کد خبر : 171869 تاریخ : ۱۴۰۲ جمعه ۲۲ ارديبهشت - 22:52
چرا ابعاد حقوقی بهره‌کشی پدر از پسربچه مستعد که پهلو به کودک‌آزاری مدرن می‌زند، مهم است داستان آرات و سکوت دادستان آرات یک نمونه است و شاید به هزاران کودک دیگر آسیب‌های جدی وارد می‌شود و کسی اطلاعی نمی‌دهد. تعداد فالوئر که اهمیت آدم‌ها را مشخص نمی‌کند، هرکسی غیر از آرات هم بود می‌بایست زودتر اطلاع‌رسانی می‌شد تا اگر آزاری در کار است جلوی آن گرفته شود. آ

برادرش شیشه مصرف می‌کند، پدرش سال‌هاست که از دنیا رفته، خواهرش متاهل بود منتها همسرش را در حادثه‌ای از دست داد و مادر هم که به‌اصطلاح بار تمام خانواده را به دوش می‌کشد. البته برادر بزرگ‌تر دیگری هم دارد که مدت‌ها پیش آنها را ترک کرده و هیچ‌کس اطلاعی از او ندارد. گهگداری با من تماس می‌گیرد. شماره‌ام را خیلی وقت پیش در یک دورهمی با بچه‌های محله‌شان که برای جشن ولادت امام حسن (ع) آنجا بودیم داده بودم. از آن وقت تا همین روزها، گاهی تماس می‌گیرد و از وضعیت گلایه می‌کند. سن و سالی هم ندارد، کلاس ششم است و درس و مشقش هم اوضاع و احوال مناسبی ندارد. در یکی از تماس‌های اخیر بعد از اینکه متوجه بدتر شدن احوالش شدم و با کلی اصرار و خواهش گفت هم برادر شیشه‌ای و هم مادرش مدام او را کتک می‌زنند و اذیت و آزارهای این چنینی. سن و سالی هم ندارد و امکان جدا شدن و سامان بخشیدن به این اوضاع و احوال هم در توانش نیست. به هر شکل، بعد از این اتفاق با روابطی که داشتیم و برخی از آنهایی که می‌شناختیم و آنها هم از وضعیت این خانواده اطلاع داشتند، مساله را طرح کردیم و اتفاقات مثبتی هم افتاد. منتها مسیر قانونی طی نشد و همه‌چیز تا حدی ریش‌سفیدانه حل شد. بعد از این تجربه و البته تجربیات مشابه فراوان دیگر، از وضعیتی که کودکان کار، کودکان بدسرپرست و... دارند، یک خبر و مورد عجیب برای یکی از چهره‌های پرمخاطب اینستاگرامی بهانه‌ای شد برای مرور این اتفاقات و البته پرداخت به مساله حقوق اطفال و نوجوانانی که آشکارا حق و حقوق‌شان توسط غیر و اعضای خانواده تضییع می‌شود (به طرق مختلف) و اینکه آیا امکانی برای رسیدگی به این اوضاع و احوال هست یا نه.
بگذارید به همان چهره معروف اینستاگرامی اشاره کنم و حواشی‌ای که این پسر‌بچه قد‌کوتاه و مو‌بلند در این چند روز به راه انداخته است. دوشنبه گذشته بود که پدر آرات، همان پسربچه‌ای که مدت‌ها پیش ویدئوهایش به‌سرعت دست‌به‌دست می‌شد و در فضای مجازی می‌گشت و همه مقهور توانایی‌هایش در سن و سال پایین در حرکات آکروبات و ژیمناستیک و بعدتر فوتبال بودند، خبر از خداحافظی فرزندش از تیم فوتبال سپاهان داد. ادعایی که مقدمه‌ای شد بر مشاجره مجازی او با یکی از مدیران باشگاه سپاهان و بعد هم واکنش رسانه‌ها و تحلیل‌ها و شایعات و واقعیات متعددی که یکی پس از دیگری در یک رسانه و صفحه و خلاصه جایی منتشر می‌شد. ماجرا از استوری پدر آرات در صفحه اینستاگرامی پر‌مخاطب این پسربچه شروع شد و تا الان هم حواشی آن ادامه دارد و کار به نوعی هم به مشاجره بین او و یکی از مدیران آکادمی سپاهان کشید. نکته مهمی که قبل از روایت ماجرا باید به آن توجه داشت، آرات و آینده‌ای است که این کودک می‌توانست داشته باشد اما با وضع‌ پیش‌آمده و بی‌توجهی به اقتضائات سنی او، بیش از هر زمان دیگری از‌دست‌رفته به‌نظر می‌رسد.
