در حالی که بیمارستانها، دانشگاهها و شرکتهای فناوری در تلاش برای پر کردن پستهای با مهارت بالای خود هستند، قاچاقچیان ایرانی میگویند تجارتشان در حال رونق است و هر روز تعداد بیشتری از ایرانیان را از کشور به صورت غیرقانونی خارج میکنند.
به گزارش آفتابنیوز؛ سایت "میدل ایستای" در گزارشی درباره تمایل رو به گسترش خروج از ایران مینویسد: المپیادیها، مدالآوران المپیک، ریاضیدانان نابغه و پزشکان قلب؛ این روزها فهرست طولانی است. در مواجهه با تحریمها، بیکاری گسترده و کاهش ارزش پول، ایرانیان بیشتری در حال خروج از آن کشور هستند. در دورهمیهای خانوادگی یا جلسات کاری زمان زیادی طول نمیکشد تا با فرد دیگری که در راه خروج از ایران است یا پیشتر آن کشور را ترک کرده، صحبت کنید.
در حالی که "فرار مغزها" برای ایران دههها یک معضل بوده اکنون، اما موجی تازهای از تعداد زیادی از کارشناسان متخصص و از مهندسان تا ورزشکاران در حال خروج از آن کشور هستند. ماه گذشته، "عباس عبدی" چهره برجسته اصلاحطلب گفته بود از سال ۲۰۱۸ میلادی به این سو، تعداد ایرانیانی که کشور را ترک کردهاند افزایشی سه برابری داشته و نزدیک به یک سوم آنان دارای مهارتهای تخصصی بودهاند.
ایرانیانی که با "میدل ایست آی" صحبت کردهاند میگویند ناامیدکنندهترین احساس این است که برای داشتن فرصتها و برای دستیابی به زندگیای که میخواهند مجبور به خروج از کشور هستند. همه آنان خواستهاند نام واقعی و کاملشان ذکر نشود.
"مسعود" فارغالتحصیل یکی از دانشگاههای برتر به تازگی برای ادامه تحصیل به نروژ رفته است. او میگوید: بسیاری از دوستانام میخواهند مهاجرت کنند. جایی برای امید وجود نداشت. بالاخره تصمیم گرفتم با مدرک فوق لیسانس کشور را ترک کنم تا شاید بتوانم مسیر تازهای را برای آیندهام بسازم.
به گفته مقامهای ارشد ایرانی ۴۳ درصد از ورزشکاران المپیکی ایران، ۳۰ درصد از اساتید رشتههای مکانیک و مهندسی رایانه در برخی از دانشگاهها و سه هزار پزشک، ایران را ترک کردهاند یا قرار است ترک کنند.
معاون وزیر بهداشت هشدار داده بسیاری از استان فاقد جراح متخصص قلب هستند. یکی از مدیران ارشد یک شرکت تبلیغاتی بزرگ در تهران به "میدل ایست آی" میگوید دو ماه در جستجو برای یافتن یک برنامهنویس ماهر بود، اما کسی را پیدا نکرد و در نهایت فردی را که سه سال قبل به دلیل نداشتن مهارت اخراج کرده بود استخدام کرد.
یکی از بنیانگذاران یک استارت آپ فناوری میگوید بخش او برای رقابت با شرکتهای خارجی که ایرانیان ماهر را با حقوق دلار جذب میکنند در تقلاست. او میگوید: متاسفانه مهندسان مکانیک و برق به دلیل شرایط کشور به راحتی از ایران میروند. ایران از وجود نابغهها خالی میشود.
یک جامعهشناس میگوید: وقتی افرادی مانند "مریم میرزاخانی" از ایران میروند صدها چاه نفت جای آنان را پر نمیکنند". میزراخانی ریاضیدانی بود که در اوایل دهه ۲۰۰۰ ایران را ترک کرد و در امریکا تحصیل کرد. او در سال ۲۰۱۷ میلادی در سن ۴۰ سالگی درگذشت. این جامعهشناس میگوید تربیت چنین افرادی برای یک کشور دشوار و زمان بر است.
