویژه در میان جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی محسوس است.
شرایط اقتصادی مردم در ایران تحت تأثیر تورم و چالشهای اقتصادی دو اثر جدی را بر پیکره جامعه داشته است که عبارتاند از:
الف) کاهش قدرت خرید
افزایش قیمتها: با افزایش نرخ تورم، قدرت خرید مردم بهشدت کاهشیافته و بسیاری از خانوادهها قادر به تأمین نیازهای اساسی خود نیستند. سختی تأمین معیشت: بسیاری از افراد برای تأمین غذا و نیازهای اولیه خود با مشکلات جدی مواجه هستند.
ب) نابرابری اجتماعی
افزایش فاصله طبقاتی: تورم و مشکلات اقتصادی به افزایش نابرابریهای اجتماعی منجر شده و گروههای آسیبپذیر بیشترین آسیب را میبینند. فقر و وراثت فقر: با توجه به شرایط اقتصادی، وراثت فقر در حال افزایش است و خانوادههای فقیر بهسختی میتوانند از این وضعیت خارج شوند.
همانطور که در مقدمه گفته شد برای درک واقعیتر از اهمیت فقر باید این پدیده را عمیقتر و جزئیتر بررسی کرد تا اثرات متعدد آن را شناسایی کنیم. انواع اثرات حاصل از فقر
اجازه دهید این بخش را با ذکر این نکته شروع کنیم که در هنگام بروز پدیده فقر یا تنشهای اقتصادی در افراد و خانوادهها و سازمانها و جوامع تقریباً شاهد یک رفتار مشابه در حذف اولویتها و پذیرش حداقلها هستیم. بهطور مثال اقلام خوراکی سبد خانوار جز آخرین موارد حذف یا کاهش هستند اما اقلام آموزشی و تفریحی در ردیف اول چکلیست حذف هستند. با ذکر این نکته به بررسی انواع اثرات پدیده فقر میپردازیم: 1) فقر آموزشی
فقر آموزشی که ازجمله اولین اولویتهای حذف در سبد اقتصادی فرد، خانواده و سازمان است به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی از دسترسی به آموزش باکیفیت و منابع آموزشی لازم و فرصتهای یادگیری و رشد محروم میشوند یا مجبور به ترک فضا و شرایط آموزش میشوند. این پدیده میتواند به نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی منجر شود و بر توانایی و مهارت افراد برای بهبود وضعیت زندگیشان تأثیر بگذارد. ابعاد فقر آموزشی شامل موارد زیر است:
الف) محدودیتهای مالی
هزینههای تحصیل: هزینههای مربوط به ثبتنام، کتابها، لوازمالتحریر و سایر ملزومات آموزشی میتواند برای خانوادههای کمدرآمد غیرقابلتحمل شده است و شاهد ترک تحصیل و گرایش جوانان و حتی کودکان به کار هستیم. عدم دسترسی به منابع آموزشی: خانوادههای فقیر ممکن است نتوانند به منابع آموزشی مانند اینترنت، کتابخانهها و کلاسهای آموزشی دسترسی پیدا کنند.
ب) زیرساختهای ضعیف
کمبود مدارس: در مناطق فقیر و کم برخوردار، ممکن است مدارس کافی وجود نداشته باشد یا کیفیت آنها پایین باشد. عدم تجهیزات مناسب: مدارس ممکن است ازنظر تجهیزات و منابع آموزشی مانند کتابها و فناوریهای مدرن کمبود داشته باشند.
1-1) اثرات فقر آموزشی
الف) روی فرد
کاهش فرصتهای شغلی: افراد با تحصیلات پایینتر به مشاغل با درآمد کمتر دسترسی دارند و این موضوع میتواند به تداوم فقر منجر شود. کاهش اعتمادبهنفس: نداشتن تحصیلات کافی میتواند به احساس عدمکفایت و کاهش اعتمادبهنفس منجر شود.
