احمد توكلی در یكی، دو دهه اخیر صراحت لهجهاش بیشتر شده و انتقاداتش تند و تیز. روزهای گذشته، توكلی با یك وبسایت مصاحبهای انجام داده و هشدارهایی به نمایندگان مجلس داده است. او كه 4 دوره نماینده مجلس بوده، خطاب به نمایندگان مجلس گفته كه «كاری نكنید فقرا علیه ما شورش كنند؛ كاری نكنید كه فقرا بریزند كاسه و كوزه همه را جمع كنند.» او قبلا هم از این قبیل هشدارها داده بود. توكلی همچنین مخالفان طرح مالیات بر عایدی سرمایه در مجلس را به سه دسته تقسیم كرده است: «یا منافع دارند.»، «یا با صاحبان منافع ارتباط دارند.» و «یا نادانند.» توكلی در مجلس اول، هفتم، هشتم و نهم نماینده بوده است. او در دولت نخست میرحسین موسوی وزیر كار و سخنگوی دولت بود. توكلی در دهه 60 به كابینهای رفت كه نخستوزیر آن تفكرات چپ اقتصادی داشت؛ در حالی كه خودش از نگاه راست اقتصادی حمایت میكرد. همین امر باعث بروز اختلافات جدی در دولت و استعفای او شد. اما در دهه 70 با روی كار آمدن دولتهایی كه نگاهشان اقتصاد باز بود، منتقد آنها شد و در یكی، دو دهه اخیر به سمت گفتمان عدالتخواهی و مباحثی نزدیك به احمدینژاد رفت. در ادامه آنچه آمده، برشهایی از اتفاقات سیاسی از دهه 60 به بعد بوده كه احمد توكلی نخ تسبیح آن است.
71 سال دارد؛ اهل بهشهر است و كمتر پیش آمده موافق سیاستهای اجرایی دولتها باشد. او به همین ویژگی شهرت دارد: «احمد توكلی».
او رابطه خویشاوندی با لاریجانیها دارد؛ به گفته پسرش «زهیر توكلی» كه داماد «صادق زیباكلام» است، «مادر برادران لاریجانی» خاله همسر توكلی است. به عبارت دیگر برادران لاریجانی، پسرخالههای همسر توكلی میشوند. همچنین مادر لاریجانیها كه خاله همسر توكلی میشود، خاله مادر توكلی است. توكلی از سالهای ابتدای انقلاب وارد نهادهای حاكمیتی شد. او از حوزه انتخاباتی بهشهر (استان مازندران) توانست به نخستین دوره مجلس شورای اسلامی راه پیدا كند. به گفته یكی از نمایندگان مجلس اول، توكلی حقالعملكار برنج بوده است.
حمله به بازرگان
15 مهر 1360، «مهدی بازرگان» نماینده تهران و نخستوزیر سابق دولت موقت، نطقی در مجلس كرد كه به شدت از برخی برخوردهایی كه او خشونتبار خواند، انتقاد كرد و گفت: «چرا ریختن خون یكدیگر را مباح و بلكه واجب میشمارند؟» در این هنگام نمایندگان مجلس به شدت به بازرگان انتقاد و حتی فحاشی كردند. یكی فریاد میزد: «مرگ بر بازرگان كه شعار مردم است، مرگ بر بازرگان، مرگ بر بازرگان.» دیگری بازرگان را «مردنی، قالتاق، امریكایی» خواند. توكلی هم كه در آن مجلس نماینده بود، خطاب به نمایندگان گفت كه «نشستن در این جلسه خلاف شرع است، بیایید بیرون.» پس از بالا گرفتن حملات لفظی به بازرگان و ممانعت از ادامه دادن سخنرانی او، توكلی باز هم خطاب به نمایندگان گفت: «مگر مردم نمیگفتند مرگ بر بازرگان؟ چرا نشستهاید؟ ان الذین یكتمون ما انزلنا من البینات …یلعنهمالله و یلعنهم الاعنون.» آیه مورد اشاره توكلی، آیه 159 سوره بقره است كه میگوید: «كسانی كه دلایل روشن و وسیله هدایتی را كه نازل كردهایم، بعد از آنكه در كتاب برای مردم بیان كردیم كتمان كنند، خدا آنها را لعنت میكند و همه لعنكنندگان نیز آنها را لعن میكنند.»
