کد خبر : 161847 تاریخ : ۱۴۰۲ جمعه ۱ ارديبهشت - 21:24
هشدار نسبت به مخاطرات و تهدیدات تازه‌ عقب‌نشینی آب دریا در سواحل شمالی ایران تهدیدات آب رفتن دریای خزر؛ پس‌روی ۱۰ تا ۱۰۰ متری خطوط ساحلی در مازندران! مشاهدات میدانی از پس‌روی ۱۰ تا ۱۰۰ متری خطوط ساحلی در مازندران حکایت دارند و به عقیده صاحبنظران، عقب‌نشینی آب دریا در سواحل شمالی کشور می‌تواند مخاطرات و تهدیدات تازه‌ای را در حوزه‌های مختلف دامن بزند.

موضوع پسروی آب دریای کاسپین چند سالی هست که به شکل نامحسوس در حال وقوع بوده، اما منتشر شدن تصاویری از اسکله فرح‌آباد ساری در فضای مجازی و رسانه‌ای کشور، بزرگترین تلنگر این اتفاق برای عموم بود. اسکله‌ای چوبی که چند سال قبل در عمق ۵۰ متری دریا ساخته شده بود حالا از خطوط ساحلی بیش از ۱۵ متر فاصله دارد و به سازه‌ای بلااستفاده تبدیل شده است.

چندی پیش، سیده معصومه بنی‌هاشمی، مدیر مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای کاسپین، در گفتگو با رسانه‌ها از کاهش ۳۸ سانتی‌متری سطح آب دریا در سه سال گذشته خبر داد و گفت: با کاهش ۱۷۰ سانتیمتری سطح آب دریای کاسپین از سال ۱۳۷۴ تاکنون، عقب‌نشینی قابل‌ملاحظه‌ای در خطوط ساحلی دریا در سواحل شمالی کشور رخ داده و عرصه ساحلی افزایش مساحت پیدا کرده است.

بنی‌هاشمی از کاهش حدود ۵۰ سانتی‌متری سطح آب دریای کاسپین در بازه زمانی ۷ ساله اخیر، از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۰ خبر داد و با اشاره به اهمیت موضوع حفاظت از حریم و بستر دریا و برنامه‌ریزی برای مدیریت پیامد‌های ناشی از کاهش سطح آب افزود: ضروری است که ابعاد مختلف تاثیرات و پیامد‌های این اتفاق بررسی و راهکار‌های بهینه برای مدیریت چالش‌های احتمالی اندیشیده شود.

هرچند پس‌روی آب دریا در سواحل شمال کشور موضوع جدیدی نیست، اما اینکه چرا خطوط ساحلی عقب رفته‌اند به دلایلی، چون تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی و نزولات آسمانی در حوضه آبریز دریای کاسپین مرتبط است. بررسی بارش‌ها در نیمه نخست سال ۲۰۲۱ میلادی، حکایت از کاهش میزان بارش در کل حوضه آبریز این دریا نسبت به میانگین بارش سال‌های قبل از آن یعنی ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ میلادی دارد.

فارغ از مباحث کمبود بارش‌ها و ورودی آب به این دریا، مسئله دیگر در پیوند با موضوع پسروی آب و عقب رفتن خطوط ساحلی، تبخیر سالانه آب دریاهاست. بر اساس گزارش‌ها سالانه بیش از ۳۸۰ میلیارد مترمکعب آب دریای کاسپین تبخیر می‌شود که معادل یک متر از سطح آب دریا بوده و این درحالیست که ورودی آب به دریا نیز سالانه در حال کاهش است.

بد نیست بدانید که حدود ۱۳۰ رودخانه به دریای کاسپین می‌پیوندند که اغلب آن‌ها از شمال غربی بوده، اما بیشترین سهم ورودی آب دریا مربوط به بخش شمالی دریاچه در روسیه است و ۸۱ درصد حجم آب ورودی دریای کاسپین از رودخانه ولگا تامین می‌شود. ایران و آذربایجان نیز حدود ۶ درصد از جریان ورودی آب را به دریا دارند و باقی از آن قزاقستان و ترکمنستان است.

