کد خبر : 100925 تاریخ : ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۱ شهريور - 10:14
«زخم‌کاری»؛ راوی 6 گناه کبیره زخم کاری را باید از بُعد انسانی آن دید و به آن احترام گذاشت. این سریال به ما یادآور شد که مواظب رفتارهای خود باشیم و از برخی از رفتار‌هایمان که در آن حسادت یا غرور دیده می‌شود به سادگی عبور نکنیم.

قبل از اینکه این یادداشت را بخوانید، بگویم که ممکن است با خواندن آن، داستان سریال «زخم کاری» تا حدودی برای شما لو برود. پس اگر این سریال را ندیده‌اید، این نوشتار را نخوانید.

زخم‌کاری محمد حسین مهدویان که اقتباسی از رمان «بیست زخم کاری» و  مُلهم از نمایشنامه مکبث است، روایتگر زخمی کاری است که 6 گناه، به آدمی می‌زند.

بیایید این 6 گناه که بخشی از 7 گناه کبیره مسیحیان است را با هم مرور کنیم. شهوت، طمع، خشم، حسادت، تنبلی و غرور.

این 6 خصلت پلید آدمی را می‌شود در مالک، سمیرا، منصوره و ناصر دید. بیایید بر اساس این شش گناه شخصیت‌های این سریال را بررسی کنیم.

مالک

مالک با بازی جواد عزتی، شخصیت اصلی این سریال است. فردی که دوست دارد همه را کنار بزند و نفر اول باشد. او به زندگی ریز آبادی‌ها که هم روستایی‌های آنها بودند حسادت می‌کند. مالک همیشه از خودش می‌پرسد چرا آنها دارند و من ندارم؟ چرا آنها ارباب هستند و من رعیت؟ همین حسادت است که کم کم در او تبدیل به خشم می‌شود.

از ناصر پسر حاج عمو خشم دارد. دوست دارد به خاطر این حسادت وخشم بلایی سر آنها بیاورد که توان بلند شدن نداشته باشند. خودش به فکر کلاه گذاشتن مالی است اما طمع بیشتر و وسوسه‌های سمیرا او را تبدیل به یک اژدهای خون‌خوار می‌کند. طمع داشتن به تمام آنچه ریز آبادی‌ها دارند کار را به جایی می‌رساند که پسر ساده دل روستایی تبدیل به شیطانی تمام عیار می‌شود که برای رسیدن به مال بیشتر دست به هر کاری می‌زند.

مالک درگیر شهوت هم هست. رابطه با منصوره و کیمیا، درحالی که او تعهد اخلاقی به سیمرا دارد حکایت از گناه دیگری است که انسان بودن را از مالک گرفته است. مالک کم‌کم، درگیر شهوت، طمع، حسادت  و خشم می‌شود. مالک برای بالا رفتن روی شانه‌های انسانیت خود قدم می‌گذارد و او را قربانی امیال خود می‌کند.

سمیرا

او نیز چون مالک دچار حسادت است. حسادت به آنهایی که پول دارند و برای رسیدن به موقعیت شان  به هر کاری دست می‌زند. ورود به زندگی مرد زن دار، برقراری رابطه‌های عیراخلاقی با صاحبان قدرت و ثروت، تشویق شوهر به انجام کارهای غیر انسانی، دروغ گفتن و... او به خاطر حسادت دست به هر کاری می‌زند.

خشم و طمع را در سمیرا به وضوح می‌شود دید. خشم او کار را به جایی رسانده که زندگی چندین خانواده، قربانی تصمیمات او شده که حاصل خشم، حسادت و طمع است. غرور سیمرا او را  به دیوی تبدیل کرده است که هیچ رابطه‌ای با انسانیت و مادری ندارد.

به نظر شما کدام مادری حاضر است برای رسیدن به ثروت و قدرت، فرزندانش را وارد جنگ خطرناک با ریزآبادی‌ها کند. سمیرا نه شاگرد اول مکتب ماکیاولی که استاد آن است. برای او هدف هر وسیله‌ای را توجیه می‌کند.

حدیثی از امام علی وجود دارد که بسیار شبیه به روزگار سمیرای سریال زخم کاری است. ایشان فرموده‌اند که:« أَعْظَمُ النَّاسِ ذُلًّا الطَّامِعُ الْحَرِیصُ الْمُرِیب‏/ ذلیل ترین مردم، كسى است كه طمعكار، حریص و وسوسه گر باشد.»

ناصر و منصوره

دختر و پسر حاج عمو هم گرفتار این گناه‌های کبیره هستند. ناصر تنبل و حسود است. نمی‌تواند موفقیت مالک را ببیند. مالک را همچنان پسر کشاورزی ساده می‌داند و در عین حال اهل کار نیست. غرور او اجازه نمی‌دهد زیر دست مالک باشد. ناصر فکر می‌کند چون پسر حاج عمو است یعنی تا ابدالدهر باید آن بالا بنشیند و دستور دهد.

منصوره هم خالی از گناه نیست. او همچنان بعد از سال‌ها با علم به اینکه مالک زن دارد، همچنان به دنبال اوست. عشقی که به شهوت نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. منصوره بعد از اتفاقات متعددی که بعد از مرگ پدرش می‌افتد، دچار خشم می‌شود و همین خشم از او هم یک دیو می‌سازد که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری می‌زند.

دیگر شخصیت‌های این سریال هم به نوعی درگیر یکی از این ویژگی‌های هستند. با مرور رفتار اخوان، کیمیا، حاج مظفری و .. شهوت، طمع و حسادت را دید.

می‌بیند، آدم‌ها به راحتی به دام شیطان می‌افتند و انسانیت خود را قربانی می‌کنند. امروز از خود نپرسیم که چرا جامعه‌ی ما به اینجا رسیده است؟ شهوت، طمع، خشم، حسادت، تنبلی و غرور را به وضوح می‌شود در جامعه دید. در روزهایی سخت اقتصادی بسیاری به فکر پرکردن جیب خود هستند.

زخم کاری را باید از بُعد انسانی آن دید و به آن احترام گذاشت. این سریال به ما یادآور شد که مواظب رفتارهای خود باشیم و از برخی از رفتار‌هایمان که در آن حسادت یا غرور دیده می‌شود به سادگی عبور نکنیم. مالک هم پدری بود که برای خوشبختی خانواده‌اش کار می‌کرد اما ...

منبع: عصرایران؛ مصطفی داننده