استعفا بابت كسالت و خوب شدن برای وزارت
او 16 مهر 1360 در مجلس اول، به دلیل كسالت و بیماری از ناحیه كمر، از عضویت در هیات رییسه و شورای سرپرستی صدا و سیما استعفا داد. اما كمتر از یك ماه بعد یعنی 11 آبان 1360، میرحسین موسوی نخستوزیر وقت، او را به عنوان وزیر كار و امور اجتماعی به مجلس معرفی كرد. میرحسین برای دفاع از توكلی سنگ تمام گذاشت و صفات او را «تقوا، سازشناپذیری و دقت در كارها» دانست. موسوی كه خودش هم تفكرات چپ اسلامی داشت و دارد، درباره توكلی گفت با این صفاتی كه ذكر شد، «طبیعی است كه از ایشان چهره خطرناكی برای جناح لیبرالها میتوانست بسازد... با قبول این پست از طرف ایشان ما یك فرد قوی و متعهد و خوبی را در كابینه داشته باشیم.» مخالفان وزارت توكلی محور نطقهایشان را بر كسالت او قرار دادند كه كمتر از یك ماه قبل باعث شده بود از هیات رییسه مجلس استعفا بدهد. اما نهایتا توكلی با 105 رای موافق، 28 رای مخالف و 23 رای ممتنع وزیر كار و امور اجتماعی شد.
اختلاف چپ و راست اقتصادی
توكلی وقتی وزیر شد، كمكم با میرحسین و سایر همفكران نخستوزیر در كابینه دچار چالش شد. او و چند وزیر دیگر كابینه به اقتصاد غیردولتی و آزاد معتقد بودند كه مقابل چارچوب فكری میرحسین قرار میگرفت. او در یك دیدار با هاشمی در سال 1361، «بر ضرورت اسلامی بودن تصمیمات» در حوزه قانون كار تاكید كرد و با «شركت كارگران در شورای مدیریت» مخالف بود. او در گزارشی كه به مجلس ارایه كرد، به بیان عملكرد خود در وزارت كار و رفاه اجتماعی پرداخت. توكلی در بخشی از گزارش خود گفت كه «الزام وجود یك نفر از كارگران از شورا، در هیاتمدیره بهرغم میل مدیر، (به جای آنكه) باعث رشد كارخانه شود، اغلب جاها باعث اختلاف شد.» دستهبندی در كابینه میرحسین به این صورت بود كه عدهای از وزرا و خود نخستوزیر بر «تمركز امور اقتصادی در دست دولت» تاكید داشتند و طرف دیگر خلاف این را قبول داشتند و به فعال بودن بخش خصوصی معتقد بودند. حبیبالله عسكراولادی وزیر بازرگانی، علیاكبر ناطقنوری وزیر كشور، محسن رفیقدوست وزیر سپاه، احمد توكلی وزیر كار، جواد اژهای مشاور نخستوزیر، محمد غرضی وزیر نفت، مرتضی نبوی وزیر پست و تلگراف، هادی منافی وزیر بهداری و چند تن دیگر از اعضای كابینه هفتم آذر 1361 به دیدار هاشمیرفسنجانی كه آن زمان رییس مجلس بود، رفتند. آنها جناح مقابلشان در دولت كه همان طیف میرحسین بود، به هاشمی شكایت بردند. هاشمی «دعوت به اتحاد و صراحت و رفاقت» كرد و قول داد كه به موارد ادعای «كارشكنی» رسیدگی كند. این اختلافات حل نشد و خرداد 1362 باز هم جلسهای با حضور افراد دو سر طیف در كابینه در حضور هاشمیرفسنجانی برگزار شد. تابستان همان سال تعدادی از نمایندگان فشار بر وزرای معتقد به اقتصاد خصوصی و غیردولتی را آغاز كردند. تعدادی از آنها باز هم به دیدار هاشمیرفسنجانی رفتند و «از قدرت گرفتن راستگرایان، بازاریان، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و... نگران بودند.» آنها خواستار بركناری عسكراولادی وزیر بازرگانی و احمد توكلی، وزیر كار شدند. آنها برای كسب حمایت هاشمی هم تلاش كردند كه به در بسته خوردند.
