حکایت درختال چند صد ساله بلوط که هربار به واسطه موضوعی دچار زوال میشوند و از وسعت عرصههای جنگلی کاسته میشود تازگی ندارد؛ زمانی کشتهای زیراشکوب، فعالیتهای معدنی، جادهای و تولید زغال از درختان قطع شده و حالا آفت پروانه ای، همه اینها کافی است تا توان مقابله با کوچکترین آفت را از بلوطها بگیرد و خشک شوند.
در ماهها و روزهای اخیر تمام عرصههای جنگلی زاگرس درگیر آفت پروانه جوانه خوار است و جوانههای تازه بلوط طعمه اصلی این آفت است.
کاهش مقاومت درختان بلوط که به واسطه آسیبهای به وجود آمده در طول سالهای گذشته توان مقابله با آفت را از درختان میگیرد روز به روز صحنه این تراژدی گستردهتر میشود.
حالا در اوج جوانه زدن درختان بلوط این آفت ریشه دوانیده است و درختان سبز عرصههای جنگلی را یکی پس از دیگری میخشکاند.
آن طور که محمد ثابت، دبیر طرح ملی جنگلانه میگوید: «آفت جوانه خوار در واقع یک نوع آفت بسیار رایج است که نه تنها در بلوط بلکه در سایر گونههای درختچهای و ثمردار وجود دارد و در جنگلهای بلوط به صورت استراتژیک است.»
فعالیت و تغذیه آفت جوانه خوار بلوط از درختان تا اواخر تیرماه
ثابت با بیان اینکه مبارزه با این آفت در عرصههای جنگلی و ارتفاعات به دلیل شرایط دسترسی، سخت است، عنوان میکند: اصل موضوع در خصوص تغییراتی است که در اکوسیستم بهوجود میآید و خطرات آفت در اوج خود است.
وی با اشاره به شرایط اقلیمی، رطوبت و دمای هوا که به زمان جوانهزنی درخت بلوط بر میگردد، بیان میکند: در این زمان آفت کار خود را شروع میکند و جوانههای برگ بلوط را میخورد و طی چند مرحله که به رشد کامل برسد از برگهای درخت تغذیه میکند.
این فعال زیست محیطی با بیان اینکه اوج فعالیت آفت جوانه خوار از ابتدای اردیبهشت ماه تا اواخر تیرماه است، عنوان میکند: ۲ ماه زمان میبرد که به بهترین حالت رشد برسد و بعد از این مرحله باعث تضعیف درخت میشودکه مسائل دیگری را برای درخت به همراه دارد.
کاهش توان بیولوژیکی جنگل
ثابت در رابطه با علت نمایان شدن این آفت و تاثیرآن بر درختان بلوط نسبت به سالهای گذشته میگوید: درواقع فعالیت این آفت یکدفعهای نیست و طبق مطالعات انجام شده از اوایل دهه ۷۰ در حوزههای مختلف زاگرس اثرات خود را بر روی درختان بلوط نشان داده است، اما آن تاثیری منفی که به شکل محسوس باشد و نیاز به توجه بیشتری باشد، امروز خود را نشان داده است.
وی با اشاره به اینکه عوامل مختلفی در تضعیف درختان بلوط و عدم مقاومت و پایداری آن در مقابله بیولوژیک با این آفت وجود دارد، عنوان میکند: در واقع باید یک چرخهای از اکوسیستم را در نظر بگیریم و بدانیم که این اتفاق یکدفعه رخ نداده است.
دبیر ملی طرح جنگلانه با بیان اینکه آفت در سالهای قبل به دلیل تنوع زیستی که وجود داشت، خود را نشان نداده است، خاطرنشان میکند: درواقع مقابله بیولوژیکی در خود جنگل برای مبارزه با آفت وجود داشته است و از گونههای جانوری مانند دارکوب در مبارزه با آفت موثر بوده است و فعالیتهای مخرب انسانی که بهنوعی این توان را از بین برده است.