ب) روی جامعه
نابرابریهای اقتصادی: فقر آموزشی میتواند به نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی منجر شود و درنتیجه، توسعه اجتماعی را مختل کند. کاهش رشد اقتصادی: جامعهای که از آموزش کافی بهرهمند نیست، معمولاً در توسعه اقتصادی و اجتماعی عقبمانده است.
1-2) مشکلات افرادی که دچار فقر آموزشی هستند
عدم توانایی در خواندن و نوشتن: بسیاری از افراد در شرایط فقر آموزشی نمیتوانند بهسادگی بخوانند و بنویسند. عدم دسترسی به اطلاعات: ناتوانی در دسترسی به اطلاعات و دانش جدید میتواند به انزوای اجتماعی منجر شود. مشکلات سلامت: عدم آموزش درزمینهٔ بهداشت و سلامت میتواند به مشکلات بهداشتی و بیماریها منجر شود. عدم توانایی در مدیریت مالی: افراد با تحصیلات پایینتر ممکن است در مدیریت مالی و تصمیمگیریهای اقتصادی دچار مشکل شوند.
2) فقر بهداشتی
فقر بهداشتی به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به دلیل محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی، از دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی مناسب محروم میشوند یا به دلیل حذف از اولویتها خود را از آن محروم میکنند. این فقر میتواند ناشی از عوامل اقتصادی مختلفی باشد که مانع از تأمین نیازهای بهداشتی میشود. ابعاد فقر بهداشتی شامل موارد زیر است:
هزینههای درمان: هزینههای مربوط به درمان، دارو و خدمات بهداشتی میتواند برای خانوادههای کمدرآمد غیرقابلتحمل باشد. عدم بیمه درمانی: بسیاری از افراد فقیر ممکن است از بیمههای درمانی محروم باشند و درنتیجه، هزینههای درمانی را نتوانند تأمین کنند.
ب) دسترسی محدود به خدمات بهداشتی
کمبود مراکز بهداشتی: در مناطق فقیر، ممکن است مراکز بهداشتی کافی وجود نداشته باشد یا کیفیت آنها پایین باشد. عدم دسترسی به پزشکان و متخصصان: کمبود پزشکان و متخصصان در مناطق کمدرآمد میتواند به عدم دسترسی به خدمات بهداشتی منجر شود.
2-1) اثرات فقر بهداشتی
افزایش بیماریها: عدم دسترسی به خدمات بهداشتی میتواند به افزایش شیوع بیماریها و مشکلات بهداشتی منجر شود. کاهش کیفیت زندگی: افراد دچار فقر بهداشتی معمولاً کیفیت زندگی پایینتری دارند و ممکن است نتوانند بهخوبی کار کنند یا از زندگی لذت ببرند.
افزایش هزینههای بهداشتی: فقر بهداشتی میتواند به افزایش هزینههای بهداشتی برای دولت و جامعه منجر شود. کاهش بهرهوری نیروی کار: افراد بیمار معمولاً نمیتوانند بهخوبی کار کنند که این خود به کاهش بهرهوری اقتصادی منجر میشود.
2-2) مشکلات افرادی که دچار فقر بهداشتی هستند
عدم دسترسی به درمان: افراد فقیر ممکن است نتوانند به درمانهای ضروری دسترسی پیدا کنند و این موضوع میتواند به عوارض جدی منجر شود. مشکلات روانی: فقر بهداشتی میتواند به مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی منجر شود. عدم توانایی در پیشگیری: افراد با اطلاعات کم درباره بهداشت ممکن است نتوانند از بیماریها پیشگیری کنند. افزایش مرگومیر: در شرایط فقر بهداشتی، میزان مرگومیر بهویژه در کودکان و سالمندان افزایش مییابد.
