امروز مدیریت محیط زیست و منابع طبیعی حیطههای بسیار متنوع و متعددی را در بر میگیرد و مدیریت علمی و موثر و كارآمد همه این حیطهها یكی از مولفههای تعیینكننده در فرآیند پیشرفت یا توسعه پایدار برای كشورهاست. در عین حال چالشها و موانع زیادی در این زمینه وجود دارد و دنیا با این مساله درگیر است.در ایران موضوع مدیریت علمی، تصمیمسازی و تصمیمگیری مبتنی بر دانایی در حوزه محیط زیست، طی دورههایی مورد تلاش و اقدام قرار گرفت. بهطور مثال در دولتهای هفتم و هشتم، سازمان حفاظت محیط زیست سیاستهای خود را مبتنی بر پژوهش و دانایی تنظیم كرد و بر همین اساس شوراهای پژوهشی برای توانافزایی و ظرفیتسازی پژوهشی در زمینه محیط زیست فعال شدند. این تلاشها با همكاری استادان دانشگاهها نتایج خوبی داشت كه بعد در دولت یازدهم نیز ادامه پیدا كرد. اما یكی از مشكلاتی كه همواره در این زمینه به چشم میخورد، دشواری تصمیمسازی به دلیل پیچیدگی معادلات محیط زیست است. چرا؟ به دلیل اینكه عوامل متعددی در این سامانههای پیچیده دخیل هستند و تصمیمگیری برای آنها پیچیدگیهای فراوان دارد. حتی پژوهش در زمینه محیط زیست نیز خیلی اوقات نمیتواند به راهحلهای قطعی برسد. همین مساله باعث شده كه در بسیاری مواقع مدیر ناچار میشود تصمیم موقت یا یك راهحل میانی را اتخاذ كند كه باز هم با قطعیت نمیتوان آثار بلندمدت این تصمیم را تبیین كرد. مسائل توسعه كشور از جمله بحث مكانیابی فعالیتهای مختلف توسعهای یا تمركز و جهتگیریهای توسعهای مانند تمركز بر فعالیتهای فولادی یا پتروشیمی و توسعه كشاورزی و خودكفایی آن، همه موضوعات كلان توسعه است كه آثارشان در زمانی كه این سیاستها اتخاذ میشد شاید قابل پیشبینی نبود. یكی از مفاد مورد تاكید در برنامههای توسعه كه در برنامه چهارم توسعه و نیز برنامه ششم لحاظ شد، بحث ارزیابی راهبردی محیط زیست یا SEA است.
اهمیت ارزیابی محیط زیستی در برنامهها و سیاستهای كلان مثل خود برنامه توسعه یا برنامههای توسعه منطقهای در این است كه آثار برنامهها بر محیط زیست باید بررسی شده باشد تا منجر به كاهش صدمات، عوارض و ردپای زیستی فعالیت توسعهای بشود.این مهم اگر چه در برنامهها بوده، اما متاسفانه طی این سالها به دلایل مختلفی مثل نوع نگاه دولتها مورد توجه جدی نبوده است. اما امروز بحث ارزیابی راهبردی با استفاده از ابزاری برای پیشبینیهای لازم علمی و به كار بستن دادههای متعددی كه قابل دستیابی است، میتواند تصمیمات بهتری را در اختیار ما قرار بدهد. به این معنا كه با توجه به امكان دستیابی به دادههای بزرگ و توان استفاده از الگوریتمها در این زمینه و مهمتر از اینها بهرهمندی از هوش مصنوعی فرصتهای فوقالعادهای به وجود آمده است. آنالیز دادهها در مشخص كردن روندهای آینده و بهبود آنها و در واقع اپتیموم كردن راهبردها در زمینههای مختلف مثل تغییر اقلیم به ما پیشنهاد میدهد كه چگونه باید سازگاری بیشتری را در سیاستهای اقتصادی و صنعتی و كشاورزی ایجاد كنیم. هوش مصنوعی علاوه بر تغییر اقلیم در موضوع آلودگیها، اعم از آلودگی هوا، آب و خاك و كاهش میزان و عوارض آلایندهها هوش مصنوعی بسیار كمككننده است. همچنین در موضوع حفاظت از منابع طبیعی، تالابها، جنگلها، تنوع زیستی و حیات وحش بسیار موثر بوده و ما میتوانیم با شناسایی، استفاده درست از دادهها و ارزیابی دقیق هوش مصنوعی، راهبردهای مدیریت تنوع زیستی و حیات وحش و بهطور كل منابع طبیعی را ارتقا بدهیم. مدیریت پسماند نیز یكی از زمینههای مهم است. بهبود روشهای مدیریت پسماند با حركت به سمت اقتصاد دوار یعنی اقتصادی كه فاقد پِرت و ضایعات است، برای كشور ما با توجه به عقبماندگیهایی كه در این زمینه داریم با استفاده از هوش مصنوعی و راهكارهای مفیدی كه میدهد، كمككننده است. همچنین در مساله مهم بهبود بهرهوری انرژی، مخصوصا كه این راهبرد مورد توجه دولت چهاردهم قرار دارد و خوشبختانه پیگیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر است، هوش مصنوعی میتواند در مشخص كردن مولفههای مهم جهت تسهیل سرمایهگذاری در این زمینه راهگشا باشد. در مجموع استفاده بهینه از دادهها، تحلیل آنها و تعیین مسیرهایی كه هوش مصنوعی میتواند برای حكمرانی محیط زیست و منابع طبیعی به ما ارائه بدهد در تصمیمسازی و تصمیمگیری موثر در شرایط خطیری كه هم تغییر اقلیم داریم و هم شاهد عوارض سیاستگذاریهایی با ردپای بزرگ بر طبیعت ایران عزیز هستیم، بسیار ضروری به نظر میرسد. انتظار میرود دستگاههای ذیربط در این زمینه فعالیت لازم را انجام بدهند تا از غائله هوش مصنوعی جهان عقب نمانند.