آرات با انتشار ویدئوهایش در فضای مجازی به شهرت رسید و بازتاب این ویدئوها در صفحات پربازدید فوتبالی ازجمله 433 و ESPN شهرتش را جهانی هم کرد. بعد از اینها پدر آرات او را به انگلیس برد تا در آکادمی لیورپول تمرین کند منتها این اتفاق رخ نداد و این مسافرت منتج به قراردادی نشد. بعدتر صحبت از مسافرت آنها به اسپانیا و بارسلون به میان آمد که آن هم رنگ واقعیت به خود نگرفت و سر آخر آرات و پدرش به ایران بازگشتند. بعد از این اتفاقات در اسفندماه ۱۴۰۱ باشگاه سپاهان با انتشار تصویری از آرات حسینی در کنار محمدرضا ساکت، اعلام کرد این کودک نابغه ایرانی از این پس در آکادمی سپاهان به فعالیت خواهد پرداخت. موضوعی که در حد استوری و همکاری مورد تایید پدر آرات بوده اما او در سخنان اخیرش، عقد قرارداد سپاهان با این پسر‌بچه را منکر می‌شود. کی این اتفاق می‌افتد؟ همین دوشنبه گذشته وقتی پدر آرات در یک استوری خبر از جدایی آرات از سپاهان داد. رسانه‌ها هم متن مصاحبه او در این رابطه را بازنشر داده‌اند. در بخشی از این مصاحبه آمده: «روز اولی که رفتیم، من با شخصی صحبت کردم که می‌گفت پیج آرات دنبال‌کنندگان زیادی دارد و برند محسوب می‌شود و ما هم برند خودمان را داریم؛ شما دیگر برای جاهای دیگر تبلیغ نکنید و ۶ برندی را که ما داریم، تبلیغ کنید. من حس کردم هدف سپاهان تبلیغات در پیج آرات است و می‌خواهند برای مثال اگر ۱۰۰ میلیون هزینه کرده‌اند، چند برابر آن را به دست بیاورند. آرات یک برند است و فکر می‌کنم سپاهان هم قصد استفاده از این برند را داشت. پیج آرات شش میلیون دنبال‌کننده دارد و اگر بخواهیم در آن تبلیغ کنیم، در بدترین حالت و با کمترین تبلیغ روزی دو میلیون درآمد دارد اما من مدت‌هاست که سالی یک تبلیغ هم نمی‌کنم. اگر من فیلمی از آرات با لباس سپاهان منتشر کنم، ممکن است پیج 433 و... هم بازنشر کنند و چند میلیون نفر می‌بینند و سپاهان می‌توانست بیشتر هزینه‌های خودش را از پیج آرات بردارد اما در این بین چه چیزی عاید ما می‌شد؟ من اگر بخواهم روزی سه تبلیغ کنم، می‌توانم بهترین خانه را در اصفهان بگیرم و بهترین زندگی را داشته باشم اما در آن شرایطی که برای ما مهیا شده بود، آرات حتی غذای مناسب هم نمی‌توانست بخورد.» بعد از اظهارات پدر آرات، محمدعلی بصیریان، مدیر آکادمی سپاهان به این اظهارات واکنش نشان داد و گفت: «با فشارهایی که به آرات آمده صفحات رشد او بسته شده است. آرات بچگی و بازیگوشی نکرده و از نظر ذهنی با همه بچه‌ها کاملا متفاوت است. من دلم برای این بچه می‌سوزد، آرزو داشتم در این باشگاه بود و به او خدمت می‌کردم، تمام تلاشم را کردم که هر کاری می‌توانم برای این بچه انجام دهم، ولی مسائل پدرش اجازه نداد این همکاری شکل بگیرد. فشار تمرینی بالا باعث شده صفحات رشد بچه بسته شود. این بچه نیاز دارد تمریناتش تغییر کند تا بتواند رشد کند. چندین بار دیدیم که بدون هماهنگی با مربی و ما، هنگام صبح بچه را به ورزشگاه می‌آوردند و با او تمرینات هوازی کار می‌کردند، بدون اینکه به مربی بدنساز گفته باشند و با باشگاه هماهنگ کرده باشند. رفتارهایی که با این بچه داشتند، خطرناک بود و ممکن بود اتفاقی برای او بیفتد. وقتی در قالب خود قرار نمی‌گرفتند، احتمال اینکه این مسئولیت (به خطر افتادن سلامتی آرات) به گردن باشگاه بیفتد، وجود داشت. این بچه گناه دارد. آرات تقصیری ندارد. این بچه پاک و معصوم و سالم، جز ورزش چیزی نمی‌خواهد اما از او استفاده ابزاری می‌شود.» اینها بخشی از مشاجرات و حواشی شکل‌گرفته پیرامون این پسربچه بااستعداد طی چند روز اخیر است. اما آن چیزی که مشخص است و هر دو طرف مجادله ضمن ادعای توجه به آن، آشکارا نقضش می‌کنند، آزار و اذیت جسمی و روانی آرات است. آزاری که هم در سطح تمرینات و سختگیری‌های پدر آرات و هم در سطح بی‌توجهی باشگاه سپاهان مغفول مانده و نیازمند یک بررسی جدی است تا شاید دادستانی به این شرایط نامطلوب ورود کرده و آن را تعیین‌تکلیف کند.