3) فقر معنوی و روانی
فشارهای اقتصادی زمینهساز تلاش بیشتر افراد برای کار بیشتر است و این مسئله دو اتفاق را به همراه دارد خستگی فردی و اجتماعی و کاهش شدید روابط معنوی افراد با عزیزان و پدیدههای مسرتبخش که زمینهساز بسیاری از بیمارهای نامشهود مثل استرس و اضطراب و افسردگی است. فقر روانی و معنوی به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به دلیل محدودیتهای اقتصادی، ازنظر روانی و معنوی دچار کمبود و بحران میشوند. این نوع فقر به عدم دسترسی به منابعی مانند آموزش، حمایت اجتماعی و فرصتهای رشد شخصی مربوط میشود. ابعاد فقر روانی و معنوی عبارتاند از:
الف) محدودیتهای اقتصادی
فشار مالی: مشکلات مالی میتواند به استرس و اضطرابهای روانی منجر شود و احساس ناامنی را در افراد ایجاد کند. عدم دسترسی به خدمات روانشناختی: افراد با مشکلات مالی ممکن است نتوانند به خدمات مشاوره و درمان روانی دسترسی پیدا کنند.
ب) نداشتن فرصتهای تخلیه ذهنی
عدم دسترسی به تفریح: فقر اقتصادی مانع تخلیه بار ذهنی و روانی افراد از طریق درست میشود. کمبود فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی: نبود فرصتهای فرهنگی و اجتماعی میتواند به انزوای اجتماعی و کاهش احساس تعلق به جامعه منجر شود.
ج) بحرانهای معنوی
عدم حس هدفمندی: فقر معنوی میتواند به عدم احساس هدف و معنا در زندگی منجر شود. کاهش ارتباطات اجتماعی: افراد فقیر ممکن است از ارتباطات اجتماعی و حمایتهای معنوی محروم شوند.
3-1) اثرات فقر روانی و معنوی
الف) بر روی فرد
افزایش اضطراب و افسردگی: فشارهای اقتصادی و عدمحمایتهای معنوی میتواند به افزایش مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی منجر شود. کاهش کیفیت زندگی: افراد دچار فقر روانی معمولاً کیفیت زندگی پایینی دارند و ممکن است از زندگی لذت نبرند.
ب) بر روی جامعه
افزایش ناهنجاریهای اجتماعی: فقر روانی میتواند به افزایش ناهنجاریها و رفتارهای ضداجتماعی منجر شود. کاهش مشارکت اجتماعی: افراد با مشکلات روانی کمتر به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی مشارکت میکنند که این موضوع میتواند به کاهش همبستگی اجتماعی منجر شود.
3-2) مشکلات افرادی که دچار فقر روانی و معنوی هستند
احساس انزوا: افراد ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنند و از جامعه دور شوند. مشکلات در روابط خانوادگی: فقر روانی میتواند به بروز مشکلات در روابط خانوادگی و زناشویی منجر شود. عدم توانایی در مدیریت استرس: افراد با مشکلات روانی ممکن است نتوانند بهخوبی با استرسها و چالشهای زندگی مقابله کنند. کاهش انگیزه و هدفمندی: فقدان معنویت و هدف میتواند به کاهش انگیزه برای پیشرفت و تلاش در زندگی منجر شود.
فقر با ایران چه خواهد کرد؟ 4) فقر غذایی
فقر غذایی که معمولاً آخرین حلقه اولویت در لیست چهارگانه ماست به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به دلیل محدودیتهای اقتصادی، از دسترسی به مواد غذایی کافی و مغذی محروم میشوند؛ یعنی در این شاخص ما هم با بحران کمی و هم بحران کیفی تغذیه مواجه هستیم. ابعاد فقر غذایی و تغذیه عبارتاند از:
عدم توانایی خرید غذا: خانوادههای کمدرآمد ممکن است نتوانند بهاندازه کافی غذا خریداری کنند و بهاینترتیب دچار کمبود مواد غذایی شوند. تأثیر نوسانات قیمتها: افزایش قیمت مواد غذایی میتواند به کاهش دسترسی به غذاهای سالم و مغذی منجر شود.
