فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time to Die)، آخرین هنرنمایی دنیل کریگ در نقش جیمز باند، بهتازگی نمایش داده شد و توانست میانگین امتیاز بالایی را دریافت کند.
به گزارش زومجی، فیلم No Time to Die یا در زبان فارسی «زمانی برای مردن نیست» یکی از جدیدترین آثار اکشن، ماجراجویی و دلهرهآور شرکت یونیورسال پیکچرز (Universal Pictures) است که بهدست نویسنده، تهیهکننده و کارگردان بااستعداد و محبوبی به نام کری فوکوناگا ساخته شده است. از جمله آثار این فیلمساز میتوان به فیلم Beasts of No Nation (جانوران بدون کشور)، فیلم Jane Eyre (جین ایر)، فیلم Sin nombre (بدون نام)، سریال Masters of the Air (اربابان هوا)، سریال Maniac (مجنون) و سریال True Detective (کاراگاه حقیقی) و غیره اشاره کرد. در فیلم زمانی برای مردن نیست، بازیگران هنرمند و بااستعدادی مانند دنیل کریگ در نقش جیمز باند، رامی ملک در نقش لیوتسیفر سافین، لئا سیدو در نقش دکتر مدلین سوان، لاشانا لینچ در نقش نومی، بن ویشا در نقش کیو، نائومی هریس در نقش ایو مانی پنی، جفری رایت در نقش فیلکس لیتر، کریستوفر والتز در نقش ارنست استاورو بلافلد و آنا دی آرماس در نقش پالوما و غیره حضور داشتند و به ایفای نقش پرداختهاند. فیلم زمانی برای مردن نیست در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱ (۶ مهر ۱۴۰۰) در رویال آلبرت هال که یک سالن کنسرت در لندن، انگلستان است، برای اولینبار نمایش داده شد.
سازندگان این اثر در نظر دارند که زمانی برای مردن نیست را در تاریخ ۸ اکتبر (۱۶ مهر) بهصورت عمومی در سینماهای ایالات متحده نمایش دهند؛ البته بعد از اینکه در تاریخ ۳۰ سپتامبر (۸ مهر) در سینماهای انگلستان اکران شد. تا به این لحظه این اثر اکشن امتیاز ۷۵ را از بین ۲۳ بررسی فیلم و سریال که در سایت متاکریتیک قرار گرفته، بهدست آورده است. نگارش فیلمنامه این اثر برعهده خود کری فوکوناگا، نیل پرویس، رابرت وید و فیبی والر بریج بوده است. این هنرمندان فیلمنامهی خود را براساس داستانی که نیل پرویس، رابرت وید و کری فوکوناگا مطرح کرده بودند، نوشتند؛ داستانی که براساس دنیای جیمز باند از ایان فلمینگ نوشته شده بود. از طرف دیگر هم مایکل جی. ویلسون و باربارا براکلی نقش تهیهکنندگان این اثر را داشتند. این فیلم بهطور کلی بررسیهای متنوعی را از منتقدان گرفت که تمام آنها هم در بخش روبهبالا و متوسط قرار دارند.
زمانی برای مردن نیست، بیست و پنجمین قسمت از سری فیلم جیمز باند محسوب میشود. این پنجمین اثری است که دنیل کریگ در قالب یکی از ماموران انگلیسی سازمان امآیسیکس ظاهر میشود؛ البته به گفتهی خودش، آخرین قسمت از این مجموعه هم خواهد بود. با اینکه تولید این فیلم از سال ۲۰۱۶ آغاز شده بود، اما موانعی که سر راه آن پیش آمد، باعث شد که بعد از ۵ سال به اکران برسد. از طرف دیگر هم ۳۷ منتقد سایت راتن تومیتوز هم که این اثر دلهرهآور را تماشا کرده بودند، نظرات مختلف و متفاوتی درباره آن داشتند و امتیاز کلی ۸۹ درصد را برای آن ثبت کردهاند. از آنجا که اخیرا فیلم No Time to Die در رویال آلبرت هال نمایش داده شده است، سایتهای بینالمللی معتبر و محبوب در زمینه بررسی فیلم و سریال، نظرات و امتیازهای خود را برای این فیلم منتشر کردهاند. در ادامه مروری بر بررسی فیلم No Time to Die از دید سایتهای معتبر دنیا خواهیم داشت؛ اما پیش از آن میتوانید خلاصهی داستان این فیلم را که منتشر شده هم بخوانید:
جیمز باند میدان عملیات را رها کرده تا یک زندگی آرام و بیدغدغه را در جامایکا تجربه کند و از آن لذت ببرد. اما آرامش او عمر کوتاهی دارد زیرا دوست او یعنی فیلکس لیتر از سازمان سیا به دیدن او میرود و از او درخواست کمک میکند. آنها در این ماموریت جدید باید یک دانشمند را که ربوده شده، نجات دهند؛ خیلی زود مشخص میشود که موقعیت، خیلی خائنانهتر از چیزی که به نظر میآید، است. این ماموریت باعث میشود که باند در دام یک شرور اسرارآمیز بیفتد که با فناوری جدید و البته بسیار خطرناکی مسلح شده است.
حال بیایید با هم نگاهی به بررسیهای منتشر شده از فیلم No Time to Die بیندازیم:
نیکولاس باربر | بی بی سی: بهصورت کلی، فیلم زمانی برای مردن نیست، دقیقا همان کاری را که در نظر داشت، انجام داد؛ اینکه دورهی دنیل کریگ را بهعنوان جیمز باند، با جاهطلبی و افتخار خیلی زیادی به پایان برساند. مهمتر از آن، این فیلم بهنوعی موفق شده از هر اثر این مجموعه، چیزی را بگیرد و تمام آنها را کنار هم قرار دهد.
اوون گلیبرمن | ورایتی: No Time to Die یک فیلم فوقالعاده است: یک اثر جیمز باندی هیجانانگیز و غیرقابل پیشبینی که چاشنی نئوکلاسیسم هم در سرتاسر آن احساس میشود. این فیلم از اینکه مسیر قسمتهای قبلی را در پیش گرفته، اصلا خجالت نمیکشد و با دقت و زیرکی زیادی ساخته شده است. این اثر حس و حال کاملا درستی دارد و صحنههای هیجانی آن آنقدر کافی هست که شما را لبه صندلی نگه دارد. دیوید ارلیچ | ایندی وایر: شاید بتوان این اثر را کم هیجانانگیزترین فیلم جیمز باندی در قرن ۲۱ دانست؛ اما از طرف دیگر، بدون شک تکاندهندهترین قسمت آن خواهد بود.