نامه بدون پاسخ و استعفا
اختلافات همچنان ادامه داشت تا اینكه وزرای مخالف با میرحسین، به امام خمینی نامهای نوشتند و از سیاستهای میرحسین موسوی شكایت بردند. عسگراولادی، ناطقنوری، ولایتی، توكلی، رفیقدوست، مرتضی نبوی و پرورش امضاكنندگان نامهای بودند كه در آن گفته شده بود: «عدهای در دولت به دنبال دولتی كردن مردم هستند و عدهای به دنبال مردمی كردن دولت... اگر بخواهیم قفل اقتصاد كشور باز شود، باید به دنبال مردمی كردن اقتصاد باشیم.» اما امام پاسخی به این نامه نداد تا اینكه ناطقنوری به دیدار امام رفت. توكلی در این باره گفته: «امام در این دیدار فرموده بودند كه این دو گروه باید با هم تفاهم كنند. آقای ناطق هم استدلالهای خودشان در مورد اینكه چرا تفاهم امكانپذیر نیست را برای امام بیان كرده بودند و در نهایت امام فرمودند در زمان جنگ، استعفای هفت نفر از كابینه كار صحیحی نیست.» نهایتا عسگراولادی و توكلی از دولت استعفا دادند.
روزنامه رسالت؛ پایگاه مخالفان میرحسین
توكلی سال 1366 به همراه جمعی از مخالفان میرحسین كه مجلسیهای آنها به گروه 99 نفر معروف بودند، روزنامه رسالت را تاسیس كردند. افرادی مانند مرحوم آذریقمی، احمد توكلی و مرتضی نبوی در تاسیس این نشریه نقش داشتند كه «بنیاد رسالت» صاحب امتیاز این نشریه بود. گروه 99 نفر، همان نمایندگانی بودند كه در رای اعتماد به میرحسین موسوی، نخستوزیر پیشنهادی رییسجمهوری رای منفی دادند. سال 67 او در مقالهای در روزنامه رسالت، میزان بدهی كشور را اعلام كرد كه با خشم نمایندگان مجلس سوم روبهرو شد. اكثریت مجلس سوم در اختیار جناح چپ آن زمان بود كه اصلاحطلبان فعلی محسوب میشوند. از سال 1367 تا زمان انتخاب هاشمیرفسنجانی در سال 1368، او رییس مجلس بود و پس از آن مهدی كروبی بر این كرسی تكیه زد و رییس مجلس هم «مهدی كروبی» بود. 137 نماینده در نامهای خطاب به رییس مجلس، خواستار برخورد با مسوولان روزنامه رسالت به اتهام «افشای اسرار دولتی و جعل مطالب» شدند. اما «عطاءالله مهاجرانی» معاون حقوقی نخستوزیر «میزان بدهی دولت به منابع داخلی را یك امر سرّی و محرمانه ندانست.» هاشمیرفسنجانی كه سال 1368 رییسجمهوری شد، روزنامه رسالت را اینگونه توصیف كرده است: «روزنامه ارگان جناح راست كه از اقتصاد آزاد جانبداری میكرد، پس از برقراری آتشبس و پایان جنگ، بر شدت انتقادات خود از دولت افزوده بود و درخواست انجام تغییرات اساسی در سیاست اقتصادی كشور را مطرح میكرد.»
رقیب هاشمی رفسنجانی
توكلی برای انتخابات ریاستجمهوری در سال 1372 نامزد و جدیترین رقیب هاشمیرفسنجانی شد. او سیاستهای تبلیغیاش در جهت نقد سیاستهای هاشمیرفسنجانی بود، اما با این وجود موفق شد نزدیك به 24 درصد از آرای ماخوذه را از آن خود كند؛ كمی بیش از 4 میلیون رای. این میزان رای در دوران یكهتازی هاشمیرفسنجانی، بسیار مهم و معنادار محسوب میشد.