ثابت با اشاره به عوامل از بین برنده توان بیولوژیکی جنگل برای مبارزه با آفتها، میگوید: یک نمونه کشتهای زیر اشکوب است که عرصههای جنگلی درختان را برای تولید محصولات غلات بدون درنظر گرفتن توان جنگلها استفاده میکنیم و زمانی که بدون مطالعه کشت زیر اشکوب میشود و مواد لازم برای درخت زیر و رو میشود نباید انتظار داشت که درخت سالم بماند و مانند گذشته باشد.
ثابت با اشاره به مورد دیگر بر هم زننده توان بیولوژیکی جنگلها بیان میکند: از طرفی به جنگلها حمله دیگری میشود و تمام برگهای کمپوست زیر درختان جمعآوری میشود و در مراکز گلخانهای به فروش میرسد و مواد لازم به درخت نمیرسد. در مورد محصول بلوط به جای اینکه فرصت تکثیر داده شود به عنوان خوراک دام استفاده میشود.
این فعال زیست محیطی با اشاره به فعالیتهای معدنی در عرصه منابع طبیعی میگوید: گاهی میبینیم که در چند هکتار از مساحت جنگلها معدن وجود دارد که منافع آنی شخص به دیگر موارد ترجیح داده میشود.
ثابت با اشاره به دیگر موارد مانند جاده کشی، قطع درختان برای تهیه زغال، چرای بی رویه دام در عرصههای جنگلی و دیگر اتفاقات زیست محیطی میگوید: این اتفاقات در لحظه مشکلات خود را نشان نمیدهد و در طول سالهای بعد میبینیم که جنگل ابتدا سعی در احیا و استقامت دارد، اما جوابگو نیست و بعد از ۱۰-۲۰ سال نمود آن را میبینیم که همه حاصل سالهای گذشته است.
۵۰ درصد عرصههای جنگلی درختان بلوط درگیر آفت پروانهای هستند
دبیر طرح ملی جنگلانه در خصوص گستردگی آفت جوانه خوار درختان بلوط میگوید: درحالی فارس پهناورترین عرصه جنگلی را دارد که به صورت تکهای این آفت در مناطق مختلف مشاهده شده است.
به گفته ثابت حتی در برخی از مناطق تا ۱۰۰ درصد درگیری با آفت داشته ایم و به عبارتی کل عرصه درختان جنگلی درگیر است.
وی خاطرنشان میکند که به صورت قطعهای بیش از ۵۰ درصد عرصههای جنگلی درگیر این آفت هستند.
ثابت با بیان اینکه جنگلها توان خود را از دست دادهاند، عنوان میکند: باید عزم جدی برای برون رفت از این شرایط وجود داشته باشد و راهکار مبارزه به صورت بیولوژیک، کمک از تکنولوژی و تجارب دیگر کشورها است و بهرغم اینکه شدت تکثیر آفت پروانهای بالا است، اما راه مبارزه وجود دارد.
تخریب انسانی برگشت جنگل را به حالت طبیعی متوقف کرده است
همچنین سیروس زارع، دیگر فعال زیست محیطی در این رابطه میگوید: هر فعالیت انسانی که به چرخه تبدیل مواد معدنی آسیب وارد کند سرعت تخریب جنگل و شکنندگی آن را افزایش میدهد کما اینکه تنوع گونهای یکی از عاملهای پایداری اکوسیستم است که در جنگلها کاهشیافته است و ارتباط بین عناصر اکوسیستم دچار اختلال شدهاست.
به گفته زارع عدم وجود عوامل طبیعی در کنترل آفت به دلیل دستکاری انسانی یکی از دلایل عمده طغیان آفت است عدم زادآوری زیر اشکوب جنگل آینده خوبی را برای جنگلها خصوصا زاگرس پیشبینی نمیکند.