این مقدمه نسبتا طولانی و روایت آنچه بین پدر آرات و باشگاه سپاهان گذشته و بلایی که بر سر این پسربچه آمده است به معنی توجه مخصوص و صرف به این مورد خاص نیست و چه بسیار کودکانی که مشمول و متضرر این مدل آزارهای مدرن هستند. در این رابطه و جهت بررسی ابعاد حقوقی ماجرا با امیرحسام شالباف‌شیروانی حقوقدان گفت‌وگویی انجام دادیم و او به «فرهیختگان» گفت: «در مواجهه با موردی شبیه به ماجرای آرات ما بیش از هر ماده قانونی، با ماده 3 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مواجهیم. تا جایی که من اطلاع دارم آرات درس هم نمی‌خواند و تحصیل نمی‌کند. سوای تمام ایرادات و شبهات، بازماندن این بچه از تحصیل هم که در این قانون و در مواد بعدی آن اشاره شده محل ایراد و پیگیری است. این پدر بچه‌اش را از تحصیل هم محروم کرده است و هم ناظر به ظواهر امر، از این بچه بهره‌کشی هم می‌کند. آقای بصیریان مدیر آکادمی سپاهان در ارتباط با این موضوع، نکاتی را گفتند اما به خود ایشان هم ایراداتی وارد است. اینکه اگر می‌دانستند چرا زودتر اعلام نکردند؟ اگر از این موضوعات اطلاع داشتند و این حرف‌هایی که می‌زنند واقعی است، چرا زودتر اعلام نکردند؟ در همین قانون مورد توجه ما، در ماده 17 آن اشاره شده است که اگر کسی مطلع بشود که به کودکی یا به طفلی آسیبی وارد می‌شود، حسب وظیفه شغلی باید آن را گزارش کند در غیر این صورت خودش هم مجرم محسوب می‌شود! در این فقره تا وقتی کارد به استخوان نرسید و پدر آرات انتقاداتی را متوجه سپاهان نکرد، از هیچ‌کس صدایی درنیامد. ایشان رئیس آکادمی باشگاه هستند و با بچه‌های زیر 18 سال به‌صورت مستمر در ارتباط هستند و باید حسب وظیفه شغلی خیلی زود این موارد را اطلاع می‌دادند. آرات یک نمونه است و شاید به هزاران کودک دیگر آسیب‌های جدی وارد می‌شود و کسی اطلاعی نمی‌دهد. تعداد فالوئر که اهمیت آدم‌ها را مشخص نمی‌کند، هرکسی غیر از آرات هم بود می‌بایست زودتر اطلاع‌رسانی می‌شد تا اگر آزاری در کار است جلوی آن گرفته شود. آقای بصیریان شاهد وقوع جرم بودند و طبق ماده 17 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان می‌بایست خیلی زودتر اطلاع‌رسانی می‌کردند تا جلوی این اتفاق گرفته شود. الان خودشان هم در مظان اتهام هستند و به اندازه پدر آرات مقصر وضع موجودند. جرائم مربوط به کودکان عمومی است و چون جنبه عمومی دارد نیازی به شاکی خصوصی نیست و به طرق مختلفی امکان این وجود دارد که دادستان از آن مطلع شود. از طریق بهزیستی، از طریق پلیس اطفال و نوجوانان یا گزارش افراد. پس الان جا دارد تا هم دادستان به مساله ورود و تعیین‌تکلیف کند و هم اینکه مددکاران اجتماعی وارد شوند و با صحبت و مشاوره به اوضاع سامان بدهند. حتی درصورت نیاز و ادامه این روند می‌توانند حضانت این بچه را هم از پدرش بگیرند. در این قانون به دلیل عمومیت و پیش‌بینی‌هایی که شده است ورود دادستان، بهزیستی و حتی وزارت آموزش‌و‌پرورش دیده شده است. همه این نهادها باید دست به دست هم بدهند تا این مشکلات حل‌و‌فصل شود. اگر با ورود مشاور و نهادهایی نظیر بهزیستی مشکل حل می‌شود که هیچ، اما اگر ادامه‌دار شد، حتما پدر اختلالات روانی دارد و باید ولایتش را از فرزند بگیرند. در ماده 36 همین قانونی که اشاره کردیم به این مساله هم اشاره شده است و هیچ منعی ندارد. جرائمی که این پدر مرتکب شده است مثل سوء‌رفتار یا بازماندن از تحصیل، یک جزای نقدی و یک حبس دارد. جزای نقدی آنقدر ناچیز است که صحبتی نمی‌کنیم، منتها بر فرض تحمل حبس هم، بالاخره روزی تمام می‌شود و بعد از آن چه اتفاقی می‌افتد؟ اینها چه کمکی به آرات و امثال او می‌کند؟ سازمان‌های مردم نهاد و بهزیستی و... باید ورود کنند تا مشکل هرچه زودتر حل شود. این جرم عمومی است و بعضا غیرقابل گذشت، وقتی جرمی در چنین ابعادی واقع می‌شود دادستان باید به‌عنوان مدعی‌العموم ورود جدی داشته باشد.»

منبع: فرهیختگان