رقیب خاتمی
او اما پس از انتخابات سال 72، برای دوره دكتری اقتصاد همراه همسر و 7 فرزندش، راهی بریتانیا شد و تا سال 1375 مشغول تحصیل در دانشگاه ناتینگهام بود. توكلی سال 1380 هم نامزد انتخابات ریاستجمهوری شد و رقیب سید محمد خاتمی. او در تبلیغات این دوره شعارهای «جمهوری دوم» و «دولت پاك برای ملت پاك» را در كمپین تبلیغاتیاش داشت. او در نطقهای تبلیغاتی خود «پالایش حكومت» و «مبارزه با فساد و بیعدالتی» را از جمله برنامههای خود اعلام كرد. گرچه آرای او به لحاظ تعدادی حدود 600 هزار رای بیشتر از دفعه قبلش بود، اما درصد كسب رای او، در این دوره به 16 درصد سقوط كرد.
هتریك نمایندگی مجلس
توكلی از سال 1383 تا 1395 سه دوره متوالی نماینده مجلس بود و به قول فوتبالیها هتریك كرد. او مجلس هفتم كه با ردصلاحیت گسترده نامزدهای منتسب به طیف اصلاحات همراه بود، توانست دوباره به مجلس راه یابد. او در این مجلس كه اكثریت آن را محافظهكاران تشكیل میدادند، رییس مركز پژوهشهای مجلس شد. توكلی مجلس هشتم هم توانست راهی بهارستان شود و با رویكرد «عدالتخواهی» در مجلس فعالیت میكرد. نقش پررنگ در استیضاح مرحوم علی كردان وزیر كشور وقت و پیگیری جانباختن «ستار بهشتی» وبلاگنویس جوان كه در بازداشت نیروی انتظامی بود، از جمله برجستهترین فعالیتهای او در مجلس هشتم بود. در همان مجلس بود كه انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری دهم برگزار شد. او در این انتخابات سكوت كرد و از كسی حمایت نكرد. این در حالی بود كه او در سال 1384 از جمله حامیان سفت و سخت محمود احمدینژاد بود. او پس از حوادث بعد از انتخابات، در گفتوگویی از عملكرد صدا و سیما انتقاد كرد: «عملكرد یك طرفه صدا و سیما پس از انتخابات اخیر و ارایه اطلاعات قابل تشكیك، باعث شد اعتبار این رسانه آسیب ببیند.»
اعتراض به اعتبارنامه، پاسخ به اعتراض به اعتبارنامه! توكلی مجلس نهم را هم تجربه كرد. در حالی كه او پیش از این مدرك تحصیلی كردان و رحیمی معاون اول احمدینژاد را زیر سوال برده بود، در جریان بررسی اعتبارنامهها در مجلس نهم، به اعتبارنامه مهدی موسینژاد، علی ایرانپور و فتحالله حسینی اعتراض كرد كه البته پس از ارجاع به كمیته تحقیق، با رای نمایندگان تصویب شد. اما این سه نفر نیز در اقدامی متقابل به اعتبارنامه احمد توكلی اعتراض كردند. نقطهای كه آنها دست گذاشتند، مدرك تحصیلی توكلی بود. آنها معتقد بودند كه «چون همسر و فرزندان آقای توكلی در ایران بودند، مقرری متاهلی به وی تعلق نمیگرفت ولی وی ارز متاهلی دریافت كرده است. آقای توكلی 38 ماه مقرری میگرفت درحالی كه فقط 11 ماه در خارج از كشور حضور داشته است.» توكلی هم در پاسخ گفت كه «یكی از معترضان من متولد سال 54 است یعنی زمانی كه من در زندان بودم و یكی دیگر هم متولد سال 1359 است یعنی زمانی كه من در حال مبارزه با بنیصدر بودم. كسانی كه حتی تندبادی به آنها نوزیده باید حد خودشان را رعایت كنند. صحبتهایی كه علیه من شد و دروغهایی هم كه گفته شد، پاسخ نمیدهم و البته سرمنشا آن را هم میدانم.» منشایی كه توكلی مدنظرش بود، احتمالا طیف احمدینژاد باشد. سال 1390 سایتهای نزدیك به طیف رییس دولت، ابهامات و اتهاماتی پیرامون مدرك تحصیلی و نحوه بورسیه شدن توكلی مطرح كردند. توكلی پس از مجلس نهم سازمانی با نام «دیدهبان عدالت و شفافیت» تاسیس كرد كه كار ویژه خود را مبارزه با رانت و فساد تعریف كرده است. فارغ از اینكه این سلایق سیاسی توكلی و همراهانش در این نهاد، چه میزان بر بررسیها و افشاگریهایش نقش دارد، این سازمان همچنان فعال است. برخورد این سازمان در ماجرای واگذاری املاك شهرداری به برخی افراد كه به «املاك نجومی» معروف شد و ماجرای «حقوقهای نجومی» میتواند عیارسنجی برای تاثیر نگاه سیاسی در بررسیهای این نهاد باشد.