ناگفته نماند که بزرگترین دریاچه جهان، دارای ذخایر متعدد جانوری و گیاهی و نیز برخوردار از منابع نفتی است. ۹۰ درصد صید ماهیان خاویاری دنیا مختص به این دریا بوده و نیز ۴ درصد از ذخایر نفت و گاز خاورمیانه به دریای کاسپین تعلق دارد.

با همه این توصیفات حال، پسروی آب دریا به نوعی زنگ خطر‌ها را در چند زمینه به صدا درآورده است؛ بیشترین و شاید بزرگترین این هشدار‌ها در کشورمان معطوف و مربوط به سواحل مازندران است چرا که سهم اعظم سواحل جنوبی دریای کاسپین به این استان تعلق دارد.

نخستین چالش در این ارتباط به ساماندهی سواحل مازندران در زمینه توسعه اقتصادی به ویژه در بخش گردشگری معطوف است. بخشی از اسکله‌ها و زیرساخت‌های تفریحی ساخته شده در سواحل مازندران حالا با پسروی خط ساحلی در خشکی قرار گرفته و کارایی و کاربری خود را از دست داده‌اند که این موضوع خسارات مالی هنگفتی را به بخش گردشگری مازندران وارد کرده است.

اما ابرچالش این اتفاق به بخش محیط زیستی قضیه مرتبط است؛ فراموش نکنیم که در سواحل شمالی کشور مناطق بسیار کم شیبی مانند منطقه ساحلی مشرف به استان گلستان، مازندران و گیلان وجود دارد. مناطقی آسیب‌پذیر که با کاهش سطح آب و پسروی دریا در خطر جدی قرار خواهند گرفت. خشک شدن تالاب‌های ساحلی مانند مناطقی نظیر شبه‌جزیره میانکاله که از ذخایر ارزشمند جانوری و گیاهی منطقه و دنیا هستند، می‌تواند آسیب‌های جبران ناپذیری به همراه داشته باشد.

بنابر آنچه در گزارش آمده، کارشناسان معتقدند عقب‌نشینی آب دریا در سواحل شمالی کشور می‌تواند چالش‌های جدیدی را در حوزه‌های مختلفی، چون زیرساخت‌ها و کاربری‌های اقتصادی، اجتماعی و فعالیت بنادر و دریانوردی، خشک‌شدن ذخایر آبی وابسته به دریا نظیر تالاب‌ها و خلیج‌ها، افزایش عرصه ساحل و دخل و تصرف انسانی به حریم دریا و تاثیرات منفی بر آبخوان‌های ساحلی را دامن زده و پیامد‌های زیان‌باری به دنبال داشته باشد که ضروری است تدابیر لازم در این ارتباط در دستور کار مدیران قرار گیرد.

همچنین به اعتقاد عضو هیات علمی پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی افزایش گرمایش هوا و تبخیر و فعالیت انسانی از دلایل اثرگذار بر کاهش تراز آب دریای خزر است و خشک‌شدن گمیشان، فریدونکنار،‌ امیر کلا و بوجاق و بخش عمده‌ای از تالاب انزلی از اثرات کاهش بیشتر تراز آب دریای خزر به شمار می‌شود.

حمید علیزاده لاهیجی، عضو هیات علمی پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی امروز در وبینار "اثر تجمعی تغییر اقلیم و فعالیت‌های انسانی بر تراز آب دریای خزر و بازخورد آن بر محیط زیست و بهره‌برداری اقتصادی" حوضه‌های آبریز دریای خزر را شامل کشورهای روسیه، ایران، آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، گرجستان، ارمنستان و ترکیه دانست که این حوضه‌ها بدون ارتباط آبی با دیگر حوزه‌ها، آب این حوضه آبریز را تامین می‌کنند.