ب) کمبود منابع غذایی
عدم دسترسی به مواد غذایی تازه: در برخی مناطق، بهویژه مناطق روستایی و حاشیهای، دسترسی به میوهها و سبزیهای تازه محدود است. کیفیت پایین غذا: غذاهای ارزانقیمت معمولاً ازنظر کیفیت و ارزش غذایی پایینتر هستند.
ج) آگاهی و آموزش
عدم آگاهی درباره تغذیه سالم: بسیاری از افراد ممکن است اطلاعات کافی درباره تغذیه سالم نداشته باشند و به همین دلیل انتخابهای غذایی نادرستی انجام دهند. کمبود برنامههای آموزشی: عدم وجود برنامههای آموزشی درزمینهٔ تغذیه میتواند به تداوم فقر غذایی منجر شود.
4-1) اثرات فقر غذایی و تغذیه
بروز بیماریها: کمبود مواد غذایی مغذی میتواند به بروز بیماریهای مختلف، ازجمله سوءتغذیه، چاقی و بیماریهای مزمن منجر شود. کاهش رشد و توسعه: در کودکان، فقر غذایی میتواند به تأخیر در رشد و توسعه جسمی و ذهنی منجر شود.
افزایش هزینههای بهداشتی: بیماریهای ناشی از فقر غذایی میتواند به افزایش هزینههای بهداشتی برای دولت و جامعه منجر شود. کاهش بهرهوری نیروی کار: افراد دارای سوءتغذیه معمولاً بهرهوری کمتری دارند که این موضوع میتواند به کاهش رشد اقتصادی منجر شود.
4-2) مشکلات افرادی که دچار فقر غذایی هستند
احساس گرسنگی: افراد با فقر غذایی معمولاً احساس گرسنگی و نارضایتی از وضعیت تغذیهای خود دارند. مشکلات روانی: فقر غذایی میتواند به بروز مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی منجر شود. تأثیر بر تحصیل: کودکان دچار فقر غذایی معمولاً در تحصیل با مشکلات بیشتری مواجه هستند و ممکن است نتوانند بهخوبی تمرکز کنند. کاهش کیفیت زندگی: فقر غذایی میتواند به کاهش کیفیت زندگی و نارضایتی از زندگی منجر شود.
همانطور که در مقدمه گفته شد اثرات فقر علاوه بر شاخصهای چهارگانه بالا بروز و ظهور کوتاهمدت و میانمدت دارد ولی نباید از اثرات عمیق و بلندمدت آن غافل ماند. در این بخش ما به بررسی ویژگی قابلیت انتقال ژنوم و تفکر فقر در نسلها و اثرات آن بر روح کشور خواهیم پرداخت و از دو بعد فقر و انتقال ژنتیکی و فقر و تخلیه ژنتیکی کشور موردبررسی قرار خواهیم داد.
1) فقر و انتقال ژنتیکی
مطالعات دانشگاه نورث وسترن در سال 2019، درک غالب از ژنها را بهعنوان ویژگیهای تغییرناپذیر زیستشناسی که در زمان تصور ثابت میشوند، به چالش کشید. تحقیقات قبلی نشان میداد که وضعیت اجتماعی-اقتصادی یک عامل تعیینکننده قوی برای سلامت و بیماری انسان است و نابرابری اجتماعی یک عامل استرسزا در همهجا برای جمعیتهای انسانی در سراسر جهان است. برای مثال، سطح تحصیلات و/یا درآمد پایینتر، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، دیابت، بسیاری از سرطانها و بیماریهای عفونی را افزایش میدهد. علاوه بر این، فقر زیاد با فرآیندهای فیزیولوژیکی مثل التهاب مزمن، مقاومت به انسولین و اختلال در تنظیم کورتیزول که به توسعه بیماری کمک میکند، مرتبط است.