خصوصیسازی خوب؛ خصوصیسازی بد نگاه توكلی در سیاست و اقتصاد، در دهه 60 اقتصاد باز و دفاع از خصوصیسازی بود. اما او در دهه 70 منتقد سیاستهای دولت هاشمی و پس از آن دولت خاتمی شد. این دولتها بر سیاست اقتصاد باز و توجه به بخش خصوصی تمركز داشتند، اما این سیاستها توكلی را راضی نكرد و منتقد آنها ماند. او از اواخر دهه 70 و از دهه 80 به بعد گفتمان خود را بر مبنای «عدالتخواهی» و «فسادستیزی» پایهگذاری كرد؛ در همان دههای كه در ابتدای آن محمود احمدینژاد شهردار تهران شد و پس از آن رییسجمهوری. این گفتمان توكلی همزمان بود با شعارهای احمدینژاد مبنی بر «مبارزه با فساد» و «گسترش عدالت (با فتحه روی ع)». بهطور كلی باید گفت توكلی از جمله محافظهكارانی بود كه از اقتصاد غیردولتی حمایت میكرد و دهه 60 هنگامی كه گفتمان چپ به لحاظ سیاستهای اقتصادی حاكم بود، او و همفكرانش از اقتصاد باز حمایت میكردند. این در حالی بود كه در آن دهه كشور درگیر جنگی 8 ساله بود و به سبب قیمت پایین فروش نفت ایران، منابع ارزی و ریالی دولت بسیار كم بوده و دولت برای كنترل بازار مجبور به اجرایی سیاست اقتصادی بر مبنای كوپن و سهمیهبندی بود. اما در دهه70 با خروج كشور از وضعیت جنگی، درهای اقتصاد نسبت به قبل، تا حد زیادی باز شد. اما توكلی باز هم منتقد بود. در دهه 80 و بعد از آن هم توكلی با اینكه حامی دولت اول احمدینژاد بود، به منتقد او تبدیل شد و مانند سایر محافظهكاران حامی احمدینژاد، مسوولیت روی كار آمدن او را بر عهده نگرفتند. او در دولتهای حسن روحانی هم به انتقادات خود نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت ادامه داد.
كاری نكنید كه كاسه و كوزه همه جمع شود!
او در آخرین اظهاراتش نمایندگان مجلس تماما محافظهكار یازدهم را به باد انتقاد گرفت: «نمایندگان مجلسی كه با طرح مالیات بر عایدی سرمایه مخالفند، یا منافع دارند، یا با صاحبان منافع ارتباط دارند یا نادانند.» او همچنین به نمایندگان هشدار داده كه «كاری نكنید فقرا علیه ما شورش كنند؛ كاری نكنید كه فقرا بریزند، كاسه و كوزه همه را جمع كنند.» احمد توكلی 71 ساله، این روزها حال خوشی ندارد و گویا مبتلا به پاركینسون است. اما با وجود حال ناخوش، انتقاداتش را همچنان مطرح میكند. منبع: اعتماد