اول: دریاچه خزر با وسعت تقریبی ٣٧۵ هزار کیلومترمربع به عنوان بزرگترین حوضه آبی بسته جهان، یکی از منحصربهفردترین مناطق ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک جهان است که از گذشته تاکنون، زیستِ امپراتوریهای مختلف را در اطراف خود تجربه کرده است. این دریاچه با دارا بودن موقعیت جغرافیایی خاص، از نظر تأثیرهای آب و هوایی، حملونقل دریایی، صنعت گردشگری، صنایع وابسته به شیلات و کشاورزی و دارا بودن منابع مهم ذخایر هیدروکربنی (منابع نفت و گاز) برای پنج کشور ساحلیاش از جنبههای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و امنیتی دارای اهمیتی استراتژیک است. تغییرات آب و هوایی، نوسانات سطح آب دریاچه، آلودگی ناشی از بهرهبرداری نفت و گاز، آلودگی ناشی از منابع خشکی مانند فاضلابهای شهری و صنعتی، پروژههای انتقال آب، آبشیرینکنها و صید بیرویه، مهمترین مخاطرات و چالشهای زیستمحیطی در دریاچهی خزر هستند که با اختلال و کاهش در حملونقل دریایی، صنعت گردشگری، منابع غذایی و... تأثیرات جدی بر روی اقتصاد منطقه، محیطزیست منطقه و معیشت مردم ایجاد میکنند. دوم: طبیعت رژیم دریاچهی خزر تابع تأثیر تبادلات اقلیمی و رودخانههای ورودی (مانند ولگا، اورال، کورا، ترک، سفیدرود، سولاک، سمور و گرگان رود) است. تراز آب دریاچهی خزر در طول سالهای مختلف همواره در حال تغییر بوده است، نوساناتی که اقتصاد ایران و کشورهای حاشیه دریاچه را تحت تأثیر خود قرار میدهد. اخیراً خبرهای نگرانکنندهای در مورد کاهش سطح آب این دریاچه به چشم میخورد که میتواند پیامدهای جدی برای محیطزیست (خشک شدن ذخایر آبی وابسته به دریاچهی خزر مانند تالابها و خلیجها) و اقتصاد منطقه (اختلال در روند فعالیت بنادر و دریانوردی، ایجاد چالش در زیرساختهای حیاتی و رکود صنایع شیلات) ایجاد کند. نوساناتی که تداوم آن بحرانهای امنیتی ملی و منطقهای را در پی خواهد داشت. سوم: دو دیدگاه با نگاه عامل انسانی و عامل اقلیمی در خصوص کاهش تراز آب دریاچه خزر وجود دارد. گروه اول معتقد به نقش روسیه در کاهش تراز آب دریاچه خزرند و مدعی عدم تأمین حق آبه خزر توسط این کشور شدهاند. برای ادعای دست داشتن روسیه در کاهش تراز آب دریاچه خزر، دلایل، مستندات علمی و شواهد قابلاعتماد تا این لحظه ارائه نشده است. نباید فراموش کنیم که بستن احتمالی رود ولگا توسط روسیه برای کشور روسیه هم چالشهای اقتصادی و اکولوژیکی همراه خواهد داشت. تغییر اقلیم، مهمترین بحران پیش روی همه جهانیان است که تهدیدی جدی برای تعادل جهانی محسوب میشود. گروه دوم تغییرات آب و هوایی و تغییر الگوی بارشها و افزایش شدت تبخیر ناشی از گرمایش جهانی را دلیل کاهش سطح تراز آب خزر میدانند. تحقیقات متعددی نشان داده است که نقش تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی در کاهش تراز آب دریاچه خزر غیرقابلانکار است. تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی بهعنوان مهمترین بحران اکولوژیکی جهان، تأثیرات مهمی بر تراز آب دریاچهی خزر داشته و نگرانیهای جدی در خصوص پایداری، توازن اکوسیستم و سیستمهای اقتصادی - اجتماعی وابسته به آن ایجاد کرده است. چهارم: کاهش سطح آب دریاچهی خزر نشانگر یک چالش جهانی است و نیازمند همکاری کارآمد بینالمللی برای مدیریت اثرات تغییرات اقلیمی است. برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی بر تراز آب دریاچه خزر، نیازمند توجه جدی کشورهای منطقه به تغییرات اقلیمی و تأثیرهای آن بر اکوسیستم منطقه هستیم. «همکاری و هماهنگی میان کشورهای حاشیه دریاچه خزر به منظور برنامهریزی و تدوین سیاستهایی هماهنگ برای مقابله با اثرهای تغییرات اقلیمی بر دریاچه خزر»، «استفاده از هوش مصنوعی و فنّاوریهای مدرن برای پیشبینی تغییرات جریانهای آبی و تنظیم ورود و تخلیه آب به دریاچه خزر»، «نظارت بر اجرای دقیق مقررات ملی و بینالمللی کنوانسیونها و چارچوبهای تدوین شده پیرامون دریاچه خزر»، «تشکیل کارگروهی تخصصی جهت بررسی مداوم و بهروزرسانی دادههای علمی مربوط به اثرهای تغییرات اقلیمی بر دریاچه خزر» میتواند به حفظ تعادل اکوسیستم و پیشگیری از پیامدهای جدی کمک کند تا این میراث طبیعی شگفتانگیز را حفظ و از پیامدهای ناگوار زیستمحیطی جلوگیری شود. پنجم: در پایان باید تأکید کرد حفاظت از محیطزیست دریاچهی خزر به عنوان نیاز مشترک کشورهای حاشیه دریاچهی خزر از اهمیتی استراتژیک برخوردار است چراکه کاهش تراز آب دریاچهی خزر به زنجیره ای از تأثیرات زیستمحیطی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی منتهی میشود که نیازمند توجه جدی، تدابیر پیشگیرانه و همکاری بینالمللی برای مدیریت منابع آبی و حفظ تعادل اکوسیستمی است. بروز هرگونه چالش در حوزه خزر، اعم از طبیعی یا انسانساخت زمینهساز ایجاد بحران در سطح منطقه، مناطق ساحلی و در نهایت در سطح ملی و تهدیدی برای امنیت ملی کشورهای ساحلی، از جمله ایران خواهد بود. اگرچه مخاطرات زیستمحیطی دریاچه خزر بیشترین تأثیر خود را بر کشورهای ساحلی میگذارد اما تهدیدات زیستمحیطی فراتر از مرزهای سیاسی قرار میگیرند، لذا حل این بحرانها مستلزم تلاش همهی کشورها و نهادها در جهان، به خصوص کشورهای منطقه میباشد. تنها با تلاشهای مشترک و همکاری بین کشورها و سازمانهای بینالمللی میتوان به حفظ این منبع ارزشمند پایداری بخشید.
محمد حسین شیخ محمدی، پژوهشگر محیط زیست، روزنامه آرمان ملی