شبکه نمایش خانگی؛ مدیومی که یک دهه گذشته فقط با تولیدات محدودی توجه مخاطبانش را جلب کرد و به مرور به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شد و پس از همهگیری کرونا، به انتخاب طیف گستردهای از مردم تبدیل شد.
بااینحال شرایط این روزهای شبکه نمایش خانگی چندان مساعد نیست. تولید و عرضه بسیاری از محصولات بیکیفیت از یکسو و اعمال سانسورهای متعدد ازسوی دیگر به مرور بسیاری را نسبت به این مدیوم بیتوجه میکند و از همه مهمتر سپردن زمام امور شبکه نمایش خانگی به مجموعهای دیگر مشکلات بسیاری را به وجود آورده است. چندی پیش اتحادیه تهیهکنندگان سینمای ایران در اطلاعیهای از سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در صیانت از شاکله اصلی این وزارتخانه استقبال کرد و در بیانیهای از واگذاری مسئولیت شبکه نمایش خانگی به سازمان صداوسیما و زیرمجموعههای آن گله کرد و نوشت: «این یعنی واگذاری سرنوشت یکی از پرتماشاگرترین رسانههای نمایشی به رقیبی که در سالهای گذشته ثابت کرده نمیتواند تماشاگرانش را جذب کند. کاهش شدید مخاطبان تلویزیون ملی کشورمان در دهههای گذشته شاهدی بر این مدعاست. البته اگر هدف، ازبینبردن شبکه بالنده نمایش خانگی و کوچدادن تماشاگران ایرانی به سمت شبکههای ماهوارهای فارسیزبان باشد، در این صورت این واگذاری، چنین ثمره تلخی خواهد داشت». غلامرضا موسوی، تهیهکننده باسابقه سینما و رئیس هیئتمدیره «اتحادیه صنف تهیهکنندگان» در گفتوگو با «شرق»، به مشکلات این روزهای شبکه نمایش خانگی اشاره کرد و گفت: «واقعیت این است که شبکه نمایش خانگی بهخصوص از زمانی که جدا از نسخه فیزیکی آثار، از طریق پلتفرمها دسترسی بهتری پیدا کرد، به دلایلی که متصور است و خوانندگان این مطلب هم میدانند، درگیر مسائل سیاسی شد. به این صورت که جناحی که قدرت داشت، ترجیح داد بتواند فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی را هم به خودش اختصاص بدهد. از سوی دیگر، ما قبل از کرونا با دوستانی در پلتفرمها روبهرو بودیم که کار را بلد نبودند. متوجه بودند میتوانند کسبوکار خوبی داشته باشند اما به این فکر نمیکردند که با این کسبوکار در صورت عملنکردن به برخی موضوعات میتوانند به سینمای ایران لطمه بزنند». او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «کرونا باعث شد که شبکه نمایش خانگی راهی را که در پنج یا 10 سال آینده باید طی میکرد، در یکسال طی کند. طبعا حضور مردم در خانه، بستهشدن سینماها و اصولا ویژگی بارز کرونا که ضدجمع است، تقریبا توانست کاری کند که پلتفرمها بتوانند سریعتر کاربرهای فراوانی پیدا کنند. البته خوشبختانه پلتفرمها کموبیش یاد گرفتند که به خاطر کسبوکار خودشان هم شده، یک مقدار در کارهای تولیدی و در پرداختهایشان مسائل حرفهای را هم رعایت کنند. از طرف دیگر، در اوایل شیوع کرونا، مجبور بودیم چهار ماه تولیدات را تعطیل کنیم و بعد از آن ابتدا تولیداتی را با حمایت وزارت ارشاد راهاندازی کردیم که بیشتر آثاری بودند که ناتمام مانده بودند و بعد از آن تولیدات جدید را راهاندازی کردیم و بیشتر هم هدف ما این بود که بتوانیم برای همکارانمان ایجاد شغل کنیم. خانه سینما نزدیک به پنجهزار عضو دارد و این اعضا درصورتیکه سینما و شبکه نمایش خانگی فعال باشد، میتوانند ارتزاق کنند. واقعیت این است که دولت به دلایلی که برای همه ما واضح و مبرهن است، پولی نداشت که اساسا بین هنرمندان توزیع کند و همان مبلغ کمی هم که داده میشد، حتی بخشی از کرایه ماهانه یک خانواده هم نبود. به همین جهت، تولیدات راهاندازی شد و بعد هم همکاران ما در شبکه نمایش خانگی فعالیت را شروع کردند. اما ویژگی مهمی که در سیستم شبکه نمایش خانگی به وجود آمد، این بود که به مرور یاد گرفتند مسائل را اقتصادیتر ببینند. اگرچه هنوز هم به گمان من متوجه نشدند که اساسا سریالهای خانگی چیزی شبیه پاورقی مطبوعات در سالهای بسیار دور است و همانطورکه پاورقیها باید جذاب میبود، در شبکه نمایش خانگی هم جذابیت مهم است، نه اینکه سریالی تنها با حضور هنرپیشههای مختلف و هزینههای بسیار ساخته شود که طبعا زیانش دقیقا متوجه سینمای