وی رودخانه ولگا را مهمترین رود آبدهی به دریای خزر نام برد و یادآور شد: آبدهی ولگا در سال ۱۹۹۴، ۳۳۳ کیلومتر مکعب و آبدهی رودهای "اورال"، "ترک"، "کورا"، "سفیدرود"، "پلرود"، "چالوس" و "هراز" در سال ۱۹۹۴ به میزان ۴۹ کیلومتر مکعب بوده است. علاوه بر اینها خزر همچنین دارای مناطق محدود یخچالی در قفقاز و البرز است و در صورت آب شدن آن ۴۰ کیلومتر مکعب آب تولید می‌کند.

وی "کشند"، "دما"، "آب رودخانه‌ای"، "سونامی"، "خیزاب" و "بیلان آب" را از دلایل نوسان تراز آب در دریای خزر نام برد و اظهار کرد: سونامی می‌تواند سطح تراز آب دریای خزر را به مدت ۲ ساعت به ارتفاع ۲ متر جا به جا کند، به گونه‌ای که در سونامی تاریخی از حوضه، آب تا ۵۰ کیلومتر در قزاقستان و روسیه نفوذ کرد.

علیزاده، تبخیر آب را یکی از دلایل کاهش تراز آب در دریای خزر ذکر کرد و گفت: از سال ۲۰۱۰ افزایش تبخیر در خزر را شاهدیم و این امر تاثیر زیادی بر سطح تراز آب داشته است، علاوه بر آن سیستم‌های هیدرولیکی و سدسازی نیز در این زمینه اثرگذار است، به گونه‌ای که حجم اولیه سدهای ولگا ۱۷۵ کیلومتر مکعب، حجم اولیه سدهای کورا، ۲۵.۵ کیلومتر مکعب و حجم اولیه کل سدهای این حوزه ۲۱۲ کیلومتر مکعب بوده، ولی به دلیل تجمع رسوب و عدم لایروبی حجم مفید سدهای ولگا به ۸۰ کیلومتر مکعب، حجم مفید سدهای کورا به ۱۴ کیلومتر مکعب و حجم مفید کل سدها به ۱۰۲ کیلومتر مکعب رسیده است.

این عضو هیات علمی پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی، میزان کل مصرف آب در حوضه آبریز دریای خزر را ۴۳ کیلومتر مکعب در سال عنوان کرد و یادآور شد: روند مصرف آب در ایران همواره صعودی بوده و این در حالی است که در شمال خزر پس از فروپاشی شوروی، روند مصرف آب نزولی و اکنون تثبیت شده که دلیل آن تغییر در سیاست‌های بخش کشاورزی و پرداخت پول از سوی کشاورزان است.

وی با اشاره به توسعه سدسازی بر روی رودهای منتهی به دریای خزر با بیان اینکه در حال حاضر مصرف آب در حوضه آبریز خزر در روسیه با مصرف آب در خزر جنوبی شامل کشورهای ترکمنستان، ایران، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه برابر است، اضافه کرد: طرح انتقال آب در شوروی به عنوان بزرگترین برنامه انتقال آب بین حوضه‌ای است که طی آن قرار بود ۱۱۵ کیلومتر مکعب آب بین حوضه‌ای جا به جا شود که به دلیل اقتصادی بودن و اعتراضات، اجرای آن لغو شد، ولی فرآیند سدسازی در ایران و ترکیه همچنان ادامه دارد.

علیزاده در این باره توضیح داد: ترکیه برنامه سدسازی وسیعی بر روی رود "کورا" دارد که این امر روند مصرف آب را افزایش خواهد داد.

مهمترین عوامل کاهش تراز آب

این محقق حوزه دریای خزر، با اشاره به دلایل مهم کاهش تراز آب دریای خزر، توضیح داد: "یکی از پدیده‌هایی که از سال ۲۰۱۰ مشاهده شد، ولی سیگنال‌های آن از سال ۱۹۹۶ بروز کرد، پدیده تغییر رژیم باد بر روی دریای خزر و گرمایش هوا و آب سطحی است. تغییر جهت و سرعت باد به همراه گرمایش زمین از سال ۱۹۹۶ آغاز شده و این امر، گرم‌تر شدن سطح آب دریای خزر را به همراه داشته است. گرمایش هوا موجب افزایش تبخیر در خزر شده است؛ از این رو صرفا افزایش آبدهی خزر موجب افزایش سطح آب خزر نخواهد شد، مگر آنکه میزان تبخیر آب کاهش یابد.