دانشمندان در این مطالعه، شواهدی پیدا کردند که نشان میدهد فقر میتواند در بخشهای وسیعی از ژنوم جاسازی شود. آنها کشف کردند که وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین با سطوح متیلاسیون DNA (DNAm) - یک علامت اپی ژنتیکی کلیدی که پتانسیل شکلدهی تغییر ژن را دارد - در بیش از 2500 مکان، در بیش از 1500 ژن مرتبط است. به عبارت سادهتر، فقر بر روی 10 درصد از ژنهای ژنوم اثری بر جای میگذارد. مکدید، عضو هیئتعلمی مؤسسه تحقیقات سیاست نورث وسترن، در بیان علت این موضوع میگوید: تجربیات در طول دوره توسعه در ژنوم تجسم مییابند تا به معنای واقعی کلمه ساختار و عملکرد آن را شکل دهند.
او گفت: «این الگو مکانیسم بالقوهای را نشان میدهد که از طریق آن فقر میتواند تأثیری پایدار بر طیف وسیعی از سیستمها و فرآیندهای فیزیولوژیکی داشته باشد.»
بر اساس گفته نیکول آرنولد، دکترای ژنتیک در دانشگاه ایالتی وین که نتایج مطالعاتش را در نشست سالانه انجمن ژنتیک انسانی آمریکا 2021 ارائه کرده است، عامل اجتماعی-اقتصادی (فقر) تأثیر بالقوهای بر فعالیت ژن و سلامت دارد. بر اساس مقالات منتشر شده از سوی پژوهشگران اروپایی بسیاری از مطالعات زیست پزشکی و علوم اجتماعی پیچیدگی تعیین نقش عوامل اجتماعی و عوامل ژنتیکی را در خطر ابتلا به بیماری یا تاب آوری مستند کردهاند. مطالعات اخیر همچنین نشان داده است که این عوامل ممکن است از طریق یک مکانیسم بیولوژیکی به نام اپی ژنتیک ارتباط متقابل داشته باشند که از طریق آن بسیاری از تجربیات زندگی میتوانند ژن را تغییر دهند. چنین تغییراتی در ژن میتواند با عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط باشد.
برای بررسی بیشتر این رابطه، دکتر آرنولد و همکارانش اثرات بالقوه اپی ژنتیکی فقر را در میان ساکنان شهر بالتیمور که در مطالعه پیری سالم در محلههای تنوع در سراسر طول عمر (HANDLS) شرکت داشتند، بررسی کردند. محققان نمونه خون 239 شرکتکننده را که درآمد خانوار گزارششده آنها بالاتر یا پایینتر از خط فقر فدرال بود، جمعآوری کردند، ازجمله 119 نفر که خود را سیاهپوست و 120 خود را سفید معرفی کردند. آنها توالی یابی RNA را برای شناسایی الگوهای بیان ژن متفاوت انجام دادند. تجزیهوتحلیلهای اولیه نشان داد که 15 ژن بهطور متفاوتی بین افرادی که در فقر زندگی میکنند و افرادی که بالای خط فقر زندگی میکنند وجود دارد،
دکتر آرنولد اظهار میکند: «مطالعه ما نشان میدهد که وضعیت فقر براثر ژن در سیستم ایمنی تأثیر میگذارد.» مفهوم گستردهتر این مطالعه این است که بهبود نتایج سلامت برای جمعیتهای در معرض خطر میتواند از طریق درک بهتر مکانیسمهای بیولوژیکی زیربنایی که محیط اجتماعی-اقتصادی بر بیماریها تأثیر میگذارد، قابلدستیابی باشد.
