کد خبر : 130970 تاریخ : ۱۴۰۰ دوشنبه ۵ مهر - 11:15
چرا عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای سود چندانی نصیب ایران نخواهد کرد؟ تکمیل و دائمی شدن عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای یک ضرورت جدی برای اهداف سیاست خارجی ایران قلمداد می شود اما آیا در عمل این موضوع کمک کننده خواهد بود؟

نشریه "دیپلمات" که درباره مسائل سیاسی آسیا به انتشار تحلیل می پردازد با اشاره به علل علاقه ایران برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای با ارزیابی این که آیا در عمل نیز این اشتیاق سود چندانی برای ایران خواهد داشت یا خیر می نویسد:"اظهارات اخیر مقام های روس و ایرانی نشان می دهد که ایران در آستانه عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای است سازمانی که در سال 2001 میلادی توسط روسیه و جمهوری های آسیای مرکزی (به غیر از ترکمنستان) برای مقابله با تروریسم، جدایی طلبی و افراط گرایی تاسیس شد.

ایران از زمان حضور در سازمان همکاری شانگهای به عنوان عضو ناظر در سال 2005 میلادی، منتظر فرارسیدن لحظه عضویت کامل بوده است.

پس از امضای پیمان همکاری راهبردی 25 ساله ایران با چین و آمادگی تهران برای انعقاد پیمان مشابه با روسیه در آینده نزدیک، پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای در بستر رویکرد عمیق تهران برای نزدیکی به شرق ضروری به نظر می رسد.
"ابراهیم رئیسی" رئیس جمهوری تازه ایران در تصمیم گیری های مرتبط با سیاست خارجی ایران شخصیت برجسته ای نبوده است.

به همین خاطر، او برخلاف سلف خود (روحانی) هنوز ابعاد استراتژی سیاست خارجی اش را مشخص نکرده و اعلام نکرده که دولت اش می خواهد در این عرصه به چه اهدافی دست یابد.

با این وجود، او توسط افرادی که منتقد برجام بودند محاصره شده است. همین افراد صداهای اصلی انتقاد از دولت روحانی بودند.

آنان معتقد بودند روحانی توجه کافی به اهمیت برقراری روابط گسترده تر با روسیه و چین نداشته و نتوانسته از روابط احتمالی با آن کشورها به عنوان اهرمی در مذاکره با امریکا و اروپا استفاده کند.

اگرچه این اردوگاه منتقدان روحانی هیچ گاه به صراحت اعلام نکرده اند که ایران چگونه می تواند از طریق نزدیک شدن به روسیه و چین مشکل مواجه بودن با تحریم های غرب را حل کند اما آنان در تصمیم خود از سخنان مقام عالی رهبری اعتبار گرفته اند.

در آخرین ملاقات روحانی و اعضای کابینه اش با مقام عالی رهبری ایشان از روحانی به دلیل اعتماد به غرب انتقاد کردند و پیش بینی نمودند که در مذاکرات وین برای احیای برجام بن بست ادامه خواهد یافت.

هم چنین، دفتر مقام عالی رهبری با انتشار ویدئویی کوتاه نشان داد که ایشان در دیداری خصوصی در سال 2012 میلادی با آیت الله "هاشمی رفسنجانی" رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد اصرار آیت الله هاشمی برای ایجاد رابطه با امریکا از ایشان انتقاد کرده بودند.

مقام عالی رهبری مرحله بعدی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و مسیری که رئیسی باید طی کند را ذکر کردند: وظیفه رئیسی و تیم اش برای تقویت روابط با کشورهای غیر غربی از جمله چین و روسیه و دور کردن تمرکز از برجام به عنوان نقطه کانونی سیاست خارجی ایران.

در حاشیه مراسم تحلیف رئیسی نیز "علی اکبر ولایتی" مشاور مقام عالی رهبری در امور بین الملل تاکید کرد که اولویت دولت رئیسی باید نگاه به شرق و همکاری راهبردی با چین، هند و روسیه باشد تا به اقتصاد ایران کمک کند. با این وجود، واقعیت آن است که عضویت در سازمان همکاری شانگهای آن چه ایران به آن نیاز دارد را به آن کشور عرضه نخواهد کرد".

این سایت در ادامه می افزاید:"سازمان همکاری شانگهای یک سازمان کاربردی منطقه ای در تجارت و اقتصاد نیست بلکه در درجه اول برای روسیه و چین بستری به منظور مدیریت محیط امنیتی آن دو کشور و خنثی سازی تهدیدات مشترک علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی شان از سوی جدایی طلبان و تروریست ها را فراهم کرده است.

از زمانی که پاکستان و هند در سال 2017 به سازمان همکاری شانگهای پیوستند این سازمان شامل چهار قدرت هسته ای با برنامه ها و اهداف امنیتی متفاوت بوده است. ایران نگرانی و دغدغه های مشترکی با این چهار قدرت ندارد.

عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای با دارا بودن وضعیت ناظر متفاوت است. در صورت عضویت، ایران مجبور است تعهداتی که ارائه کرده را در فرایندهای تصمیم گیری خود اتخاذ کند. به عنوان یکی از اعضای سازمان ممکن است از تهران برای مثال خواسته شود تا موضع اش را در قبال اختلافات ارضی هند با چین و پاکستان بیان کند موضوعی که مستقیما به ایران مربوط نیست.

در آن زمان، دو شریک اصلی اقتصادی ایران، پکن و دهلی نو انتظارات متفاوتی از تهران خواهند داشت. علیرغم آن که عضویت کامل تعهدات بیش تری را بر ایران تحمیل می کند در مقابل، مزایای زیادی به آن کشور نخواهد داد.

سازمان همکاری شانگهای به ایران این ظرفیت را ارائه نخواهد داد که دستور کار و دغدغه های امنیتی خاورمیانه ای اش را دنبال کند و این نهاد به عنوان ابزاری برای فرار ایران از انزوای منطقه ای عمل نخواهد کرد. برعکس، کسب عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای ایران را به عنوان دست نشانده چین و روسیه نشان خواهد داد و این برچسب از سوی کشورهای همسایه به تهران زده خواهد شد و باعث افزایش تضاد و اختلاف میان ایران و متحدان عرب امریکا در خاورمیانه خواهد شد.

اگرچه سازمان همکاری شانگهای یک سازمان امنیت جمعی نیست اما رادیکالیسم سنی را تهدیدی مشترک می داند که باید سرکوب شود.

رویکرد ایران شیعه در مورد این موضوع در سازمان همکاری شانگهای به ویژه در آسیای مرکزی بدون حساسیت نخواهد بود.

تاریخ همکاری شانگهای نشان می دهد که تاکید بر در پیش گرفتن دستور کار مشترک امنیتی و کنار گذاشتن اختلاف نظر در این باره وجود دارد.

برای مثال، به دلیل نگرانی در مورد از دست دادن نفوذ روسیه، با پیشنهاد چین برای ایجاد منطقه آزاد تجاری بین اعضای سازمان مخالفت شده است.

بدیهی است که ایران نمی تواند در این زمینه به دنبال برنامه ای ناسازگار باشد. هم چنین، در صورتی که ایران تصمیم بگیرد روابط تیره و تار خود با اعضای شورای همکاری خلیج فارس را از طریق گفتگوی منطقه ای در اولویت قرار دهد سازمان همکاری شانگهای در این زمینه کمکی نخواهد کرد.

آشوب در خاورمیانه و دشمنی دائمی بین ایران و امریکا و کشورهای غربی در راستای منافع روسیه و چین و در خدمت نفوذ آنان است.

برخلاف لفاظی های دیپلماتیک ظاهری، مسکو و پکن هرگز تلاش نکرده اند که ایران و کشورهای منطقه را به طور اساسی تشویق به گفتگو برای صلح و ثبات پایدار کنند.

یکی از دلایل اصلی جلوگیری از پذیرش عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای علیرغم درخواست های مکرر آن کشور برای پذیرش از سال 2005 میلادی تمایل ایران به بهبود رابطه با غرب با امید گشایش اقتصادی و سیاسی پس از بهبود رابطه با امریکا و اروپا در مقاطع مختلف تاریخی بوده است.

روسیه و چین کشوری که سیاست خارجی متمایل به غرب داشته باشد را به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای در نمی آورند.

به گزارش روزنو،در طول سالهای تنش در روابط ایران با آمریکا و قدرت های اروپایی، ایران همواره سعی کرده است از روابط خود با چین و روسیه به عنوان اهرمی علیه پایتخت های غربی استفاده کند و از حمایت دیپلماتیک، کمک های اقتصادی و تجهیزات دفاعی از مسکو و پکن استفاده کند. استراتژی تهران تا حدی کارساز بود و به عنوان مثال به دور زدن و خنثی سازی تاثیر تحریم های فلج کننده غرب علیه آن کشور کمک کرد.

با این وجود، اکنون ایران در حال دور شدن از شعار اصلی سیاست خارجی خود (نه شرقی نه غربی) بوده و در حال نزدیکی به شرق است. این امر پیامدهای مختلفی برای سیاستگذاری های اقتصادی، امنیتی و خارجی ایران به همراه خواهد داشت.

تلاش برای دستیابی به جایگاهی دائمی در سازمان همکاری شانگهای برای ایران چندان پرثمر نخواهد بود چرا که روسیه و چین ذینفعان اصلی هستند و تقریباً غیرممکن است که تهران بتواند به دنبال اهداف ملموس و دست یافتنی باشد و تلاش آن کشور در این راستا چیزی جز هدر دادن منابع دیپلماتیک نخواهد بود".