اول: شعار امسال روز جهانی آب، «آب برای صلح»، برای خاورمیانهای که با کمبود شدید آب دست و پنجه نرم میکند، اهمیتی دوچندان دارد. این یک یادآوری به موقع بود که کمبود آب، آلودگی و دسترسی ناعادلانه به آن میتوانند محرکهای درگیریهای منطقهای باشند. مطالعهای در سال ۲۰۲۱ که در نشریه Science Advances منتشر شد، با تحلیل دادههای تاریخی، همبستگی قوی بین کمبود آب و درگیریهای بیندولتی را نشان داد. «جنگهای آبی» دیگر یک اصطلاح انتزاعی نیست، بلکه خطری واقعی و تأیید شده علمی است. طبق گزارش سالانه «آب جهان» که توسط مؤسسه پاسیفیک منتشر میشود، از 466 مورد درگیری آبی که در سطح جهان از سال 2010 رخ داده، 204 مورد در خاورمیانه اتفاق افتاده است. این آمار هولناک نشاندهنده عمق بحران آب در منطقه و پتانسیل فزاینده آن برای شعلهور شدن آتش درگیریهاست.
دوم: جدیت اوضاع را نمیتوان دستکم گرفت. سرنوشت هیچ یک از مناطق جهان مانند خاورمیانه با بحران آب در هم تنیده نیست. خاورمیانه محل سکونت هفت کشور از ده کشور با بیشترین تنش آبی در جهان است. یافتهها نشان میدهد به واسطه دگرگونیهای ناشی از تغییرات اقلیمی (گرمایش بالاتر از متوسط جهانی، کاهش بارش، افزایش تبخیر) و مداخلات انسانی (افزایش تقاضای مصرفی، احداث سازههای آبی و برداشت بیرویه از منابع) منطقه شاهد بحران شدیدی در حوزه منابع آب میباشد. این همنشینی تهدیدها - کمبود آب و آشفتگی اقلیمی - خطری جدی برای صلح جهانی، امنیت و حقوق بشر ایجاد میکند. اقدامات یکجانبه برخی کشورها نیز بر آتش این بحران میدمد. پروژههای بلندپروازانه ترکیه برای ساخت سد بر روی رودخانههای فرات و دجله که شریان حیاتی برای میلیونها نفر در پاییندست در سوریه و عراق هستند، نگرانیهایی را در مورد امنیت آب در پاییندست ایجاد میکند و تنشها را بین کشورها افزایش میدهد. بانک جهانی تخمین میزند که تا سال 2040، برخی از کشورهای خاورمیانه سرانه کمتر از 500 مترمکعب آب در سال را خواهند داشت که سطحی است که «کمبود مطلق آب» در نظر گرفته میشود.
سوم: در یک دوراهی قرار داریم: یک مسیر به آیندهای کمآب، پر از تنش و بیثباتی منجر میشود. مسیر دیگر فرصتی برای همکاری، نوآوری و آیندهای امنتر برای همه ارائه میدهد. خبر خوب این است که هنوز میتوانیم مسیر متفاوتی را انتخاب کنیم. همکاری در زمینه آب میتواند پلی به سوی صلح باشد و آیندهای صلحآمیزتر و پایدارتر را رقم بزند. آب، دور از آنکه منشأ کشمکش باشد، میتواند ابزاری قدرتمند برای تقویت همکاری و ثبات باشد.
چهارم: مسیر رسیدن به صلح آبی در خاورمیانه نیازمند رویکردی چندوجهی است. تقویت دیپلماسی منطقهای آب اولین قدم ضروری است. تدوین توافقنامههای بینالمللی در مورد رودخانههای مرزی بر اساس اصول عدالت و پایداری میتواند توزیع عادلانه آب و جلوگیری از درگیری را تضمین کند. ایجاد کمیسیونهای منطقهای مدیریت آب با مشارکت برابر از همه ذینفعان میتواند تصمیمگیری جمعی در مورد تخصیص آب و توسعه زیرساختها را تسهیل کند. ایجاد چارچوبهای روشن و تعریفشده برای حل مسالمتآمیز اختلافات آب حیاتی است. سرمایهگذاری در فناوریهای نوین مرتبط با آب دومین گام کلیدی است. تکنیکهای آبیاری دقیق، سیستمهای جمعآوری آب باران و تصفیهخانههای فاضلاب میتوانند مدیریت آب را به طور قابل توجهی بهبود بخشند. اقدامات کاهش و سازگاری با تغییرات آبوهوایی با امنیت آب در هم تنیده است. تقویت اخلاق جهانی آب گامی اساسی دیگر است. این به معنای بالا بردن آگاهی عمومی در مورد بحران آب و ترویج عادات مصرف مسئولانه آب است. فراتر از این مراحل، تغییر ذهنیت بسیار مهم است. آب یک کالا نیست، بلکه منبعی مشترک است که برای زندگی انسان و اکوسیستمها حیاتی است. ما نیاز به ایجاد فرهنگ «حفاظت از آب» داریم، جایی که همه در قبال حفظ و صرفهجویی در این منبع ارزشمند مسئولیتپذیر باشند. جامعه بینالمللی نیز نقشی برای ایفا دارد. به اشتراک گذاشتن پیشرفتهای تکنولوژیکی و تسهیل انتقال دانش میتواند رهبران منطقه را برای اجرای راهحلهای مؤثر توانمند سازد.
پنجم: موفقیت این اقدامات به یک عامل کلیدی وابسته است: اراده سیاسی. مسیر رسیدن به صلح آبی در خاورمیانه چالشبرانگیز است، اما غیرقابل عبور نیست. اختلافات تاریخی، بیثباتی سیاسی و فقدان اعتماد میتواند تحقق صلح آبی را کند سازد. علاوه بر این، بسیاری از دولتهای خاورمیانه در ملتسازی ناکام بودهاند. این امر منجر به تنشهای قومی و مذهبی شده است که حل بحران آب را دشوارتر میکند. با این حال، با مقابله مشترک با تهدید وجودی کمبود آب و با در نظر گرفتن عواقب فاجعهبار کمبود آب، از جمله بیثباتی سیاسی، مهاجرت اجباری و درگیریهای خشونتآمیز،کشورهای منطقه میتوانند اعتماد ایجاد کنند و شرایطی را به وجود آورند که در آن همه طرفین برنده شوند. همکاری در زمینه آب میتواند زیربنایی برای ابتکارات صلح گستردهتر ایجاد کند و آیندهای را رقم بزند که در آن این منطقه خشکسالیزده، نه تنها زنده بماند، بلکه شکوفا شود.
ششم: فراموش نکنیم، بحران آب تهدیدی برای آینده نیست؛ این واقعیتی است که امروز با آن روبه رو هستیم. حکمرانیِ مؤثرِ آب، ضرورتی انکارناپذیر برایِ عبور از این بحران است. پایداری خاورمیانه به توانایی آن در مقابله با بحران آب گره خورده است. دیپلماسی و گفت وگو، خونرگهای حیاتی همکاری، ابزارهای لازم برای عبور از این چشمانداز خشک هستند. خاورمیانه با اولویت دادن به صلحِ آبی، میتواند مسیر خود را به سمت آیندهای امنتر ترسیم کند. این اقدام، نه تنها به نفع منطقه خواهد بود، بلکه الگویی حیاتی برای سایر نقاط جهان در مواجهه با چالشهای آیندهای با کمبود آب، ایجاد میکند.