1-1) تکثیر ژنتیکی فقر
همانطور که در آمارهای رسمی نشان دادهشده است چیزی در حدود 30 درصد جامعه ایران شرایط زیرخط فقر را تجربه میکنند که این آمار در برخی استانها مثل سیستان و بلوچستان تا 60 درصد هم رسیده است؛ اما نکته نگرانکننده اینجاست که با توجه به هرم جمعیتی کشور و وضعیت فرزند آوری و سیاستهای حاکم بر این حوزه، غالب زادوولدها و خانوادههای پرجمعیت در میان دهکهای با درآمد پایین و زیرخط فقر هستند و از همین رو تسهیلات مربوط به این حوزه برای این طبقه و گروه جذاب و کاراست.
بدیهی است که این نوع تسهیلات عاملی برای رهایی این گروه از 4 مؤلفه اصلی فقر آموزشی، روانی، تغذیه و بهداشتی و همه ابعاد ذکرشده نیست و ازاینرو موالید این گروه با همان چالشها و مسائل بزرگ میشوند و رنجهای ناخواستهای را بر دوش جسم و ژن خود به نسل بعدی منتقل میکنند و ازآنجاکه طبقات غنیتر و میانیتر به دلیل سطح بالاتر سواد و آگاهی و مشغله گرایش کمتری به فرزند آوری دارند اینگونه حمایتها برای تکثیر جامعه در دهکهای پایین اقتصادی اثری جز تکثیر فقر و ژنوم آن در جامعه نخواهد داشت. بهبیاندیگر اگر با همین فرمان پیش برویم در اندک زمانی جامعهای خواهیم داشت که باور و ژن فقر در آن تکثیرشده است و این جامعه آماده پذیرش هر فشار و محدودیتی هست.
1-2) آثار تکثیر ژن فقر در درازمدت
تکثیر ژن فقر به معنای تداوم و گسترش شرایط اقتصادی و اجتماعی نامساعد در یک نسل از خانواده یا جامعه است. این پدیده میتواند تأثیرات عمیق و گستردهای داشته باشد. در ادامه به برخی از این تأثیرات اشاره میکنم:
الف) مشکلات اجتماعی
افزایش دزدی، جرم و جنایت: فقر میتواند منجر به افزایش جرم و جنایت در جامعه شود، زیرا افراد ممکن است برای تأمین نیازهای اولیه خود به اقدامات غیرقانونی رویآورند. اختلالات و اختلافات خانوادگی و اجتماعی: فقر میتواند به بروز نارضایتی اجتماعی، بیاعتمادی و تنشهای اجتماعی منجر شود.
ب) تأثیر و تغییر در سلامت جسمی و روحی
دسترسی محدود به خدمات بهداشتی: افراد فقیر معمولاً به خدمات بهداشتی و درمانی دسترسی ندارند که این موضوع میتواند به بروز بیماریهای مزمن، خشم اجتماعی، اضطراب و مشکلات بهداشتی منجر شود. تغذیه ناکافی: فقر میتواند به تغذیه ناکافی و بروز مشکلات مربوط بهسلامت جسمی و روانی منجر شود.
ج) تأثیر بر اقتصاد
کاهش تولید و بهرهوری: جامعهای که در آن فقر گسترشیافته باشد، معمولاً بهرهوری پایینتری دارد و این موضوع میتواند به کاهش رشد اقتصادی منجر شود. افزایش هزینههای اجتماعی: دولتها مجبور بهصرف منابع بیشتری برای تأمین خدمات اجتماعی و بهداشتی برای افراد فقیر میشوند که خود ایجاد چرخه باطلی برای توسعه فقر است.
د) تأثیر بر فرهنگ و هویت
تضعیف هویت اجتماعی: فقر میتواند منجر به تضعیف هویت اجتماعی و فرهنگی افراد شود و احساس عدم تعلق به جامعه را افزایش دهد. انتقال ارزشها: در خانوادههای فقیر، ارزشها و نگرشهای مربوط به کار و تلاش ممکن است به نسلهای بعدی منتقل نشود.