قاچاقچیان، اما به "میدل ایست آی" میگویند تجارتشان رونق گرفته است. معصومه قاچاقچیای که مشتریاناش را به صورت قانونی به ترکیه میفرستد، سپس آنان را به یکی از کشورهای اروپایی اعزام میکند. او میگوید محبوبترین مقصد برای برنامهنویسان رایانه کانادا است. او میگوید شرکتی دارد که میتواند با ۹۵ هزار دلار برای مشتری ویزا و اجازه اقامت دریافت کند. بسیاری از پزشکان ایرانی در حال ترک ایران هستند و ترجیح میدهند به قطر، امارات و عمان بروند. برای پزشکانی که میخواهند به دبی مهاجرت کنند ۳۸۰۰ دلار حقوق ماهانه و کل حقوق ماه اول پرداخت میشود.
سعید مهندس عمران میگوید: من حاضرم در کشورهای دیگر کار کنم. با افزایش قیمتها و عدم چشمانداز روشن توافق هستهای با غرب مطمئنا در سال آینده قیمتها چندین برابر امروز افزایش مییابند و خروج از آن وضعیت دشوارتر خواهد بود.
۳۷ درصد مدال آوران المپیادهای دانشآموزی از ایران رفتهاند
روزنامه اصولگرای جوان نیز درباره مهاجرت نخبگان نوشت: نقش نهادهای متولی نخبگان و همچنین اساتید در تشویق نخبگان به مهاجرت موضوعی است که بسیاری از صاحبنظران و اساتید دانشگاهها هم بر آن صحه میگذارند. رضا عامری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به آمار و ارقام مهاجرت نخبگان در کشور میگوید: «۳۷ درصد از دارندگان مدال المپیادهای دانشآموزی در بازده زمانی دهه ۸۰ تا ۹۰ مهاجرت کردند.»
این استاد دانشگاه وقتی میخواهد دلایل خروج نخبگان را از کشور مورد واکاوی قرار دهد، عملکرد بد دستگاههای متولی امور نخبگان را در رأس دلایل مهاجرت نخبگان قرار داده و میگوید: «کاش چنین ارگانهایی را نداشتیم. به عنوان مثال المپیادهای دانشآموزی که برای شناسایی نخبگان و تشکیل سازمان نخبگان برگزار میشود به نظر پروسه ناقصی است. برای شناسایی نخبگان سرمایهگذاری میکنیم و آنها را آموزش میدهیم و آماده تولید علم میکنیم، اما برای مهمترین بخش که استفاده از نخبگان در توسعه علمی، فناوری و رفع مسائل و معضلات کشور است برنامهریزی مطلوبی نداریم.»
وی با تأکید بر اینکه متولیهای زیادی در این بخشها حضور دارند، ادامه میدهد: «با وجود برخی کارهای مثبت وقتی در عمل ۲۵ درصد افرادی که تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان بودند از کشور خارج شدند؛ یعنی این کارها مؤثر نبوده و بخشهای دیگر نیز باید پای کار بیایند و اقدامات دیگری صورت داد.»
عامری با اشاره به مشکلات و معضلات کشور در حوزه مدیریتی، محیطزیست، اخذ مالیات و معضلات اجتماعی معتقد است ساختارهای مدیریتی، اداری و سازمانی ما اجازه ورود نخبگان برای رفع این مسائل را نمیدهد و راه برایشان باز نیست.
وی تأکید میکند: «متأسفانه دنبال این نیستیم که بخواهیم سیستماتیک از نخبگان استفاده کنیم تا دانش و فناوری جدیدی را وارد عرصه تولید و صنعت کنیم. میدان دادن به نخبگان یعنی از آنها در بخش صنعت، مدیریت و پشتیبانی بهره برد.»
از نگاه این استاد دانشگاه، نخبه وقتی ببیند وجودش در کشور مورد توجه و استفاده نیست و کشورهای دیگر هم با زرنگی برای بردن آنها برنامه دارند، به رفتن فکر میکند.
عامری مهمترین علت مهاجرت نخبگان را نداشتن برنامه جامع برای به کارگیری نخبگان در حوزههای علمی، فناوری و حتی حوزههای تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور میداند و در ادامه به عملکرد بد برخی دانشگاهها و اعضای هیئت علمی اشاره میکند که محیط را به گونهای برای فرد نخبه طوری طراحی میکنند که احساس کند، باید از کشور برود و اگر نرود کار اشتباهی کرده و زندگی ایدهآل آنجا است.