در این مدت، بارها مشاهده شده دولت و سازمان بورس، با اتخاذ تصمیماتی خلقالساعه سعی در آرامکردن بازار داشتهاند ولی با وجود این تصمیمات، جدای از اینکه تصمیمات درستی بوده است یا خیر، تنها توانسته سقوط و صعود بازار را به تعویق بیندازد و نتوانسته اهرمی قدرتمند برای جلوگیری از ترسها و رفتارهای هیجانی در بازار باشد و به جرئت میتوان گفت اگر این اخبار و تصمیمات لحظهای نبود وضعیت بازار سرمایه به مراتب بهتر از این بود. واضح است که بازار سرمایه چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت با چنین تصمیماتی نمیتواند به ثبات برسد. در واقع ترس سهامداران از تصمیمات دولت در بورس باعث شده بازار سرمایه همچنان بر مدار نزول و ترس قرار داشته باشد و تا زمانی هم که این ترس برطرف نشود، نمیتوان انتظار چندانی از آینده خوب بورس داشت. دلیل شرایط نامناسب بورس، تصمیمات غیرکارشناسی است. تا به ثبات تصمیمگیری نرسیم، حال بورس و اقتصاد همین وضعیت فعلی است. عرضه و تقاضا دو بازوی اصلی بازار بورس هستند. در صورتی که یکی از این بازوها عمل نکند، بازار مشکل خواهد داشت. وقتی خبری که تأثیری در ارزندگی سهام ندارد، منتشر میشود و سهام واکنش مثبت یا منفی نشان میدهد حکایت از دستهای پشت پرده دارد و این بیشتر شبیه به شعبدهبازیای است برای جهتدهی سهمها و در نهایت اغفال سهامداران جزء و خالیکردن جیب آنها؛ مرغداری که جوجه خودش را میکشد تا خوراک آن را در بازار آزاد بفروشد، از فرصتهای فساد ایجادشده نهایت سوءاستفاده را برده است. مسئولان مربوطه نمیتوانند با وصلکردن ریشه مشکلات به کاخ سفید و دعوتکردن مردم به دعا برای رفع مشکلات، از مسئولیتهای خودشان شانه خالی کنند. لازم است رویکردها درخصوص جایگاه بازار سرمایه در کشور اصلاح شود، تجربیات گذشته کشور بازخوانی شود و توسعه این بازار در اولویت برنامهها قرار گیرد. بهترین حمایت دولت و مسئولان از بازار سرمایه میتواند این باشد که مدتی کاملا صحبتی نکنند و از اتخاذ تصمیمات هیجانی و خلقالساعه بپرهیزند و اجازه دهند بازار راه خودش را پیدا کند.