2) فقر و تخلیه ژنتیکی (مهاجرت)
مواردی که در خصوص فقر و انتقال ژنتیکی گفته شد برآیند تأثیرات فقر بر دهکهای پایین جامعه است. در این بند از مقاله قصد داریم موضوع فقر را در دهکهای میانی جامعه بررسی کنیم. بدون شک دهکهای میانی نیز از پدیده فقر بیتأثیر نیستند و همه آنها در تلاشاند تا باکار و تلاش خود را بالای خط فقر و در شرایط بهینه نگهدارند اما یکی از تبعات جدی جامعهای که 30 درصد آن زیرخط فقر هستند و با مشکلات عدیده در حوزه اشتغال و تورم مواجه است بروز ناامیدی و یاس اجتماعی است و طبیعتاً در چنین شرایطی اولین گزینه مهاجرت است.
تخلیه ژنتیکی به معنای خروج و مهاجرت افراد تحصیلکرده، نخبگان و نیروهای ماهر از کشور به دلیل عواملی همچون فقر و تورم، پدیدهای است که میتواند تأثیرات عمیق و بلندمدتی بر روی جامعه و توسعه کشور داشته باشد. تخلیه ژنتیکی معمولاً به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی صورت میگیرد. فقر و تورم، عدم فرصتهای شغلی، بیثباتی سیاسی ازجمله علتهای این پدیده هستند.
2-1) تأثیرات بر نسلهای بعدی
کاهش سرمایه انسانی: خروج نخبگان باعث کاهش تعداد افراد تحصیلکرده و ماهر در کشور میشود که این موضوع میتواند به کاهش سرمایه انسانی منجر شود. انتقال دانش و مهارت: با خروج نخبگان، دانش و مهارتهای آنها نیز از کشور خارج میشود و این موضوع به کاهش نوآوری و پیشرفت فناوری در کشور منجر میشود. تضعیف فرهنگ و هویت: مهاجرت نخبگان میتواند به کاهش تنوع فرهنگی و تضعیف هویت اجتماعی در کشور منجر شود.
2-2) تأثیرات بر وضعیت توسعه کشور
کاهش رشد اقتصادی: خروج نخبگان و نیروهای ماهر میتواند به کاهش بهرهوری و رشد اقتصادی منجر شود، زیرا نیروی کار ماهر برای توسعه صنایع و خدمات ضروری است. افزایش وابستگی: کشور ممکن است به واردات نیروی کار ماهر از سایر کشورها وابسته شود که این موضوع میتواند به افزایش هزینهها و کاهش استقلال اقتصادی منجر شود. تأخیر در توسعه فناوری: عدم وجود نخبگان و افراد با مهارتهای بالا میتواند به تأخیر در توسعه فناوری و نوآوری در کشور منجر شود.
فقر در ایران بهعنوان یک پدیده چندبعدی، تأثیرات عمیق و گستردهای بر زندگی فردی و اجتماعی مردم دارد. این پدیده نهتنها بر وضعیت اقتصادی و معیشتی افراد تأثیر میگذارد، بلکه بهسلامت روانی، اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز آسیب میزند. با افزایش نرخ فقر و نابرابری اجتماعی، نسلهای آینده نیز تحت تأثیر این شرایط قرار خواهند گرفت و این روند ممکن است به تداوم و گسترش فقر در جامعه منجر شود. دو پدیده انتقال ژنتیکی فقر و تخلیه ژنتیکی در اثر فقر به علت شرایط اقتصادی نامساعد، میتواند به کاهش سرمایه انسانی، کاهش نوآوری و تضعیف هویت اجتماعی منجر شود. ازاینرو لازم است سیاستگذاران در دولت و مجلس و حاکمیت با در نظر گرفتن این گزاره برنامهها و اقدامات خود را برای اصلاح روند معیوب کنونی و جلوگیری از تبدیلشدن ایران به ویرانه بهطورجدی آغاز کنند.