ایران میشود». تهیهکننده فیلم سینمایی «قرمز» در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «بههرحال شبکه نمایش خانگی توانست به سمتی برود که از نظر اقتصادی بسیاری از همکاران ما را پوشش بدهد، بهطوریکه تقریبا هنرمندان حرفهای بخشهای مختلف بیکار نیستند و همین موضوع یکی از دلایل حمایت من و دوستانم برای حمایت از شبکه نمایش خانگی است. اما همانطورکه اشاره کردم، بعد از راهاندازی پلتفرمها به دلیل وجود مسائل سیاسی–جناحی و نگاه به این مدیوم بهعنوان یک ابزار، تصمیمات برای این مدیوم از ارشاد به تلویزیون منتقل شد. واقعیت این است که همان زمان هم تذکر دادیم که این اتفاق، مطلوب نیست. درست است که در مقطعی خود ما هم تهدید میکردیم که بهتر است تصمیمگیری به تلویزیون منتقل شود، در حقیقت میدانستیم که در این صورت شبکهها لطمه خواهند دید که اتفاقا همین موضوع رخ داد. درحالحاضر با شرایطی روبهرو هستیم که شبکه نمایش خانگی دراختیار رقیبش درآمده و بعد داوری هم یکطرفه است. نمونهاش هم انتصابهایی است که رئیس سازمان صداوسیما در مورد ساترا انجام داد. به همین جهت در این شرایط به نظر میرسد بیش از هرچیز نیاز است تا شاکله وزارت ارشاد حفظ شود و عملا شبکه نمایش خانگی بار دیگر دراختیار ارشاد قرار بگیرد. درحالحاضر هم که دولت، قوه قضائیه و مجلس همه بهنوعی در یک سمت قرار گرفتند و دیگر رقابتی در بین نیست. در غیر این صورت و ادامه احاطه تلویزیون بر شبکه نمایش خانگی، شاهد مسائل دیگری خواهیم بود و همان بلایی بر سر نمایش خانگی میآید که بر سر تلویزیون آمده است. براساس اطلاعاتی که من دارم، 15 تا 20 درصد مخاطبان تلویزیون باقی ماندهاند و بخش اعظم مخاطبانش اگر فوتبال یا برنامههای وزشی مستقیم از تلویزیون پخش شود، بیننده آن خواهند بود و در غیر این صورت تلویزیون نگاه نمیکنند. به همین دلیل تلویزیون به شکلی به گمان من ورشکسته است و اگر شبکه نمایش خانگی را هم با همین دیدگاه اداره شود، ورشکسته میشود». او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «نکته قابلتأمل این است که تلویزیون بر حسب شرایط و عملکردش، میتواند در مورد تولیداتی که برای آنها هزینه میکند، تصمیمگیری کند. اما در شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها، پول بخش خصوصی هزینه ساخت آثار میشود. اتفاق بزرگی که همزمان با کرونا و رفتن مردم به سمت پلتفرمها رخ داد، این بود که بسیاری از مردم از دیدن شبکههای فارسیزبان ماهوارهای دور شدند. اما اگر مسیر فعلی شبکه نمایش خانگی ادامه پیدا کند و همین ممیزیها و رقابتها بیحسابوکتاب تلویزیون با شبکه نمایش خانگی ادامه پیدا کند، بهزودی شاهد برگشت دوباره مردم به سمت شبکههای فارسیزبان ماهواره خواهیم بود. درهرصورت سپردن سرنوشت شبکه نمایش خانگی به دست رقیب، یعنی تلویزیون، طبعا امر درست، دقیق و حسابشدهای نیست». او ادامه داد: «معتقدم باید بار دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان سینمایی، هم پروانه نمایش و هم پروانه ساخت فیلمها و سریالها را صادر کند و پلتفرمها هم براساس همین روال آثار را نمایش بدهند. درحالحاضر با یک دوگانکی روبهرو هستیم. یعنی همکاران ما یکبار باید از وزارت ارشاد و سازمان سینمایی مجوز ساخت سریال را بگیرند و یکبار از ساترا و بار دیگر همین پروسه را در مورد پروانه نمایش هم دنبال کنند. جالب اینکه اینها گروههای متفاوت سانسور را دارند و اگر نسخههای فیزیکی را با آنچه پخش میشود، مقایسه کنید، متوجه میشوید دو چیز کاملا متفاوت است. بههرحال بدیهی است که اگر شبکه نمایش خانگی همچنان دراختیار تلویزیون باشد، همان بلایی سرش میآید که سر شبکههای تلویزیون و تماشاگرانش آمده است. سرانجام اینکه براساس قانون شبکه نمایش خانگی همچنان باید دراختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. طبعا وزیر هم باید از مصالح وزارتخانهای که مسئولیتش را به عهده گرفته دفاع و حمایت کند. حمایت و نگاه اتحادیه هم براساس یک سیستم حرفهای است. امیدوارم دولت به این مسئله توجه کنه و مسئولان بالاتر، این اقدامات را به نفع هنر و هنرمندان انجام بدهند».