وی با بیان اینکه تخریبهای مستمر همافزایی اثرات مخرب را به حد آستانه تحمل اکوسیستم رسانده و با اندک آشفتگی مانند خشکسالی در دورههای کوتاهمدت زمینه شیوع آفت و بیماری فراهم میشود، بیان میکند؛ در جنگلهایی که عامل تخریب انسانی وجود ندارد و مدیریت علمی صورت میگیرد در اکثر موارد پساز بروز آشفتگی در اکوسیستم امکان بازسازی و برگشت به حالت طبیعی وجود دارد، ولی در جنگلهایی که دخالت انسانی شدید است امکان برگشت به حالت طبیعی بسیار مشکل است.
زارع میگوید: ضروری است که دخالت انسانی جهت بازسازی و احیاء جنگل با کاهش عوامل تخریبکننده انجام شود تا سیر قهقرایی اکوسیستمها را متوقف کنیم و با افزایش تنوع گونهای اکوسیستم پایدارتری داشته باشیم.
زارع با بیان اینکه تغییر رژیم هیدرولوژیکی، قطع و پاکسازی درختچهها زمینهساز بروز انواع آفتها است، خاطرنشان میکند: لارو پروانه سفید به دلیل همین آسیبها طغیان کرده هرچند این آفت بومی است، اما عوامل طبیعی کنترل این آفت را با دخالت انسانی از بین بردهایم و هر نوع ماده شیمیایی که قادر باشد جنگل کمک کرد، تصریح میکند: عامل اصلی عدم کنترل در طغیان آفت دخالت انسانی در جنگل است و لازم است به تقویت جنگل کمک شود.
شمال و شمال غرب فارس درگیر آفت جوانه خوار
در ادامه این گفتگو، دبیر طرح ملی جنگلانه با بیان اینکه کل عرصههای جنگلی استان درگیر آفت جوانه خوار برگ درختان بلوط است، ابراز میکند: در واقع جنگلهای بلوطی در شمال و شمالغرب استان واقع شده است که تا مرکز و نزدیکی شیراز امتداد دارد و این عرصه درگیر آفت است.
ثابت ادامه میدهد: انتهای عرصه جنگلهای بلوط زاگرس جنوبی است که پوشش بلوط تمام میشود و از این رو مرکز، شمال و شمال غرب فارس بیشترین تراکم جنگلهای بلوط را دارد و همگی در معرض آسیب هستند.
به گفته وی همه جنگلهای بلوط در وضعیت نابسامانی قراردارند و نمیتوان درگیری کم یا زیادی زا برای نقطهای اعلام کرد.
سرعت تصاعدی آفت پروانهای اثری از جنگلها باقی نمیگذارد
دبیر طرح ملی جنگلانه با اشاره به اینکه برای نجات درختان بلوط از این آفت چند پرسش مطرح است، بیان میکند: اهمیت وجود درختان بلوط موضوعی است که باید ببینیم آیا این اهمیت وجود دارد یا نه؟ و از طرفی نیز در سالهای گذشته به صورت لکهای مبارزه شده است، اما باید پرسید آیا این مبارزه موثر بوده است یا نه و آیا اینکه نوع مبارزه منجر به تکثیر آفت شده است یا نه؟
ثابت با بیان اینکه در خصوص آفت لارو پروانه باید در سطح بالایی اطلاع رسانی شود، خاطرنشان میکند: در واقع با این روش حساسیتها بیشتر میشود و از طرفی باید از ظرفیت تشکلها و گروههای مردم نهاد در این زمینه استفاده شود و عزم جدی تمامی دستگاهها را میطلبد و اگر به توان چند دستگاه متولی باشد در آینده نزدیک و با این سرعت تصاعدی اثری از جنگلهای بلوط نخواهد بود.
بزرگترین عرصههای جنگلی فارس در سالهای اخیر هجمه آسیبهایی قرار گرفته است که روز به روز این عرصه را تنگتر کرده است و در این سالها به دلایل مختلف شاهد از بین رفتن جنگلها بوده ایم.