عدم قطعیت در پیش‌بینی‌های تراز آب خزر

این عضو هیات علمی پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی به وضعیت دریای خزر اشاره کرد و گفت: پیش‌بینی‌های آماری، زمین شناختی (بر اساس آنچه در گذشته رخ داده و در شرایط مشابه می‌تواند رخ دهد) و مدل‌سازی بر اساس استفاده از داده‌های جوی، اقیانوسی و خشکی بوده که گزارش‌های نهایی از پیش‌بینی‌ها از عدم قطعیت بالایی برخوردار بوده و این در حالی است که پیشرفت علمی در پیش‌بینی اقلیمی کلید حل پیش‌بینی‌ تراز آب خزر است.

وی با طرح این سوال که آیا برداشت آب از رودخانه‌های منتهی به خزر در کشورهای ساحلی باعث کاهش تراز آب خزر و خشک شدن دریا می‌شود، گفت: سالانه حدود ۴۳ کیلومتر مکعب از آب رودخانه‌ها در حوضه‌های آبریز مصرف می‌شود و اثر تجمعی آنها سبب کاهش یک متری در تراز آب شده است و اگر هیچ آب رودخانه‌ای (متوسط آبدهی سالانه رودخانه‌ای حدود ۳۰۰ و بارش روی دریا ۷۰ کیلومتر مکعب) به خزر وارد نشود، برای خشک شدن این حوضه آبریز حدود ۳۴۰ سال زمان نیاز دارد.

اثرات نوسان تراز آب بر محیط ساحلی خزر

وی تاکید کرد: افزایش تراز آب باعث افزایش عمق و مساحت تالاب‌های ساحلی و افزایش سرعت چرخه آب در تالاب‌ها می‌شود و در این شرایط خدمات اکوسیستمی تالاب‌ها بیشتر خواهد شد، ولی در مقابل، کاهش تراز آب موجب کاهش عمق و مساحت تالاب‌ها و کاهش خدمات اکوسیستمی تالاب‌ها می‌شود.تالاب‌هایی که در مناطق کم شیب واقع شده‌اند و تالاب‌هایی که توسط مناطق مسکونی و کشاورزی محاصره شده‌اند، نسبت به تغییرات تراز آب بسیار حساس هستند، به گونه‌ای که تالاب‌ها به کلی خشک خواهند شد.

علیزاده خشک شدن تالاب‌ها را حتی مشمول تالاب‌های کنوانسیون رامسر دانست که شامل "دلتای ولگا" در روسیه،"دلتای اورال" در قزاقستان، "خلیج ترکمن باشی" در ترکمنستان، "خلیج قزل آغاج" در جمهوری آذربایجان، "گمیشان، "میانکاله-خلیج گرگان-‌لپو-زاغمرز"، فریدونکنار،‌ امیرکلا، بوجاق و تالاب انزلی دانست.

این محقق پژوهشگاه اقیانوس‌شناسی به بیان وضعیت تالاب‌های ساحلی در شرایط کاهش یک متر دیگر در تراز آب خزر پرداخت و گفت: دلتای ولگا در روسیه، خلیج ترکمن‌باشی در ترکمنستان و خلیج قزل آغاج جمهوری آذربایجان با محدودیت در عمق و مساحت، دلتای اورال با محدودیت شدید در عمق و مساحت و گمیشان خشک خواهند شد.

به گفته وی، بخش عمده‌ای از "میانکاله-خلیج گرگان-‌لپو-زاغمرز" خشک خواهد شد و ارتباط آبی آن قطع می‌شود و بخش مرکزی آن تبدیل به تجمع زهکش‌ها و فاضلاب خواهد شد.

علیزاده، خشک شدن فریدونکنار،‌ امیر کلا و بوجاق را از دیگر آثار کاهش یک متر بیشتر تراز آب دریای خزر دانست و گفت: علاوه بر اینها بخش عمده‌ای از بندر انزلی خشک خواهد شد.

راهکارهای حفظ تالاب‌های ساحلی ایران

وی با تاکید بر ضرورت حفظ و نگهداری تالاب‌های ساحلی ایران، گفت: یکی از راهکارهای حفظ این محیط‌ها کاهش فشار عوامل انسانی از طریق تامین آبدهی از منابع رودخانه‌ای و زهکش‌ها،‌ کاهش ورود بار مواد مغذی و رسوب به تالاب‌ها، عدم ورود فاضلاب‌ به تالاب‌ها، عدم پمپاژ آب تالاب‌های آب شیرین برای کشاورزی و عدم شکار و ماهیگیری در تالاب است.

علیزاده تاکید کرد: با کاهش فشار عوامل انسانی بر تالاب‌ها، بخشی از تالاب‌ها و خدمات اکوسیستمی آنها حفظ می‌شود و با چرخه بعدی افزایش تزار آب تالاب به طور طبیعی احیا می‌شوند، اما در مورد تالاب گمیشان و خلیج گرگان که همیشه ورود آب دریا غالب بود،‌ وضعیت متفاوت خواهد بود.

به گفته وی، امکان احیا و حفظ بخشی از خلیج گرگان و تالاب گمیشان با استفاده از عوامل طبیعی وجود دارد.

اثر اقتصادی نوسان تراز آب بر محیط دریایی خزر

عضو هیات علمی پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی با بیان اینکه چرخه آب خزر و اختلاط عمودی آب نقش تعیین‌کننده در انتقال مواد و انرژی در دریا و اکولوژی دریا دارد، افزود: در دریای خزر ۴ توده آب وجود دارد که اختلاط سریع آنها باعث بهبود وضعیت اکولوژیک در دریا می‌شود و عامل اصلی در تسریع این اختلاط، سرمایش زمستانی است.در تراز بالا و در دمای بالا، چرخه آب سرعت کمتری دارد و در تراز پایین و در زمستان‌های بسیار سرد چرخه آب تسریع می‌شود.

علیزاده با تاکید بر اینکه اکنون زمان عمل است و باید با دریا مهربان‌تر باشیم، اظهار کرد: در حال حاضر به دلیل تغییر اقلیم و گرمایش جهانی،‌ تراز آب خزر به سرعت در حال کاهش است، در حالی که محیط ساحلی و دریایی هر کدام به نحوی تحت تنش فزاینده‌ای قرار دارند و در این شرایط کاهش فشار فعالیت‌های انسانی باعث پایداری بیشتر می‌شود.

وی تجهیز همه شهرها، نقاط مسکونی،‌ صنعتی و تجاری به سامانه‌های جمع‌آوری و بازیافت زباله و فاضلاب، به‌سازی رودخانه‌های ساحلی برای تکثیر طبیعی ماهیان،‌ جلوگیری از صید بی‌رویه و خارج از فصل و جلوگیری از شکار پرندگان را از راهکارهای علاج‌بخشی خزر نام برد و افزود: با اجرای این راهکارها اثرات مثبتی بر ساحل و دریا در سال‌های آینده را شاهد خواهیم بود و این اقدامات باید در سرتا سر ساحل خزر اجرایی شود.

علیزاده خاطر نشان کرد: آنچه که در ساحل ایران در دریای خزر شاهد هستیم، در کمتر جایی از ساحل خزر دیده می‌شود، البته در سواحل جمهوری آذربایجان مناطق بسیار آلوده وجود دارد که نیاز به توجه جدی دارد؛ ولی حجم زباله و فاضلاب ورودی به ساحل از ایران و نوع شکار و صید و قاچاق در ساحل ایران از پدیده‌های بسیار نامناسب هستند که لازم است مدیریت جدی در این زمینه‌ها اعمال شود.